تأثیر قرآن در شکوفایی تربیت و تمدن اسلامی

تأثیر قرآن در شکوفایی تربیت و تمدن اسلامی

نویسنده: ساجده العبدالخانی

دین مبین اسلام به‌عنوان تنها دینی است که به تمام ابعاد زندگی انسان توجه ویژه‌ای نموده است. اسلام دین تربیت و تمدن‌ساز و نقطه آغاز شکوفایی علوم در تربیت و تمدن اسلامی، قرآن کریم است. مسلمانان علوم خویش را از تحقیق و جستجو در معانی و مفاهیم آیات قرآن و سپس حدیث آغاز کردند؛ از ‌این‌رو نخستین شهری که جنب‌وجوش علمی در آن پیدا شد، مدینه بود؛ نخستین مراکز علمی مسلمین، مساجد و نخستین موضوعات علمی آنان مسائل مربوط به قرآن، سنت و نخستین معلم، شخص رسول اکرم بود. علم قرائت، تفسیر، کلام، حدیث، رجال، لغت، نحو، صرف، بلاغت و تاریخ و سیره که جزء نخستین علوم اسلامی است که همگی زاییده قرآن و سنت هستند. قرآن در بنیان‌گذاری سنگ بنا و فرهنگ و تمدن اسلامی نقش بسزایی داشته و از همان قرن نخست هجری، ابعاد تمدن سازی اسلام نمود عینی یافت. این مقاله بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی به نقش و تأثیر قرآن در شکوفایی تربیت و تمدن اسلامی که شامل شکوفایی علوم و دانش‌ها، اختراعات، صنايع آثار هنري و بناهاي كه در نتيجه تشویق‌ها و ترغیب‌های قرآني و سنت نصيب مسلمانان شده است، بپردازد.

واژگان کلیدی: تربیت، تمدّن، قرآن، دین اسلام، مسلمانان.

مقدمه

در شکل‌گیری و شکوفایی تربیت و تمدّن‌ها، عوامل و عناصر گوناگونی نقش دارند که از مهم‌ترین آنها می‌توان به دین و جهان‌بینی دینی اشاره داشت؛ از این میان، تأثیر علوم اسلامی به‌طورکلی وقرآن به‌طور خاص، اهمیت ویژه‌ای دارد؛ زیراقرآنو حدیث در نحوه و چگونگی شکل‌گیری علوم اسلامی عقلی، نقلی و تجربی دارای نقشی انکارناپذیر بودند که همان موجب شکل‌گیری تربیت و تمدّن اسلامی و عصر طلایی اسلام شد.

بذر اسلام در شبه‌جزیره صحراي سوزان عربستان که به‌سان مرداب ساكتي بود، جوانه زد. در شرايط سختي كه مردم از زندگي جز کوچ‌نشینی و صحرا گردي، جهت يافتن چراگاهي براي احشام خود چیزی دیگری درک نمی‌کردند؛ اعتقادات و جهان‌بینی آنان مانند زندگی‌شان، ساده و بی‌روح شده بود و خدايان سنگي، طلايي، چوبي و انواع باورها و اعتقادات خرافي، بر زندگي آنها سايه افكنده بود، درخت عظيم اسلام به بار نشست و زندگی نه‌تنها اعراب عربستان، بلکه هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تراز نواحي اطراف را زیرورو كرد؛ پس از اندك زمانی تمدني عظيم از آنجا قد بر افراشت كه يكي از دوره‌های افتخارآمیز تاريخ انسان به‌حساب می‌آید؛بدون شك روح اين تربیت والا و تمدن عظيم از تعاليم اسلامي مايه می‌گیرد و قرآن بود که در درجه اول تاروپود آن را تنيد و زمينه را براي شکل‌گیری و شكوفايي آن مهیا کرد؛‌ به‌عبارت‌دیگر،قرآنبه‌عنوان کتاب رستگاری‌ بخش، دارای چنان مجموعه‌ای منسجم از تعالیم فلسفی، حکمی، عرفانی، اخلاقی، عبادی، سیاسی و اجتماعی است که استفاده از آنها این امکان را به فیلسوفان اسلامی داد تا شکل جدیدی از تفکّر عقلانی و فلسفی را ایجاد کنند که متفاوت از گذشته بود؛ بنابراین هدف این تحقیق آشکارسازی تأثیر آموزه‌هایقرآندر بُعد تربیت و تمدّن سازی است که این مهم نه‌تنها در قرون گذشته محقّق شده، بلکه این قابلیّت وجود دارد تا مسلمانان عصر حاضر با بازگشت بهقرآنو بازاندیشی تفکّر عقلانی خویش و شکل دادن یک جهان‌بینی عقلی و دینی منسجم و کارآمد، خود را از عقب‌ماندگی علمی، معنوی و تربیتی نجات دهند و به باز تولید تربیت متعالی و تمدّن نوین اسلامی اقدام کنند.

مفاهیم

1 ـ تعریف واژه تربیت

موضوع ماهیت انسان‌ و نگرش صاحب‌نظران و اندیشمندان یا مکاتب مختلف نسبت به این موضوع‌، موضع‌گیری‌های گوناگونی را در رابطه با تعریف، هدف یا ماهیت‌ تربیت موجب شده است. واژه تربیت، از ریشة «ربّ» است و از لحاظ لغوی به معنای، نشو و نما دادن، برکشیدن، زیاد کردن و مرغوب یا قیمتی ساختن آمده است (شکوهی، 1382، 12).

مطابق دیدگاه شهید مطهری، «تربیت به معنای پرورش دادن و به فعلیت درآوردن‌ استعدادهای درونی است که در شئی نهفته است» (مطهری، 1375، 21).

2 ـ تعریف واژه تمدن

این واژه از اصل عربی «مدینه» گرفته شده و به معنای اقامت در شهر و خو گرفتن به اخلاق مردم آن به‌کاررفته است. (التحقیق، ۱۱، ۵۵) در فارسی نیز به معنای شهرنشینی، اخلاق شهری پیدا کردن و انتقال از حالت خشونت، توحش و جهل به ظرافت، انس و معرفت(گلستان قرآن (هفته‌نامه )، ۴: ۶۱۰۹ ) و در مقابل بادیه نشینی و بربریت به‌کاررفته است (گلستان قرآن (هفته‌نامه )، ۳: ۳۸۳۶).

در زبان عربی حِضاره و اهل الحَضَر(شهرنشین) در مقابل اهل الوبَرَ به معنی بادیه‌نشین آمده است(نفيسى، 1355 ، 5 : 3226).

واژه‌های المَدنیّة، الحَضَر، الحضارة (حميد طبيبيان، فرهنگ فرزان فارسى ـ عربى، ۲۷۳ ) و Civilization به ترتیب در عربی و لاتین برای رساندن مفهوم تمدن به کار می‌روند.

از نگاه ابن خلدون(808- 732ق) ، تمدن حالت اجتماعی انسان است (عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، ۱ : ۱۸۳و ۴۱ ـ ۴۳) و فرایند آن در انتقال از بداوت تحقق می‌یابد؛ اهل بادیه تنها به لوازم ضروری زندگی توجه می‌کنند؛ ولی شهرنشینان این مرحله را سپری کرده، به بهره‌های غیرضروری و تجمل در شئون زندگی می‌پردازند، ازاین‌رو تمدن نهایت بادیه نشینی است و در پی آن پدید می‌آید ( ابن خلدون، 1 :۱۲۲و ۳۶۸ ؛ تهانوى، 1996 م ، ۳۰۷ ).

به‌طور خلاصه تمدّن به مجموعه دستاوردهای مادی بشر می‌گویند؛ ویل دورانت عناصر سازنده تمدن را این‌گونه بر می‌شمارد: کار، دین، اخلاق، علم، فلسفه، ادبیات، هنر و ... . تمدن به هر شکل و صورتی که باشد متشکل از عناصری، مانند زندگی مادّی، سازمان اجتماعی، زندگی معنوی و فکری است که تکامل این عوامل فقط در اثر تحولات بشری است.

مفهوم تربیت و تمدن از نظر قرآن

با بررسی آیات قرآن، ویژگی‌هایی که در تعریف تربیت و تمدن دخیل هستند، را می‌توان به شرح زیر فهرست کرد.

  1. تربیت و تمدن، محصول سه‌گانه‌: خدا، انسان و پیامبر است، یعنی تمدن‌ها هیچ‌وقت فقط به صرف حضور عنصر انسانی شکل نمی‌گیرند. در واقع در این تربیت و تمدن‌ها حضور خدا، پیامبر و یا ناپیامبر در آنها مشهود است. (آیاتی مثل: «قل لله المشرق والمغرب » (بقره / 2، 115)، تأکید می‌کند که همه عالم مال خداست، حتی اگر تربیت و تمدنی هم‌شکل بگیرد یا وقتی می‌گوید: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب المیزان لیقوم الناس بالقسط» (حدید / 57، 25)، تأکید می‌کند که تمدن‌ها از طریق پیامبران و کتابی که با خودشان داشتند، همواره شکل گرفته‌اند) به دلیل جایگاه خدا،‌ تمدن دارای آغاز و انجام است و حضور معاد نیز همواره در بحث از تمدن‌ها برجسته است. از نظر قرآن، در تمدن‌هایی که بر اساس اندیشه و کردار غیر پیامبران نیز شکل‌گرفته، خداوند حضور دارد، چراکه تمامی قدرت و علم از آن خداست؛ البته به دلیل نگرش الحادی، فرمانروایانی چون فرعون، خود را در مقام خدا دیده و تمدن موجود را به خود نسبت داده‌اند. از زاویه دیگر، قرآن تأکید می‌کند که آغاز و انجام تمدن‌ها بر اساس فعالیت‌های خود انسان‌ها است؛ (ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»؛‌ خدا وضع و حال هیچ قومی را عوض نخواهد کرد، مگر آنکه انسان‌ها خودشان وضع و حال خودشان را تغییر دهند (رعد / 13، 11).
  2. یکی دیگر از بحث‌هایی که در قرآن در خصوص تربیت و تمدن‌ وجود دارد، وجود سنت‌های الهی است؛ یک سری سنت‌هایی است که اگر رعایت شود، آن تمدن‌ها رو به اصلاح و سرانجامی نیک می‌رسند و اگر رعایت نشود، تمدن‌ها به زوال و فساد می‌انجامند. سنت‌هایی چون راست‌گویی، شکران نعمت، توسل به صبر، رعایت تقوا، طغیان یا عدم طغیان در برابر حق، تبعیت یا عدم تبعیت از ظلم و ظالمان، از این دسته‌اند. (آیاتی مثل: «قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه المکذبین» (آل‌عمران / 3، 137)،که تصریح می‌کند که تکذیب، کذب یا دروغ حالا به هر مصداق و معنایی که باشد، مخل تثبیت و تداوم تمدن است؛ یا در « و ضرب الله مثلا قریه کانت آمنه مطمئنه یاتیها رزقها رغدا من کل مکان فکفرت بانعم الله فاذاقها الله لباس الجوع والخوف بما کانوا یصنعون» (نحل/ 16، 112)،که دارد مثال می‌زند که حالا بحث بر سر آن قریه یا روستا و شهر و اینها نیست، بالاخره یک مجموعه‌ای از انسان‌ها که دارای رزق و روزی بودند، کفران ورزیدند و به خاطر این کفران بود که خداوند لباس گرسنگی و ترس را بر آنها پوشاند و روبه‌زوال نهادند؛ یا در خصوص تمدن عاد: «الم‌تر کیف فعل ربک بعاد ارم ذات العماد» (فجر/ 89، 6 و7)، که در واقع تاکید بر نمودهای مادی تمدن می‌کند درعین‌حال هم مثال می‌زند و یا قم ثمود: «الذین جابوا الصخر بالواد »(فجر/ 89، 9)،آنها که صخره‌ها را جابه‌جا می‌کردند و از کوه‌ها می‌آوردند به وادی‌ها و شهرنشینی را ایجاد می‌کردند از دیگر مثال‌هاست؛ یا فرعون «و فرعون ذی الاوتاد» (فجر/ 89، 10)، دارای قدرت بود؛ اما همه این‌ها «الذین طغوا فی البلاد» (فجر/ 89، 11)، یعنی طغیان کردند. «والی ثمود اخاهم صالحا قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره هو انشاکم من الارض واستعمرکم فیها فاستغفروه ثم توبوا الیه ان ربی قریب مجیب» (هود / 11، 61)، یا « فاما من طغی و آثر الحیاه الدنیا»(نازعات /79، 37 و 38)، در مجادله موسی با فرعون که «وقال موسی ربنا انک آتیت فرعون وملاه زینه واموالا فی الحیاه الدنیا» (یونس/ 10، 88) موسی در واقع با خدا مناجات می‌کند که خدایا شما به فرعون زینت و اموال دادی در حیات دنیا «یضلوا عن سبیلک» تا بندگان را از راه گمراه بکند؛ که بعد موسی دعا می‌کند «ربنا اطمس علی اموالهم» مال آنها را از بین ببر، «واشدد علی قلوبهم»؛ قلب‌ هایشان را سخت و سنگ بگردان، «فلا یومنوا حتی یروا العذاب الالیم» (یونس/ 10، 88)، یا مثلاً خصوص تمدن فرعون می‌فرمایید: «فاتبعوا امر فرعون و ما امر فرعون برشید» (هود / 11، 97)؛ اینها چون از اوامر فرعون تبعیت کردند به رشد و نهایت کار نرسیدند. یا در آیه «قال موسی لقومه استعینوا بالله واصبروا ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده والعاقبه للمتقین» (اعراف / 7، 128)، که باز اشاره می‌کند به تمدن یا عاقبت تمدن بشری که عاقبت زمین برای انسان‌های متقی است.
  3. یکی دیگر از مباحثی که در آیات قرآن آمده است در خصوص تربیت و تمدن‌هایی در زمین است که سرنوشت نهایی تمدن بشر است؛ اینکه در نهایت، حسب اراده خدا، مالکیت زمین از آنِ بندگان صالح خدا است (ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون)؛ (انبیاء/ 21، 195) و (كهف/ 18، 24).

نقش تعاليم قرآن در تمدن و تربیت ‌اسلامى‌

قرآن افزون بر نظام ويژه‌اى كه براى تمدن اسلامى ارائه مى‌كند، به‌گونه‌ای ملموس در جنبه‌هاى مختلف دوره‌هاى تمدن و زندگى اجتماعى مسلمانان اثرگذار بوده است. البته بيان اين نكته لازم است كه ميان جامعه مطلوب قرآنى با جامعه تاريخى اسلامى همواره تفاوت‌هايى بوده و همه اصول بيان شده در كلام وحى در جوامع مسلمانان به اجرا درنيامده است (نصر، 1385، 164).

  1. زندگى عمومى

مسلمانان به قرآن بسيار احترام مى‌گذارند؛ آنان بدون وضو به خط آن دست نمى‌زنند و معمولاً براى تلاوت وضو مى‌گيرند. آيات قرآن به فرهنگ عمومى مردم رسوخ كرده است؛ به‌كار بردن عبارات قرآنى، مانند «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» (نمل/ 27، 30، «الحمد للَّه» (حمد 1/ 1)، «إن شاء اللَّه» (كهف/ 18، 24)، «سلام عليكم» (زمر/ 39، 73) در گفت وگوها از سوى مسلمانان گواه اين مدعاست (نصر، 1385 ، 41- 42).

تعيين ملاك تقوا براى برترى انسان‌ها سبب شده تا گروه‌هاى مختلف نژادى در سراسر عالم به اسلام گرايش داشته باشند. برخلاف تفاوت‌هاى فرهنگى و عقيدتى، قرآن همواره عامل وحدت و اشتراك‌ همه مسلمانان بوده است‌ (نصر، 1385 ، 72)؛ براى نمونه آنان در سراسر جهان، قرآن را به زبان عربى مى‌خوانند (نصر، 1385، 105)؛ در بسيارى از مناطق در مجالس يادبود درگذشتگان، مهمانان نسخه‌هاى چاپ شده قرآن را قرائت مى‌كنند؛ همچنين كشورهاى اسلامى مسابقات قرآن برگزار كرده و بدين‌گونه به نگهدارى و ترويج روش‌هاى ويژه خود در فن قرائت مى‌پردازند. در نگاهى ديگر با پيشرفت و دگرگونى رسانه‌ها حضور قرآن در جامعه شكل جديدى به خود مى‌گيرد. در بسيارى از كشورهاى اسلامى مانند عربستان سعودى، مصر و مراكش قرائت قرآن به‌طور دائم از شبكه‌هاى راديويى و تلويزيونى پخش مى‌شود. در برخى كشورها اين كار در بخش‌هايى از روز انجام مى‌گيرد؛ افزون بر اين، رسانه‌ها و امكانات جديد، مانند اينترنت و لوح‌هاى فشرده به‌راحتی بسيارى از برنامه‌هاى قرآنى شامل قرائت، حفظ و تفسير را در اختيار علاقه‌مندان قرار مى‌دهند.

  1. آموزش

جاذبه قرآن به‌اندازه‌ای بود كه از همان روزهاى نخست همه را به خود مشتاق كرد. افزون بر اين، ترغيب پيامبر اكرم صلی‌الله عليه و آله به فراگيرى و تعليم قرآن‌ (البخارى،1407 ق، 4: 1919)، اين اشتياق را دوچندان كرد. مردم براى شنيدن آيات وحى خود را به پيامبر صلی‌الله عليه و آله‌ (السجستانى، 3: 76؛ ابن اسحاق، 4: 186 و 214) يا صحابه ايشان مى‌رساندند و درصورتی‌که به آنها دسترسى نداشتند از رهگذران و كاروانيان مى‌شنيدند (معرفت، 1375، 239). تازه مسلمان‌ها براى فراگيرى احكام شرعى و خواندن نماز مى‌بايست قرآن بياموزند. به‌مرورزمان كه شمار نومسلمانان افزايش يافت، افراد ويژه‌اى مأمور تعليم قرآن شده‌ (البخارى،1407 ق، 3: 1372 و 1385؛ همان، 4: 912) و در مواردى به دستور پيامبر به مناطق ديگر سفر مى‌كردند (معرفت، 1375 ، 242- 243) قاريان قرآن در مسجد مى‌نشستند و آيات را براى يكديگر خوانده، به تصحيح قرائت يكديگر مى‌پرداختند (ابن عبدالحكم، 272) در مواردى هم آموزش بخش‌هايى از قرآن مهريه همسران قرار مى‌گرفت ( البخارى ،1407 ق، 2: 811؛ السجستانى، 2: 236؛ معرفت، 1375 ، 238). در دوره‌هاى بعدى نيز قرآن غالباً محور آموزش مسلمانان بوده است؛ براى نمونه در دولت عثمانى شمار مکتب‌خانه‌ها كه بيشتر در كنار مسجد قرار داشتند، متعدد بود و شاگردان در آن قرائت درست قرآن را به‌عنوان نخستين درس فرا مى‌گرفتند (ولايتى، 1382 ، 3: 267؛ ابن خلدون، 537)؛ همچنين در برخى كشورها مدارس حفظ قرآن، اصول حفظ و تفسير را به‌ قرآن‌آموزان مى‌آموختند (Encyclope diaofthe Qurn, Social Sciencesand the Qurn).

آيات فراوانى با كليدواژه‌هايى مانند «اولوا الالباب» (آل‌عمران/ 3، 190)، «علم» (زمر/ 39، 9)، عقل (بقره/ 2، 164) و «برهان» (نمل/ 27، 64)، انسان را به تفكر و علم‌اندوزى تشويق كرده‌اند. برخى از آيات به مشاهده آسمان و زمين و پديده‌هاى آن دعوت مى‌كنند (ق/ 50، 6) و بعضى ديگر از او مى‌خواهند به گردش در زمين و بررسى آثار تاريخى بپردازد (روم/ 30، 42)، از اين‌رو كسب دانش به‌ویژه نجوم، رياضيات و تاريخ ميان مسلمانان اهميت ويژه‌اى يافت. نهضت ترجمه نيز كه از ميانه قرن دوم شروع شد و به مدت دو سده ادامه داشت، پيامد ترغيب قرآن به كسب دانش بود (ولايتى، 1382، 1: 85- 86).

افزون بر اين، به‌مرورزمان، دانش‌هاى لغت، نحو، معانى و بيان، كلام متأثر از قرآن، تفسير، قرائت، تجويد و ديگر علوم قرآنى در ارتباط با آن پديد آمدند. با آميختن عرب و عجم و از بين رفتن خلوص زبان عربى، بسيارى از واژه‌ها دستخوش دگرگونى معنايى شدند، به‌گونه‌ای كه فهم قرآن نيز دچار مشكل شد. در نخستين گام خليل بن احمد فراهيدى (م. 175 ق.)، براى حفظ واژه‌هاى عربى، كتاب العين را نوشت (ابن خلدون، 548)؛ اعراب نيز همداستان با لغت مورد توجه دانشمندان مسلمان قرار گرفت و ابوالاسود دوئلى (م. 69 ق.)، نخستين قواعد آن را پايه‌ريزى كرد. سپس سيبويه (م. 180 ق.)، نخستين كتاب مبسوط نحوى را با عنوان الكتاب تأليف كرد (همان، 546). مسلمانان با هدف فهم اعجاز ادبى قرآن قواعد علم معانى و بيان را نيز تدوين كردند (قربانى، تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامى، 77)؛ تفاوت برداشت‌ها از آيات اعتقادى‌ (همان، 532) و اختلاف بر سر قديم يا حادث بودن قرآن‌ (تهانوى، 1996 م، 2: 1306- 1308) سبب پيدايش تدريجى دانش كلام شد.

با گسترش اسلام در ميان ملت‌هاى غير عرب، آنان براى فهم قرآن نياز به ترجمه داشتند. گرچه جريان ترجمه مخالفانى نيز داشت (المراغى، 1401 ق، 13- 23؛ ياسر ايازى، اهتمام‌ايرانيان به قرآن، 40- 41) ‌؛ ولى نياز ياد شده سبب شد تا از همان ابتدا كسانى به ترجمه قرآن بپردازند. گفته‌اند كه سلمان فارسى نخستين مترجم قرآن بود كه «بسمله» را به زبان فارسى برگرداند (الزرقانى، 1416 ق، 2: 114- 115؛ معرفت، 1375 ، 653؛ سلماسى زاده، 1369 ، 89). امروزه قرآن به زبان‌هاى گوناگون دنيا ترجمه شده است‌، (سلماسى زاده، 1369 ، 90)؛ گرچه در مواردى خالى از غرض‌ورزى مترجمان و قصد تبليغ بر ضدّ اسلام نبوده است (معرفت، 1375 ، 653- 657).

در دوره نخست، مردم به سبب آگاهى از شأن‌ نزول آيات و عرب زبان بودن، در فهم قرآن كمتر با مشكل برمى‌خوردند؛ ولى با فاصله گرفتن از زمان پيامبر اكرم صلی‌الله عليه و آله و اسلام آوردن غير عرب‌ها، مسلمانان بیش‌ازپیش به تفسير آيات نياز پيدا كردند. تأسيس دانش تفسير (قربانى، 77) و ديگر علوم مرتبط با قرآن، پيامد تغيير ياد شده در زندگى مسلمانان به شمار مى‌رود؛ براى نمونه دانش قرائت از شكل‌گيرى قرائت‌ها از زمان نزول تا مرحله قرائات شاذ و نادر، اقسام قرائت‌ها از جهت مطابقت با قواعد عربى و رسم و سند آن، ريشه اختلاف‌ها و مانند آنها بحث مى‌كند (خرمشاهى، 1377، 1472).

در بخش‌هايى از جهان اسلام نيز مكتب‌هايى خاص در اين رابطه پديد آمدند و براى مثال تا پايان قرن چهارم قمرى مردم اندلس به پيروى از مصر و افريقيه به قرائت «نافع» به روايت «ورش» قرآن مى‌خواندند (بجنوردى، 1372، 10: «اندلس- تاريخ»).

علم تجويد نيز دو مرحله دارد: در بخش نظرى از قواعد درست خواندن حروف و كلمات قرآن و ديگر مباحث آواشناسى گفت‌وگو مى‌شود. در مرحله عملى هم قواعد را بر اساس استماع و ادا به افراد مى‌آموزند (حداد عادل و ديگران،1378 ، 6: 601- 602) با گذشت زمان و رونق دانش تفسير، مفسران با رويكردهاى گوناگون به تفسير قرآن پرداختند. تفاسير ادبى، كلامى، عرفانى، فقهى و ... نمونه‌هايى از اين دست به شمار مى‌روند. در سده اخير بسيارى از مفسران با پرداختن به جنبه‌هاى اجتماعى قرآن كوشيده‌اند تا مفاهيم آن را بیش‌ازپیش وارد زندگى مسلمانان كرده و از آن براى حل مشكلات و عقب‌ماندگی‌های سده‌هاى اخير جهان اسلام استفاده كنند. سيد قطب (م. 1386 ق.)، آیت‌الله طالقانى (م. 1399 ق.)، علامه فضل‌الله و بسيارى ديگر از مفسران از اين جمله‌اند.

  1. شعر و ادبيات

قرآن تأثير فراوانى بر ادبيات و شعر مسلمانان داشته است. از همان نخست شاعران تازه مسلمان عرب مانند حسان بن ثابت، كعب بن مالك و عبدالله بن رواحه با بهره‌گيرى از مضامين وحى شعر مى‌گفتند (العسكرى، 1: 81؛ راغب اصفهانی، 1420 ق. 2: 454)؛ در سده‌هاى بعدى نيز كلام خدا الهام‌بخش شاعران مسلمان غير عرب بوده است.

در فارسى، رودكى‌ (ولايتى، 1382 ، 1: 310- 311)، فردوسى، سعدى‌ (همان، 313)، مولوى (مثنوى معنوى، دفتر اول، 4) و در تركى اديب احمد يوكنكى (م. قرن 6 ق.) و خواجه احمد يسوى (م. 562 ق.)، (ولايتى، 1382 ، 1: 325- 326) از اين جمله‌اند. افزون بر اين، ترجمه تفسير جامع‌الشرایط طبرى و نيز نگارش تفاسيرى به نثر شيواى فارسى مانند روض الجنان ابوالفتوح رازى (م 554 ق.) و كشف‌الاسرار رشيدالدين ميبدى (م. 520 ق.) نمونه‌هايى از حضور قرآن در ادبيات دوره‌هاى اسلامى‌اند. گذشته از اين، شاهكارهاى ادب فارسى همچون گلستان سعدى و منشآت قائم مقام فراهانى از قرآن فراوان بهره برده‌اند (ولايتى، 1382، 1: 322، 324).

  1. هنر

قرآن در شكل‌دهى و الهام بخشى به هنرهايى كه در بستر تمدن و تربیت اسلامى رشد كرده‌اند، تأثير فراوان داشته است؛ آيات همواره به هنرهاى اسلامى زينت بخشيده‌اند. هنر خطاطى دنباله قرآن‌ نويسى در صدر اسلام بوده و در بستر نگارش آن رشد كرده است. در دوره نخست، خط عربى ساده و ابتدايى بود و نويسندگان، قرآن را با نوشت‌افزارهاى ابتدايى (معرفت، 1375،213- 217) و خطى نازيبا و داراى غلط مى‌نوشتند (ابن خلدون، 419)؛ ولى با گسترش اسلام و بهبود نوشت‌افزار، پيشرفت خط، سير تكاملى خود را پيمود و قرآن نقطه و اعراب‌گذارى شد. با گذشت زمان قرآن را به «جزء»، «حزب» و ... تقسيم كردند و در نسخه‌هاى آن مكى و مدنى و شماره آيات را مى‌نوشتند. پس ‌از این مرحله هنرمندان به تزيين و تذهيب در نگارش قرآن دست زيدند، به‌گونه‌ای كه عامه مردم آن را از لوازم جدايى‌ناپذير نگارش پنداشتند. از اوايل قرن پنجم قمرى نیز خط زيباى نسخ، جاى كوفى را گرفت. (معرفت، 1375 ، 478- 484؛ معرفت، 1411 ق، 1: 404).

گنجینه‌های نفيسى از نسخه‌های خطى در مناطق مختلف اسلامى وجود دارد كه به زيبايى قرآن را نگارش كرده‌اند. (معرفت، 1375 ، 493 به بعد). نوشتن آيات قرآن با خط خوش به‌اندازه‌ای اهميت داشته كه براى نمونه حاكم سلسله گوركانى هند، ظهيرالدين به ابر، خود قرآن را با خط زيبا نوشت و به كعبه هديه كرد (على اصغر حكمت، سرزمين هند، 125)؛ افزون بر اين، كاشى‌هاى رنگين ايرانى به شكل اسليمى و با گل‌وبوته و آياتى از قرآن تزيين شده و در مساجد و كاخ‌هاى پادشاهان به كار مى‌رفته‌اند (هورست ولدمارجنس، تاريخ هنر، 1359، 206؛ ولايتى، 1382 ، 3: 148). سفارش قرآن به آباد كردن مسجد (توبه/ 9، 18)، مشوق هنرمندان مسلمان براى خلق جلوه‌هاى هنرى زيبا در مساجد بوده است. با پيدايش صنعت چاپ، قرآن‌هايى ابتدا در برخى كشورهاى اروپايى و پس‌ازآن در كشورهاى اسلامى به چاپ رسيد. نخستين چاپ اسلامى قرآن از سوى مولا عثمان در پطرز بورگ روسيه در سال(1200 هجرى/ 1787 ميلادى) انجام گرفت. امروزه در سراسر جهان اسلام چاپ و نشر قرآن با اشكال متنوع و زيبا صورت مى‌گيرد (معرفت، 1411 ق، 1: 405 و 406).

خواندن قرآن با غنا ممنوع است‌ (نجفی، 1404 ‍ق، 22: 47)؛ ولى مسلمانان با اثرپذيرى از كلام پيامبر اكرم صلی‌الله عليه و آله مبنى‌ بر خواندن قرآن با صداى خوش‌ داشتند (کلینی، 1375، 2: 614- 616؛ بخاری، 1407 ق، 6: 2743؛ السجستانى، 2: 74)، فن نغمه‌شناسی يا صوت و لحن را ابداع كردند كه از زيرمجموعه‌هاى تجويد است. متخصصان اين هنر در سراسر جهان اسلام با توجه به معانى و موضوعات قرآن، الحان و نغمات متناسب با آن را به كار برده، حالت‌هاى متفاوتى مانند اندوه و سرور را در شنوندگان پديد مى‌آورند (القبانى، 1991 م، 111).

از سوى ديگر هنر اسلامى در ذات خود از آموزه‌هاى وحى الهام گرفته است. حضور فراوان «خلأ تصوير و نگارگرى» در هنر اسلامى كه به شكل ويژه در هنرهاى تجسمى نمود بيشترى دارد، ثمره مبانى متافيزيكى توحيد و شعار «لا إله إلا اللَّه» (آل‌عمران/ 3، 2) است كه پيام ناپايدارى غير خدا و وجود خدا در فراسوى همه واقعيت‌ها را القا مى‌كند، از اين‌رو جنبه‌اى از نيستى و خلأ در ذات هر موجودى ثابت مى‌شود.

در آثار هنرى، وجود خلأ و غيبت جسمانيت از يك‌سو و جنبه‌هاى مثبت فرم، رنگ و ماده از سوى ديگر بر وجه انعكاسى اشيا و نيز نشانه‌هاى واقعيت برتر جهان تطبيق مى‌كنند. سبك اسليمى با بسط و تكرار فرم‌ها با خلأ ارتباط برقرار كرده و چشم و ذهن را از سكون و ماندن در بند موضوعات جسمانى مى‌رهاند و به تعبيرى با گريز از تشبه به جسد، وحدت الوهى را القا مى‌كند. اين روش با خوددارى از شمايل‌نگارى، حس حضور فرا زمانى و بى‌مكان بودن خدا را در بيننده ايجاد مى‌كند؛ همان چيزى كه آموزه وحى بر آن تأكيد مى‌كند كه به هر سو رو كنيد آنجا وجه خداست: «فَاينَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللَّهِ». (بقره/ 2، 115) معمارى سنتى اسلامى با در نظر گرفتن اين ويژگى‌ها، كوچه‌ها، باغ‌ها، بازارها و مسجدهايى بنا كرده است كه بدون حضور ماديت، امكان تجربه معنوى حضور الهى را براى بيننده فراهم مى‌كند (نصر، 4).

جمع‌بندی

ارمغان جاودانه اسلام برای بشریت، فرهنگ و تمدن عظیم وتربیت جامعی بود که بشریت را برای همیشه وامدار خود نمود. در این تمدن و تربیت، قرآن کریم مرکز ادبیات مدون عرب و نقطه اساسی علم و علم‌آموزی بود. قرآن کتاب ارزشمند مسلمانان و جایگاه خاص و ویژه‌ای نزد ‌آنها داشته است؛ به‌طورقطع تمدن و تربیت اسلامی برگرفته از تعالیم نورانی قرآن کریم است. قرآن در ارزش‌ها، آداب و سنن اخلاقي و اجتماعي و پایه‌های اعتقادي ملت‌های كه بدان گرویده بود تحول و دگرگوني عميق همه‌جانبه و فراگير ايجاد كرد و ديد آنها را نسبت به زندگي، حكومت و جهان تغيير داد. با استفاده از این ویژگی بود که مسلمانان توانستند در همان قرن نخست هجری و پیش از انتقال علوم دیگران، تربیت اسلامی یابند و خود صاحب فرهنگی اصیل، وسیع و عمیق باشند.

منابع

  1. قرآن.
  2. ابن اسحاق السير و المغازى؛ معهد الدراسات والابحاث؛ به كوشش محمد حميد اللَّه، تهران: زوار، 1381 .
  3. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد؛ مقدمة ابن خلدون؛ به كوشش على عبدالواحد؛ قاهرة؛ دار نهضة مصر، بی تا.
  4. بجنوردى، کاظم؛ دائرةالمعارف بزرگ اسلامى؛ تهران: مركز دائرةالمعارف بزرگ، 1372.
  5. مصطفى ديب البغا؛ صحيح البخارى؛ بيروت: دارابن كثير، اليمامة، 1407 ق.
  6. تهانوى، محمد ؛ موسوعة كشاف اصطلاحات الفنون والعلوم؛ بيروت: مكتبة لبنان ناشرون، 1996 م.
  7. حجتى، محمد باقر؛ پژوهشى در تاريخ قرآن كريم؛ تهران: فرهنگ اسلامى، 1376 .
  8. حداد عادل، غلامعلی و ديگران؛ دانشنامه جهان اسلام؛ تهران: بنياد دائرةالمعارف اسلامى،1378 .
  9. حكمت، على اصغر؛ سرزمين هند؛ تهران: دانشگاه تهران، 1377 .
  10. خرمشاهى، بهاءالدین؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى؛ تهران: دوستان،
  11. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ محاضرات الادباء؛ به كوشش عمر الطباع، بيروت: دارالقلم، 1420 ق.
  12. الزرقانى، محمد عبدالعظیم؛ مناهل العرفان؛ لبنان: دارالفكر، 1416 ق.
  13. ساروخانى، باقر؛ درآمدى بر دائرةالمعارف علوم اجتماعى؛ تهران: كيهان،1370.
  14. السجستانى، سنن ابى داود؛ به كوشش محمد محى الدين، قم: دارالفكر، بی‌تا.
  15. سلماسى زاده، جواد؛ تاريخ ترجمه قرآن در جهان؛ تهران، اميركبير؛
  16. شکوهی، غلام حسین؛ مبانی و اصول آموزش و پرورش؛ مشهد: آستان قدس رضوی، 1382 .
  17. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الكافى؛ به كوشش غفارى، تهران: دارالكتب الاسلامية، 1375 .
  18. عبدالرحمن بن عبدالحكم؛ فتوح مصر و اخبارها؛ بغداد: مكتبة مثنى، بی‌تا.
  19. عربى القبانى، محمد؛ كفاية المستفيد؛ دمشق: دارالخير، 1991 م.
  20. العسكرى، حسن بن عبداللَّه؛ ديوان المعانى؛ بيروت: دارالجيل، بی‌تا.
  21. قربانى، زين العابدين؛ تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامى؛ تهران: نشر فرهنگ اسلامى، بی‌تا.
  22. محمدی ری شهری، محمد؛گفت وگوی تمدن ها؛ قم: دارالحدیت، سازمان جاپ و نش،
  23. المراغى، محمد مصطفى؛ بحث فى ترجمة القرآن الكريم؛ بيروت: دارالكتاب الجديد، 1401 ق.
  24. معرفت، محمد هادى؛ تاريخ قرآن؛ تهران: سمت،
  25. معرفت، محمد هادی؛ التمهيد فى علوم القرآن؛ قم: نشر اسلامى، 1411 ق.
  26. مطهری، مرتضی؛تعلیم و تربیت در اسلام؛ تهران: انتشارات صدرا، 1375.
  27. نجفى، محمد حسن؛ جواهرالكلام؛ به كوشش قوچانى، بيروت: دار احياء التراث العربى، 1404 ‍ق.
  28. نفيسى، على اكبر ؛ فرهنگ نفيسى؛ تهران: خيام، 1355 .
  29. نصر، حسین؛ قلب اسلام؛ ترجمه: خرازى، تهران: نشر نى،
  30. ولايتى، على اكبر؛ پويايى فرهنگ و تمدن اسلام و ايران؛ تهران، مركز اسناد و خدمات پژوهش. 1382 .
  31. ولدمارجنس، هورست؛ تاريخ هنر؛ ترجمه: مرزبان، تهران: علمى فرهنگى، 1359.

مجلات

  1. پژوهش‌هاى علوم انسانى (فصلنامه)، دانشگاه قم.
  2. خردنامه همشهرى (ماهنامه) حسین نصر.
  3. الفكر الاسلامى (مجله)، مجمع الفكر الاسلامى.
  4. گلستان قرآن (هفته‌نامه)، تهران، مركز توسعه و ترويج فعاليت‌هاى قرآنى.
  5. مطالعات تاريخى (فصلنامه)، مشهد، بنياد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى.
  6. Oxford Advanced Learners Dictionary. Encyclop ediaofthe Qurn, SociSciencesandthe Qurn Vol 5, pp, 76.
  7. Encycl opediaofthe Qurun, Social Science sandthe Qurun Vol 5, pp 86
  8. Encyclopediao fthe Qurn, Social Science sandthe Qurn

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

داستان های قرآن و تربیت دینی کودکان بر اساس مدل لیپمن

داستان های قرآن و تربیت دینی کودکان بر اساس مدل لیپمن

از همان لحظات آغازین، زندگی یک کودک با پرورش جسمی و روحی او، آینده و سرنوشت او نیز رقم می­خورد.
راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

چگونه می‌توان افکار و تخیلات شیطانی را از ذهن و قلب خود دور کرد؟ انسانی كه برای تهذیب روح و تربیت دینی خود قدم برمی‌دارد، شیطان رأی قوه متخیله او را به‌جای وحی و عقل می‌نشاند و موهوم و مُتَخَیل را معقول جلوه می‌دهد...
سیری در سیر‌ه تربیتی ـ فردی پیامبر اکرم (ص)

سیری در سیر‌ه تربیتی ـ فردی پیامبر اکرم (ص)

اين نوشتار بر آن است تا رفتارهايي را که از رسول خدا (ص) در مقام تربيت ديگران و براي اثرگذاري بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار آنان در هر مکان و زماني انجام ‌شده است را با روش کتابخانه‌ای و رویکرد توصیفی، روشن سازد...
نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

در این مقاله سعی بر آن است تا ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی قصه، اهمیت، انواع، ویژگی‌ها و ارزش‌های تربیتی قصه موردبررسی قرار گیرد، سپس جایگاه، اهمیت و ویژگی‌های قصه در قرآن موردبررسی قرار می‌گیرد و ...
روش‌های ترویج امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر در آموزش‌وپرورش

روش‌های ترویج امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر در آموزش‌وپرورش

پژوهش حاضر با هدف بررسی روش‌های ترویج امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر در آموزش‌وپرورش و به روش توصیفی از نوع کتابخانه‌ای انجام شده است...
Powered by TayaCMS