امید نیکداد
«تربیت تبلیغی» واژهای متشکل از دو کلمه تبلیغ و تربیت است که با ورود فصلنامه تربیت تبلیغی به عرصه نشریات تخصصی، بر سر زبانها و محافل علمی افتاد؛ اما بهراستی از نظر مفهوم شناسی این واژه به چه معناست؟ به عبارتی اگر این واژه، ترکیبی از دو کلمه تبلیغ و تربیت است، منظور از تبلیغ کدام نوع از تبلیغ و منظور از تربیت چه نوع تربیتی است؟ و آیا اساساً ترکیب این دو واژه درست است؟ آیا تربیت و تبلیغ نقاط اشتراکاتی با هم دارند و...، هدف از انتشار این فصلنامه چیست؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسشها بهصورت دقیق و کارشناسانه، متصدیان این فصلنامه، تحقیقاتی را در قالب مصاحبه با کارشناسان دو حوزه تربیت و تبلیغ انجام دادند تا این مفهوم با نگاهی دقیق و نقادانه مورد بررسی قرار گیرد که متن کامل این گفتوگوها در آخر همین شماره بهصورت کامل منتشر شده است. در اینجا نیز برای روشن شدن اهداف و ضرورتهای تربیت تبلیغی و همچنین سیاستهای فصلنامه، ابتدا به واکاوی این دو واژه، نوع ارتباط و همچنین تعریف اصلی تربیت تبلیغی پرداخته شده و مطالبی با توجه به این گفتوگوها ارائه میشود.
تربیت تبلیغی
همانطور که بیان شد تربیت تبلیغی از دو کلمه تبلیغ و تربیت تشکیل شده است که برای فهم بهتر مفهوم آن، نیاز است که هر کلمه بهصورت دقیق و جداگانه مفهوم شناسی شود. در ابتدا به بررسی کلمه تبلیغ در نگاه عرفی و دینی میپردازیم.
تبلیغ
تبلیغ در لغت به معنای رساندن است. در لسان العرب آمده که «بلغ: بلغ الشی یبلغ بلوغاً و بلاغاً: وصَل؛ یعنی رسیدن و ... ابلاغ: الایصال و کذلک التبلیغ؛ ابلغ و همچنین تبلیغ به معنای رساندن است» (لسان العرب، 8، 419)؛ اما در اصطلاح به معنای رساندن مجموعه اطلاعاتی به مخاطب به منظور اقناع و برانگیختن احساسات وی به سود یا بر ضد یك موضوع است. تبلیغ، واژه عربی است كه معادل واژه «Propaganda» انگلیسی قرار دارد و همچنین در عربی معادلهای دیگری نیز، از قبیل اعلام، دعایه، دعوت و اعلان دارد و در زبان فارسی برخی واژه «آوازهگری» را معادل آن میدانند؛ ظاهراً نخستین بار ملكالشعرای بهار آن را در برابر «Propaganda» بهکاربرده است. مثلاً «آوازهگری یا تبلیغ، فعالیتی است برای دگرگون ساختن عقاید عمومی از راههایی غیرمستقیم و احیاناً پنهانی با وسایلی مانند زبان، خط، تصویر، نمایش و جز اینها ...؛ آوازهگری جریانی است که مفاهیم روشن و تاریک را با یکدیگر میآمیزد و به وجهی خوشایند به مردم عرضه میکند» (رهبر، 1371، 9). واژه تبلیغ در نگاه منفی عبارتاند از: «انتقال پیامها از فرد، گروه یا هر منبعی به فرد، گروه و یا اعضای یک جامعه بهمنظور همسانسازی آنها با دیدگاههای شخص یا منبع تبلیغکننده که برای ترغیب آنان در جهت اهداف و منافع استثماری خود به کار میبرد». به عبارتی: «ایجاد تغییرات مطلوب در افکار عمومی بهمنظور رسیدن به اهداف مشخص با هر وسیله ممکن» (زورق، 1368، 44). تبلیغ در معنی مثبت عبارت است از: « انتقال ارزشها، نگرشها و روشهای زندگی صحیح، عقلانی و منطقی بهمنظور هدایت، ترغیب و تشویق مخاطبان در جهت رشد و تعالی، بدون توجه به منافع استثماری شخص یا منبع تبلیغکننده است»؛ در اینجا تعریف موردنظر ما، این نوع تعریف از تبلیغ است؛ در حقیقت تعریفی دینی از کلمه تبلیغ مدنظر است. در باب تعریف اصطلاحی تبلیغ از آن جهت که موضوع بحث «تبلیغ دینی» است، بر اساس آیات شریف قرآن باید گفت تبلیغ یعنی: «تلاش برای هدایت و رشد انسانها و تبیین روشن معارف ناب دینی به شیوۀ گفتاری رفتاری و بر اساس براهین متقن، موعظۀ نیکو، بشارت و انذار انسانها است»؛ بنابراین با توجه به این تعریف از تبلیغ، در این فصلنامه منظور از واژه تبلیغ، تبلیغ دینی است.
تربیت
برای بهتر روشن شدن مفهوم واژه تربیت نیز به واکاوی این واژه میپردازیم؛ تربیت از ریشه «ربو» و باب تفعیل است. در این ریشه، معنای زیادت و فزونی میدهد و با توجه به ریشه آن، به معنی فراهم آوردن موجبات فزونی و پرورش است و از اینرو به معنی تغذیه طفل به کار میرود؛ اما علاوه بر این، تربیت به معنی تهذیب نیز استعمال شده که به معنی زدودن ویژگیهای ناپسند اخلاقی است؛ گویا در این استعمال، نظر بر آن بوده است که تهذیب اخلاقی، مایه فزونی مقام و منزلت معنوی است و از این حیث میتوان تهذیب را تربیت دانست (باقری، 1389،51)؛ اما تربیت در لغت به معنی نشو و نما دادن، زیاد کردن، برکشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است؛ در این معنی اخیر، تربیت از حد افراطوتفریط بیرون آوردن و به حد اعتدال سوق دادن، تعریف شده است (شکوهی، 1378). در اصطلاح تربیت فرایندی است که به عوامل و شرایط بیرونی و زمینهها و انگیزههای درونی بستگی دارد و به معنای فراهم آوردن زمینههای مناسب برای شکوفایی استعدادها و پرورش تواناییهای نهفته برای رسیدن به هدفهای موردنظر است؛ به عبارتی مجموعه تدابیر و روشهای هدفمندی که برای شکوفاسازی استعدادهای متربی و ایجاد تغییر در یکی از ساحتهای بدنی، ذهنی، روحی و رفتاری وی، به کار گرفته میشود (رجایی،1390، 4). در مورد انسان علاوه بر آنچه گفته شد، تربیت معطوف است به زمینهسازی برای تحول ارادی و آگاهانه، ایجاد رفتارها و حالات مطلوب، حذف حالات و رفتارهای نامطلوب و رشد متوازن که مایه فزونی منزلت معنوی انسان شود (جمالی زاده،1385 ، 71 91).
از دیدگاه صاحبنظران علم اخلاق، فراهم آوردن زمینه برای رشد و پرورش استعدادهای درونی هر موجود و به ظهور و به فعلیت رسانیدن امکانات بالقوه موجود در درون او را تربیت مینامند (سادات،1382، 7). با توجه به تعاریف ذکرشده آنچه از تربیت در اینجا مدنظر است، تربیت دینی است؛ یعنی فراهم کردن زمینهها و عوامل رشد و تکامل همهجانبه انسان و هدایت مسیر تکاملی او بهسوی وجود کامل مطلق با برنامهای منظم و سنجیده مبتنی بر اصول و محتوای از پیش تعیین شده (ابراهیمزاده، 1386، 278)؛ یعنی از مجموعه تدابیر و روشهای هدفمندی که برای ایجاد، شکوفاسازی و رشد دینداری متربی در حوزههای شناخت و باورها، گرایشها، اخلاق، رفتار و احکام عملی، اتخاذ میشود؛ بنابراین مدنظر تربیت در این فصلنامه، تربیت دینی است؛ یعنی مراد از تبلیغ، تبلیغ دینی و مراد از واژه تربیت، تربیت دینی است.
اشتراکات تربیت و تبلیغ
حال با توجه به تعریف و مفهوم شناسی این دو واژه، سؤال اصلی اینجاست که آیا این دو باهم رابطهای دارند؟ پرواضح است که این دو دارای اشتراکات و تفاوتهایی هستند که ازجمله این اشتراکات میتوان به مواردی همچون اینکه 1. هر دو هدفمندند؛ 2. هر دو نظامدارند؛ 3. هر دو برای تغییر دادن رفتار یا گرایشها و ارزشهای مخاطبان خود تلاش میکنند؛ 4. بازخورد رفتار مخاطبان برای هر دو تلاش، اهمیت دارد؛ 5. هر دو، مهارت یا مهارتهایی آموختنی و مستلزم تجربه و تمرین هستند؛ 6. هر دو از اثرگذاری مثبت در مخاطبان، خوشحال میشوند و لذت میبرند؛ وسیله یا ابزار کار اساسی هر دو، عمدتاً کلام است؛ 8. هر دو بهنوعی به عشق و جرئت، امید، اعتمادبهنفس و اعتماد در مربی و مبلغ نیاز دارند؛ 9. هر دو غالباً با گذشت زمان انجام میشوند، اثر میگیرند و اثر میگذارند و شتابزدگی را برنمیتابند؛ 10. هر دو طبعاً مستلزم پاداش، تقویت و پیگیری هستند؛ 11. هر دو نوعی فلسفه، علم، هنر و حتی صنعت هستند؛ 12. موفقیت در هر دو، مستلزم استعداد و تیزفهمی است؛ 13. هر دو مستلزم برخورداری از خوشبینی درباره مخاطبان هستند؛ 14. هر دو به مهارتهای خاصی در برقراری ارتباط و تعامل مؤثر نیاز دارند و... (دکتر شعاری نژاد).
با توجه به اشتراکات این دو واژه، اختلافهایی نیز بین این دو واژه وجود دارد که ما برخی از آنها را که توسط دکتر شعاری نژاد بیان شده است را در ذیل آوردهایم.
اختلافات تربیت و تبلیغ
در تربیت عمدتاً اندیشه و اندیشیدن، تحریک و هدایت میشود؛ درصورتیکه در تبلیغ عمدتاً گرایشها و ارزشگذاریها، تحریک و راهنمایی میشوند؛ و بُعد عاطفی، بیشتر مطرح است؛ 2. تربیت، نوعی تعیینکننده سرنوشت مخاطبان است؛ درصورتیکه تبلیغ معمولاً توجهی به آن ندارد؛ 3. در تبلیغ معمولاً چگونگی متاع یا مقوله، مطرح است؛ و...، درحالیکه در تربیت، متاع یا مقوله خاصی مطرح نیست؛ 4. آماده شدن برای تبلیغ، آسانتر و سریعتر از آماده شدن برای تربیت است؛ 5. ارزیابی یا ارزشیابی در حوزه تبلیغ، بهسرعت و سهولت انجام میگیرد؛ درصورتیکه ارزشیابی در حوزه تربیت (آموزشوپرورش) فرایند بسیار دشوار و پُرمسئولیتی است و... .
تربیت تبلیغی در مفهوم
بنابراین این دو کلمه دارای نقاط اشتراک و اختلاف هستند؛ ولی آیا ترکیب این دو باهم درست است؟ یعنی آیا یک مبلغ به معنای عام میتواند یک مربی باشد و یا بلعکس؟ با توجه به اینکه این دو واژه با اینکه باهم اختلافاتی دارند نقطه اشتراکاتی نیز دارند که شاید جواب این سؤال را راحتتر کند؛ جواب این پرسش را شاید بتوان در سیره و سنت تبلیغی پیامبر جستجو کرد و با توجه به این موضوع که پیامبر اسلام علاوه بر اینکه خود یک مبلغ بودند، مربی و تربیتکننده نیز بودند. در حقیقت این دو رابطه نزدیکی دارند؛ لذا با توجه به تعاریف ذکرشده از تربیت و تبلیغ، «مراد ما از تربیت تبلیغی برای تحقق هدفی است که قرآن، این برترین کتاب آسمانی و الهی مطرح میکند و هدف تبلیغ در آن، ابلاغ رسالت پیامبر (ص) و سایر دستورات دینی است که موجب سعادت بشر در همه عصرها و همه نسلها میشود. در این صورت، تبلیغ روشی برای تربیت به شمار میرود که با استفاده از آن، انسانها، الهی تربیت میشوند. پس اگر تبلیغی نباشد، تربیتی هم صورت نمیگیرد؛ بنابراین میتوان گفت که تبلیغ، لازمه تربیت است؛ از اینرو تبلیغ خوب، باعث تربیت نیکو میشود. پس مبلغ باید تربیت شود، چنانکه پیامبر اکرم (ص) تربیتشده دست خداوند است که برترین دستهاست و خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «یدالله فوق ایدیهم» و لذا دست الهی که بالاترین دستهاست، برترین انسان را هم تربیت کرده است. رسول اکرم (ص) میفرماید: «ادبنی ربی فاحسن تأدیبی» (رب من مرا تربیت نمود و مرا به نیکوترین وجه تربیت کرد) پس او را به روشهای نیکوی تبلیغ آشنا کرد و او هم به بهترین وجه به تربیت مردمان پرداخت و این همان تربیت تبلیغی از منظر خداوند است که باید راهنمای مبلغان باشد».
درواقع «تربیت تبلیغی یعنی اینکه مبلغان را به شیوههای خاصی تربیت کنیم، بهگونهای که آنها مبلغانی کارآمد و مؤثر باشند که با فنون مختلف برقراری ارتباط مؤثر با کسانی که قصد تبلیغ برای آنان را دارند، آشنا شوند و بتوانند تبلیغاتی مفید و سازنده، اثربخش و متحول کننده داشته باشند و مستمعین را بهخوبی با تربیت اسلامی و سایر موضوعات اسلامی آشنا نمایند، بهگونهای که آنان عامل به دستورات اسلامی شوند. علاوه بر آن، مبلغان با شیوههای مختلف تبلیغ آشنا شوند تا بتوانند از فناوریهای نوین در تبلیغات استفاده نمایند»؛ یعنی: « تربیتی هدفمند و همهجانبه و بر مبنای مبانی تربیت اسلامی است که از راه تبلیغ حاصل میشود، مانند تربیت دینی که از طریق آموزههای دینی حاصل میشود و یا تربیت رسانهای که از طریق رسانه و تربیت اخلاقی که از طریق آموزههای اخلاقی و مواردی دیگر از این قبیل به دست میآید (دکتر اعرافی). در تربیت تبلیغی، انسان تربیت شونده، مجموعهای بههمپیچیده از استعدادها، ابزارها و حقایقی است که باید در ترکیب با واقعیتها و حقایق بیرونی، اعم از خانوادگی، محلی، جمعی، اجتماعی، ملی و جهانی، بر اساس اهداف متعالی زندگی مادی و معنویاش، شکل و قوام پیدا کند، بهگونهای که با خوداتکایی، خودشناسی و خودارزیابی، مسیر سعادت مادی و معنویاش را دنبال نماید. «تربیت تبلیغی، تربیتی است که ضمن رعایت روح و روان انسان، دین و ایمان او را نیز درمییابد، حیات مادی و اجتماعیاش را نیز مشحون از طراوت، موفقیت و وصول به اهداف میسازد و همه موانع رشد و فلاح را چه درونی و چه بیرونی میزداید و او را از تندروی و کندروی در هر یک از عرصهها و نگرشهایی که موجب عدم تعادل زندگی او میشود، بازمیدارد».
اهداف تربیت تبلیغی
- نهادینه کردن تربیت دینی از راه تبلیغ؛
- بیان و تبیین اصول و شیوههای صحیح تربیتی از نگاه ائمه (ع) و بزرگان دین بهصورت کاربردی؛
- به معنای تبلیغ هدفمند و همهجانبه بر مبنای اصول تربیت اسلامی؛
- شناساندن ابزارها، روشها، آسیبها و بایستههای تبلیغ و مباحث تربیتی و آشنایی با روحیات و نیازهای مخاطبان بهصورت کاربردی؛
- راهنمایی دستگاهها و نهادهای فرهنگی به سمت این نوع از تبلیغ هدفمند با نگاه تربیتی؛
- آشتی دادن دو حوزه تربیت و تبلیغ؛
- پوشش دادن دو فضای تربیت رسمی مانند مدارس، دبیرستانها، دانشگاهها و حوزههای علمیه و فضای تعلیم و تربیت غیررسمی؛ برای تربیت انفرادی؛
- هدايت و ربوبي ساختن دانشآموز يا متعلم با استفاده از شيوهها و ابزارهاي تبليغي و تربیتی مناسب؛
- انتقال و تثبيت مباني و روشهای صحيح و مؤثر علمي و عملي تبليغ در عمق جان مخاطب؛
- آسیبشناسی معضلات تربیتی جامعه و ارائه راهکارهای کاربردی؛
- نشان دادن شیوههای صحیح تربیتی تبلیغی؛
- نشان دادن ابزارهای تربیتی تبلیغی؛
- آسیبشناسی تبلیغ دینی؛
- استفاده صحیح از شیوههای نوین در تربیت تبلیغی.
با توجه به مطالب مطرحشده و همچنین سیاست پژوهشکده باقرالعلوم(ع) این فصلنامه در نظر دارد گامی در حد توان در این زمینه بردارد؛ از اینرو آماده دریافت مقالات محققین و پژوهشگران فرهیخته و همچنین هرگونه پیشنهاد و نظرات ارزنده آنها است. مبلغان در اینجا به معنای عام آن، یعنی کسانی که در تبلیغ، آموزش و یاد دادن امور تربیتی و دینی متصدی هستند.
منابع:
-
ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب؛ بیروت: انتشارات دارالفکر، 2003م.
-
رهبر، محمدتقی؛ شیوههای تبلیغ؛ تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، تابستان 1371.
-
زروق، محمدحسن؛ مبانی تبلیغ؛ تهران: سروش، چاب اول 1368.
-
باقری، خسرو؛ نگاهی دوباره به تربیت اسلامی؛ تهران: انتشارات مدرسه، 1389.
-
شکوهی، غلامحسین؛ تعلیم و تربیت و مراحل آن، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، 1378.
-
ابراهیمزاده، عیسی؛ فلسفه تربیت، تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور، 1386.
-
جمالی زاده، احمد؛ «سیرهشناسی و تربیت دینی»، مجله مطالعات ایرانی، شماره 10، سال پنجم، 1385، صص71 –90.
-
سادات،محمدعلی؛ اخلاق اسلامی، تهران: انتشارات سمت، 1382.