بررسی شیوه های تبلیغی و تربیتی ابراهیم زکزاکی در گسترش تشیع در نیجریه

بررسی شیوه های تبلیغی و تربیتی ابراهیم زکزاکی در گسترش تشیع در نیجریه

نویسندگان: محمد نبی زاده[1] و حسین مادر شاهی

چکیده

هدف از نگارش این مقاله، بررسی علل گرویدن خیل عظیمی از مردم نیجریه، به مذهب تشیع در خلال سال‌های بعد از انقلاب اسلامی ایران بوده است. در این پژوهش، تمرکز بر روی شیوه‌های تبلیغی «شیخ ابراهیم یعقوب زاکزاکی» به عنوان رهبر «جنبش اسلامی نیجریه» بوده است، چرا که شمار پیروان ایشان از بین گروه‌های موجود در نیجریه اکثریت شیعیان را در نیجریه در بر می‌گیرد.

در پژوهش حاضر، از روش‌های کیفی در تعقیب اهداف و پاسخ به سؤالات پژوهش استفاده شده است. جهت جمع‌آوری داده‌ها، از روش‌های کتابخانه‌ای، مصاحبه و مشاهدات میدانی در کشور نیجریه استفاده شده است. تعداد مصاحبه‌ها 14 عدد است که 5 مصاحبه مربوط به مسئولین ارشد جنبش اسلامی و 9 مصاحبه نیز مربوط به طلاب جامعه المصطفی العالمیه مقیم ایران است. از میان انواع روش‌های مصاحبه‌، از مصاحبه‌های نیمه استاندارد و نیز مصاحبه با متخصصان استفاده شده است. همچنین نتیجه نهایی پژوهش از طریق تئوری سازی داده‌بنیاد به دست آمده است. نتیجه نهایی پژوهش، در قالب مدل‌ ارائه شده است.

واژگان کلیدی: نیجریه، تبلیغ، تربیت، دعوت، گسترش تشیع، ابراهیم زکزاکی.

بیان مسئله

یکی از بارزترین نمودهای گرایش به تشیع در جهان امروزه، رسمی شدن، اهمیت یافتن و گسترش مکتب تشیع در برخی کشورهای آفریقایی است؛ از جمله این کشورها می‌توان به نیجریه اشاره کرد که از مهم‌ترین کشورهای حوزه غرب آفریقا محسوب می‌شود. کشور نیجریه با جمعیتی قریب به 177 میلیون نفر، پرجمعیت‌ترین کشور قاره آفریقا و از نظر وسعت چهارمین کشور بزرگ قاره آفریقا محسوب می‌شود. این کشور با در اختیار داشتن سه عامل قدرت نظامی، ثروت و جمعیت در قاره آفریقا، به‌ویژه در منطقه غرب آفریقا از ویژگی خاصی برخوردار است و به «مادر آفریقا» مشهور است.

پیدایش شیعیان در این کشور عمدتاً به بعد از انقلاب اسلامی ایران برمی‌گردد. اولین گروه شیعه در نیجریه بعد از انقلاب اسلامی ایران در قالب جنبش اسلامی شمال نیجریه شکل گرفت. رهبری این جنبش را شخصی به نام شیخ ابراهیم الزاکزاکی برعهده دارد. ایشان خود، در سال‌های اول انقلاب بعد از سفری که به ایران داشت به تشیع گرایش پیدا کرد. برآوردهای اولیه از تعداد شیعیان در نیجریه در ابتدای انقلاب، حداکثر حدود 1000 نفر است؛ این در حالی است که برآوردهای کنونی، حکایت از حدود 8 میلیون شیعه در نیجریه می‌کند.

مشاهده این پدیده که طی حدود فقط 30 سال، چنین جمعیت عظیمی به سلک مذهب تشیع درآمده‌اند و همچنین این نکته که به نظر می‌رسد تاکنون، کار تحقیقاتی جدی در رابطه با چگونگی و زمینه‌های گرویدن مردم به تشیع در کشور نیجریه انجام نشده است، عاملی شد تا در این پژوهش به این موضوع پرداخته شود. در این پژوهش، سعی شده است با تمرکز بر فعالیت‌های تبلیغی آقای زاکزاکی به‌عنوان کسی که: 1- رهبری گروه شیعی جنبش اسلامی نیجریه را بر عهده دارد، 2- فعالیت‌های تبلیغی ایشان رسمی‌ترین و گسترده‌ترین فعالیت‌های گروه‌های شیعه در نیجریه را به خود اختصاص داده است؛ 3- تاکنون نقش زیادی در تشیع عده کثیری از مردم نیجریه داشته است، پرداخته شود و دریافته شود ایشان از چه مؤلفه‌های فرهنگی-ارتباطی برای دعوت مردم نیجریه به تشیع برخوردار بوده است؟

ضرورت انجام پژوهش

با بررسی‌های انجام شده به نظر می‌رسد تاکنون کار تحقیقاتی جدی درباره گرایش روز افزون مردم نیجریه به تشیع انجام نشده است؛ این در حالی است که کشور نیجریه جایگاهی ویژه در معادلات غرب آفریقا، بلکه غرب و جنوب آفریقا دارد؛ دراین‌باره، نکاتی وجود دارد که اهمیت این پژوهش و در راستای آن، لزوم انجام سفر به کشور نیجریه برای مشاهدات میدانی و نیز اخذ مصاحبه از افراد مربوطه را به‌خوبی روشن می‌سازد؛ بنابراین ما در این نوشتار در پاسخ به این سؤال هستیم که شیوه‌های تبلیغی آقای زاکزاکی در دعوت مردم نیجریه به تشیع چیست؟

پیشینه تحقیق

طبق بررسی انجام شده مربوط به پیشینه تحقیق، مباحث مربوط به موضوع دعوت، بخشي از تحقيقات را به خود اختصاص داده است. در همين رابطه ابتدا در پرداختن به پيشينه تحقيق به پژوهش‌هایی اشاره می‌شود که راجع به مقوله دعوت و تبلیغ دین بوده است.

  1. یزدانیان (1362)، در پایان‌نامه خود به شیوه‌های دعوت پیامبران و مبارزات آنان در قرآن پرداخته است. بخش مربوط به اهداف دعوت به‌عنوان بخش اول يا بخش مقدماتي است كه بر همه مطالب بعدي اشراف دارد، پيشاپيش بخش‌های ديگر مورد بحث قرار گرفته است؛ زيرا در هر حركتي، اهداف آن لازم است قبل از شروع، مورد نظر بوده، از اول تا آخر با تمام فعالیت‌های كار مورد نظر ممزوج و همراه باشد. سپس به مسئله‌ای پرداخته شده كه بدون آن اصلاً حركت دعوت شكل نگرفته، دعوت الهي كه بر پايه آن، اهداف بلندي استوار است، هرگز عينيت خارجي نمی‌یابد. به دليل همين ركنيت و قوام يابي، اين بخش به‌عنوان اركان و پایه‌های اساسي دعوت ذكر شده است. در هر دعوتي لازم است شخص دعوت كننده داراي خصلت‌های و ویژگی‌های متناسب با نوع مأموریت، محيط و مردمي كه با آنها معاشرت خواهد داشت باشد. اهميت لزوم اين ویژگی‌ها تنها به‌منظور ارائه الگوي عملي براي مبلغان ديگر نيست، بلكه خود يك حقيقتي است كه شخص دعوت كننده بدون آن توانايي انجام مأموریت مورد نظر را نخواهد داشت. در ادامه بخش اركان ديگر اموري كه مستقیماً در تحقق و موفقيت دعوت مؤثرند، پي گرفته شده است. پس از آغاز دعوت بر اساس همان پایه‌های اساسي، براي تحقق اصلی‌ترین و بلكه تنها هدف جامع دعوت پيامبران كه همان ايجاد ايمان واقعي بندگان به پروردگار عالميان است، قبل يا همراه هر مرحله از مراحل دعوت، ايجاد زمينه لازم براي پذيرش تعاليم الهي بسيار ضروري است؛ يعني ضمن اينكه موانع پذيرش شناخته شده یک‌به‌یک خنثي می‌شود، ازآنجاکه ايمان يك امر دروني و قلبي است به ايجاد شرايطي براي تمايل هر چه بيشتر دل‌ها به تشرف به شرافت ايمان پرداخته می‌شود و بالاخره آخرين بخش به مسئله‌ای اختصاص می‌یابد كه هر شخص اصلاح‌گر دلسوزي، شدیداً به آن اهتمام می‌ورزد و آن ايجاد شرايطي براي دوام هر چه بيشتر دستاوردهاي تلاش‌های اصلاح‌گرایانه است. يعني در اثنا حركت و در درون برنامه دعوت خويش اموري را جاسازي می‌کند كه ضامن بقاي آثار به‌دست‌آمده، بوده، به‌عنوان نگهباناني كارآمد عمل كنند كه هرچند بيشتر اين عوامل قوی‌تر باشند، برد اين نتايج در عرصه زمان و مكان از نظر کمیت و کیفیت بیشتر می‌شود.
  2. کریمی محلی (1388)، در پایان‌نامه خود به اشتراکات و اختصاصات دعوت انبیاء در قرآن، پرداخته است. اين پایان‌نامه در چهارفصل با تأکید بر اشتراکات و اختصاصات تعاليم انبياء گرد آمده که در مجموع موارد اصولي مشترک و آموزه‌هاي اختصاصي دعوت انبيا پرداخته شد که در دعوت اشتراکي همه انبيا به عناصري چون ايمان به مبدأ و معاد و توحيد عبادي، تقوا مشترکا تأکید نموده و در دعوت اختصاصي هر کدام به ویژگی‌های اخلاقي ناپسند تذکر دادند، لذا پيامبران مامور بودند تا مردم را دعوت به اصلاح و تقوا نمايند، زيرا در سايه ايمان و تقوا است که انسان صالح می‌شود و در نتيجه به دنبال اصلاح جامعه‌ي انساني قدم برمی‌دارد.
  3. ملامحمد (1371)، در پایان‌نامه خود به موضوع شناخت واژه‌های تبلیغی در قرآن (دعوت، موعظه و نصیحت) از سه دیدگاه ادبي، تفسیری و زبانشناسی، پرداخته است. در اين پايان‌نامه تلاش شده است كه سه واژه موردنظر را از دیدگاه‌های ادبي، تفسيري و زبانشناسي بررسي کند. در ديدگاه اول: ازآنجاکه در اين ديدگاه مبناي كار مراجعه به كتب لغت مرسوم بوده ضمن رعايت اين سيره حسنه، روش جديد در بررسي اتخاذ شده است. انعكاس واژه‌های مستعمل در قرآن و كتب لغت در جداول طراحي شده، بررسي كمي و آماري واژه‌ها در قرآن و كتب لغت، تقسيم و بررسي كتب لغت بر مبناي مدارس و سبك‌هاي نگارش و توصيف و تحليل داده‌هاي جدول از جمله ویژگی‌های بارز اين روش هستند؛ و اما در ديدگاه دوم: اساس كار مطالعه، بر روي آياتي است كه تنها ذكري از اين سه واژه به ميان آورده‌اند و ابزار لازم در اين كنكاش نيز عناصر مسلم در هر فعاليت تبليغي است كه عبارتند از پيام دهنده، پيام گيرنده يا مخاطب، موضوع: ابزار، شيوه، هدف، زمان و مكان. اين ديدگاه به دنبال طرح اين مسئله است كه بدانيم به‌طور مثال: از ديدگاه قرآن، پیام‌دهنده موعظه كيست و چه ویژگی‌هایی دارد؟ مخاطب او چه كساني هستند؟ به چه شيوه و با چه ابزاري مي‌توان موعظه كرد؟ موضوع موعظه چه است و اهداف آن كدامند؟ و بالاخره قرآن در ارتباط با زمان و يا مكان موعظه چه رهنمودي بيان كرده است؟ و بالاخره در ديدگاه سوم: با كمك از علم نوپا و جديد زبانشناسي و بهره جستن از شاخه‌هاي مختلف آن همچون فونولوژي (اصوات شناسي) مرفولوژي (شكل شناسي) و سمانتيك (معني‌شناسي) سعي در درك عميق‌تر نسبت به مفاهيم و معانی پربار واژه‌ها شده است.
  4. عباسی مقدم (1376)، در پایان‌نامه خود به بررسی اسوه‌هاي قرآني و شيوه‌هاي تبليغي آنان و مقايسه آنها با شيوه‌هاي شناخته شده تبليغ در جهان امروز، پرداخته است. شخصیت‌های برجسته قرآني در طول حيات تبليغي خويش بهترين و نافذترين روش‌های تربيت، هدايت و شيوه‌هاي تبليغ و دعوت را به جامعه انساني ارائه كرده‌اند. اين چهره‌ها همان اسوه‌ها و نمونه‌هاي برتر انسانيت‌اند كه همه آدميان را پيروي مطلق ايشان و شيوه‌هاي تبليغشان شايسته بل بايسته است. فرستادگان بزرگي چون ابراهيم، نوح، موسي، عيسي (علیهم‌السلام) و بالاتر از همه محمد، پيامبر خاتم (ص) و نيز پيامبراني همچون يوسف، شعيب، داود، سليمان، هود، صالح و زكريا (ع)، از یک‌سو و چهره‌هاي انساني برجسته‌اي نظير لقمان، مريم (علیها السلام)، طالوت، مؤمن‌آل فرعون آسيه و ذوالقرنين، از سوي ديگر، در طول زندگاني افتخارآميز خود به منظور دعوت الي‌الله و سوق دادن انسان‌ها به صفات و رفتارهاي نيكو، شيوه‌هاي متنوعي را به‌كار گرفته‌اند كه هر يك در جاي خود تأثیر به‌سزايي بر شخصيت و رفتار انسان‌ها بر جاي نهاد است. به‌طوری‌که بيش از یک‌چهارم آيات قرآن كه زندگي درس‌آموز و دعوت انبياء و اولياء را شرح مي‌دهد، در اين بررسي نزديك به 250 شيوه تبليغي استخراج و تبيين شده است. در اين پژوهش، پس از بحث‌های مقدماتي، روش تبليغ اسوه‌نمایی و ارائه الگوها، به‌ویژه در عرصه قرآن موردبررسی قرارگرفته و سپس پيامبران اسوه و شيوه‌هاي تبليغي هر يك معرفی‌شده‌اند. آنگاه به بررسي شيوه‌هاي تبليغي ديگر شخصیت‌های برتر قرآن پرداخته ‌شده است و در پايان، طي پژوهشي تطبيقي شيوه‌هاي تبليغي اسوه‌هاي قرآني نظير تأثیر عميق و پايدار و پايبندي به حقيقت از اين رهگذر آشكار شده است. از جمله نتايج اين تحقيق، اثبات توانائي قرآن در پاسخگويي به نياز انسان به اسوه در تمام زمينه‌ها، ضرورت پايبندي تبليغ ديني به حقانيت و قداست انگيزه، عمل و روش‌ها و تأکید قرآن بر اتخاذ شيوه‌هاي غيرمستقيم و عملي در كنار شيوه‌هاي گفتاري و انشايي است.
  5. غمامی (1389)، در پایان‌نامه خود به مطالعه تطبیقی مدل مفهومی دعوت در قرآن و مفاهیم اصلی نظریات ارتباطات در طبقه‌بندی گریفین، پرداخته است.

روش تحقیق

روش انتخابی در این پژوهش، کیفی است. از میان روش‌های کیفی نیز، روش «تئوری سازی داده بنیاد»، در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. تئوری سازی داده بنیاد، تئوری تولید می‌کند. ازآنجاکه این تئوری در داده‌ها بنیان دارد نسبت به تئوری‌ای که از مجموعه تئوری‌ها اقتباس شده و تطبیق داده می‌شود، تبیین بهتری را فراهم می‌کند؛ زیرا با موقعیت تناسب دارد و در عمل کاملاً کارآمد است (دانایی‌فرد، امامی، 1386)؛ بنابراین ازآنجاکه این پژوهش به دنبال ارائه تئوری است، استراتژی «تئوری سازی داده بنیاد» بهترین روش است؛ لذا به توضیح استراتژی تئوری سازی داده بنیاد پرداخته می‌شود. ازآنجاکه هدف از این پژوهش شناخت مؤلفه‌های گسترش تشیع در نیجریه و شیوه‌های تبلیغ آقای زاکزاکی است، جهت‌گیری بیشتر متمایل به «بنیادی» است.

در پژوهش حاضر از دو رویکرد استقرایی و قیاسی استفاده شده است، اما از آنجا که با بهره‌گیری از داده‌های جزئی به ارائه مدل جامع پرداخته است، مسیر پژوهش از جز به‌کل است. درواقع رویکرد پژوهش حاضر بیشتر، «استقرایی» است؛ البته قسمت نمونه‌برداری تئوریک در این پژوهش به‌صورت یک فعالیت قیاسی عمل می‌کند که در ادامه به شرح کامل آن پرداخته می‌شود.

در پژوهش حاضر، جمع‌آوری داده‌ها از میان منابع کتابخانه‌ای، مصاحبه‌ها و نیز مشاهدات میدانی در کشور نیجریه انجام‌شده است. مشاهدات میدانی، بخش بسیار مهمی از این تحقیق را شکل داده است؛ بنابراین، گزارش سفر نگارنده به کشور نیجریه به‌عنوان یک داده مهم نیز جزو موارد موردبررسی قرارگرفته است. در این تحقیق از دو روش کتابخانه‌ای و مصاحبه جهت جمع‌آوری داده‌های تحقیق استفاده می‌شود؛ پس از جمع‌آوری داده‌ها نوبت به تحلیل داده‌ها می‌رسد؛ و در نهایت سعی شده است تا نتیجه نهایی پژوهش از طریق تئوری سازی داده بنیاد به دست آورده شود. در این تحقیق، از 2 مجموعه از افراد به‌عنوان مصاحبه‌شونده استفاده‌شده است:

  • سران و مسئولین ارشد جنبش اسلامی نیجریه؛
  • طلاب نیجریه‌ای مقیم ایران.

 تعداد مصاحبه‌ها 14 عدد است که 5 مصاحبه مربوط به مسئولین ارشد جنبش اسلامی و 9 مصاحبه نیز مربوط به طلاب جامعه المصطفی العالمیه مقیم ایران است. مصاحبه‌های مربوط به مسئولین ارشد جنبش اسلامی و نیز یکی از مصاحبه‌های طلاب، در نیجریه و مابقی در ایران اخذ شده است. گفتنی است افراد دیگری همچون برخی مسئولین جمهوری اسلامی در نیجریه و نیز برخی اهالی رسانه مورد مصاحبه قرارگرفته‌اند، اما از آنها در داده‌های مورداتکا در پژوهش استفاده‌ نشده است، بلکه مهم‌ترین کاربرد آن، روشن شدن نقاط ابهام و کمک برای چینش ساختار سؤالات مناسب جهت مصاحبه‌های اصلی پژوهش بود. درواقع ازآنجاکه تلاش این پژوهش، یافتن عوامل تشیع پیروان شیخ زاکزاکی بود؛ بنابراین در مصاحبه‌ها تأکید بر مصاحبه از خود آنها و اخذ روایت آنها از چگونگی تشیعشان بوده است.

تعاريف تبلیغ و دعوت

این دو واژه ازآنجاکه شالوده و محتوای اصلی تحقیق حاضر را شکل می‌دهد، باید به‌دقت موردبررسی و ملاقه قرار گیرد. واژه دعوت بیش از هر واژه دیگر، مرادف با «تبلیغ» و هم‌معنا با آن به شمار می‌آید. در حقیقت هر دو واژه در بسیاری از مواقع به یک معنا شناخته می‌شوند؛ اما با توجه به اینکه هرکدام از این لغات تأکیدات معنایی خاص خود رادارند هرکدام از آنها به طور مجزا بررسی شده است.

مفهوم شناسی تبلیغ

تبلیغ که واژه‌ای عربی بر وزن تفعیل و مصدری متعدی از ریشه ب- ل- غ (بلغ، یبلغ، بلوغاً = رسیدن)(لویس، 1973: 48)، به معنای رسانیدن یا رساندن است. در زبان فارسی با حفظ این محتوا موارد استعمال مختلفی یافته و کمتر در معنای اصلی خود مورد استفاده قرارگرفته، بلکه با حفظ محتوای اصلی خود، محتوایی جدید نیز در خود جای داده است (خندان، 1369: 15).

یکی از تفاوت‌های اساسی میان رساندن پیام و رساندن یک شیء خارجی در همین‌جا مشخص می‌شود. در تبلیغ آنچه رسانده می‌شود، پیام است، درحالی‌که در عمل، ایصال که همان رساندن است، شیء خارجی رسانده می‌شود. این رویکرد معنایی یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های موجود میان معنای ارتباطات (communication) به‌مثابه «ایصال» و «اتصالات» (Transportation) با معنای دیگر آنکه «ارتباط»، «همدلی» و «هم معنایی» است.

معنای تبلیغ عمدتاً برپایِ کارکردهای آن تعیین و به‌کاررفته شده است؛ البته می‌توان گفت که به دلیل اینکه این واژه ریشه در کلمه بلغ، یعنی رسیدن و ایصال دارد و هر نوع رسیدن یا رسانیدن و یا ایصال مورد نظر نیست، بلکه مقصود رسانیدن نوعی از پیام و مقصود و نه رسانیدن مثلاً ابزارهای مادی است، بنابراین به‌شدت با موضوع پیام‌رسانی و اطلاع‌رسانی مرتبط است (بشیر، 1393: 27-26).

در بررسی انجام‌شده از تعاریف گوناگونی از کلمه‌ی تبلیغ، آنچه در همه تعاریف مشاهده می‌شود، رویکرد متکی بر ابزار تبلیغ و نه محتوای آن، برای تحقق «عمل رسانیدن» است؛ به‌عبارت‌دیگر، واژه‌های «رسانیدن»، «اقدام»، «روش»، «نفوذ» و امثال آن ناظر به «کانال ارتباطی» یا «عمل ارتباطی» است که عمدتاً بر معنای تبلیغ سایه افکنده است.

تعریف تبلیغ

تبلیغ در مفهوم کلی عبارت است از: رساندن پیام به دیگری از طریق برقراری ارتباط به‌منظور ایجاد دگرگونی در بینش و رفتار او و بر سه عنصر اصلی پیام‌دهنده، پیام گیرنده و محتوا پیام مبتنی است. در تبلیغ صرف رسانیدن یک ایده منظور نیست؛ بلکه «اقناع یا ترغیب» در تبلیغات نهفته است (رهبر، 1371: 80).

برخی از تحلیل گران تبلیغ را بر اساس کارآموزشی تعریف می‌کنند: تبلیغ در بهترین و اصولی‌ترین شکل آن‌یک فعالیت آموزشی است که به‌منظور نشر دانش و آگاهی‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نشر ارزش‌ها و سجایای اخلاقی صورت می‌گیرد. در تبلیغات، گذشته از انتقال پیام از پیام‌دهنده به پیام گیرنده که در حقیقت یک حرکت آموزشی وجود دارد، مسئله تعمیق پیام در جامعه پیام گیرندگان و درنتیجه بسیج افکار عمومی نیز مطرح است که تحت عنوان تنفیذ مورد دقت قرار خواهد گرفت.

معنای اصطلاحی تبلیغ

تعاریف به نسبت زیادی در رابطه با تبلیغ وجود دارد که در حوزه‌های مختلف به معنای اصطلاحی تبدیل‌شده است. مفاهیم اساسی بیان‌شده در تعاریف اصطلاحی در جدول شماره 5 نشان داده شده است (بشیر، 1393: 53).

محورهای اساسی

طبقه معنایی

پیام هدف‌دار

پیام هدفمند

پیشبرد اهداف معین

تلاش نظام‌مند برای هدایت هدفمند مخاطب

اطلاعات سازمان‌یافته

تغییر نگرش

تغییر نگرش

انتقال فکر برای تأثیرگذاری

ارتباطات متقاعدگرایانه

متقاعد سازی

فرایند گفتمانی متقاعدسازی

در خواست مقتدرانه

نفوذ در شخصیت

باور بدون تعقل

اعتمادسازی

پیشبرد یک عقیده خاص

جدول شماره 5: طبقه‌بندی معنایی تعاریف اصطلاحی تبلیغ

در اینجا می‌توان به فرآیندی از تبلیغ اشاره کرد که از پیام هدفمند آغاز و به اعتمادسازی منجر می‌شود.

نمودار شماره 2: فرآیند تبلیغ

تعاریف تبلیغ از دیدگاه ارتباطات و جامعه‌شناسی در این رابطه نیز اهمیت ویژه‌ای برای کشف تفاوت آن با معنای اصطلاحی عمومی برخوردار است.

محورهای اساسی

طبقه بندی معنایی

انتشار افکار

انتقال افکار و عقاید

به‌کارگیری نمادها برای انتقال افکار و عقاید

ایجاد موافقت دلخواه

ترویج فکر دلخواه

ترویج و انتشار دکترین خاص

گستراندن اطلاعات و عقاید

تغییر قدرتمند فکر

تغییر قدرت با تغییر گرایش‌ها

تغییر افکار و گرایش‌ها

جدول شماره 6: تعاریف اصطلاحی تبلیغ از دیدگاه ارتباطات و جامعه‌شناسی

سه عنصر انتقال، ترویج، تغییر به‌صورت فرایندی در تبلیغ عمل می‌کند در حقیقت، تبلیغ نوعی انتقال فکر و عقاید به دیگران، ترویج آنها در میان مردم و در نهایت تغییر قدرتمند فکری آنان در جهت عقاید و افکار دلخواه است که در نمودار شماره 3 نشان داده شده است.

 نمودار شماره 3: کارکردهای تبلیغ

تعاریف اصطلاحی تبلیغ با تعاریف مربوط به دیدگاه ارتباطات و جامعه‌شناسی تفاوت چندانی نداشته و به‌نوعی هر دو درصدد انتقال پیام و فکر هدفمند، ترویج فکر دلخواه برای تغییر نگرش‌ها و تغییر قدرتمند فکر از طریق متقاعدسازی و اعتمادسازی هستند(بشیر، 1393: 50-55).

اهمیت مخاطب شناسی در تبلیغ

یکی از عوامل مؤثر در تبلیغ، مخاطبان پیام است. اگر هدف اصلی پیام، گرایش به مصرف پیام مورد تبلیغ باشد؛ مهم‌ترین عامل مؤثر در تبلیغ شناخت مخاطب است. مخاطبان کسانی هستند که مورد خطاب پیام قرار می‌گیرند. برای تأثیرگذاری پیام توجه به تفاوت‌های ظرفیتی و استعدادی مخاطبان بسیار مهم است. مخاطبان پیام از درک و فهم گوناگون و میزان قدرت پذیرش و تجزیه‌وتحلیل متفاوتی برخوردارند. در مخاطب شناسی میزان فهم و درک، مراتب عقل و خرد افراد سنجیده می‌شود، پس ‌از آن و متناسب با این شناسایی دقیق جلوه‌های مختلف تعالیم، قوانین و ارزش‌ها ابعاد مختلف تبیین می‌ شود. درواقع در مخاطب شناسی میزان تأثیرپذیری مخاطب و موانع تأثیرپذیری مخاطب موردبررسی قرار می‌گیرد تا برنامه‌ای متناسب با شرایط اجرا شود. گاهی در برنامه‌ی تبلیغ ارتباط فعال مخاطبان طلب می‌شود و گاهی نیز مخاطبان تنها به‌صورت ناظران هستند.

مفهوم شناسی دعوت

معنای لغوی دعوت

 دعوت از ریشه د- ع- و (دعی- یدعو- دعوه) است. اسم مصدری است به معنای کشاندن و سوق دادن چیزی به‌سوی خود به‌وسیله‌ی صدا یا کلامی که از خود انسان باشد (غلوش، 1987: 9)؛ دعوه در عین اینکه معنای فراخواندن را در بر دارد، گاه به معنای چیزی که به‌سوی آن فراخوانده می‌شود هم به می‌رود (خندان، 1369: 26).

درواقع دعوت یکی از الفاظی است که معنای مشترک چندگانه‌ای دارد. این واژه هنگامی‌که به‌صورت اسم به کار می‌رود، به معنای دین است؛ گاهی به‌صورت مصدر به‌کار گرفته می‌شود که مقصود از آن تبلیغ و نشر دین است (البدوی، 1981: 14).

می‌توان گفت دعوت بامعنای مصدری آن، همان است که در علوم ارتباطات، برای انتقال پیام از سوی فرستنده و دریافت آن از سوی گیرنده موردنظر است. دعوت در حقیقت، واژه‌ای است که برای اسلام بیش از تبلیغ به‌کار می‌رود. واژه‌ی دعوت، دارای بار خاص تبلیغی است که نوعی از تلاش برای جذب کردن بدون اجبار است. درحالی‌که در واژه تبلیغ، نوعی از تلاش برای اقناع‌سازی با استفاده از شیوه‌های مختلف نهفته است. گرچه می‌توان هر دو واژه را با دیدگاه مثبت یا منفی ارزیابی و ادعا کرد که در هر دو رویکرد می‌توانند نوعی از روش‌های متقاعدسازی را برای جذب مخاطب به‌کار گیرند؛ اما آنچه در دعوت وجود دارد، بیش از متقاعدسازی، نوعی از استجابت اختیاری است که ارزش آن فراتر از اقناع‌سازی حتی در صور منطقی آن است (بشیر، 1393: 56).

معنای اصطلاحی دعوت

تلاشی فنی و علمی مورد مطالعه قرار گرفته و برنامه‌ریزی‌شده مداوم و صادق است که توسط ارتباط گر یا مبلغ چه یک فرد، گروه و یا انجمن- که دارای اطلاعات وسیع و عمیق در موضوع مورد تبلیغ است- برای ارتباط با مردم به‌صورت فردی یا اجتماعی و نیز با به‌کارگیری کلیه وسایل ارتباطی موجود که از طریق پخش و همچنین متقاعد سازی انجام می‌گیرد؛ هدف آن ایجاد افکار عمومی مناسب برای درک حقیقت‌های دینی که بر جنبه‌های اعتقادی، عبادی و معاملاتی آنان تأثیرگذار باشد، به اطلاع مردم رسانده می‌شود (حجاب، 2002: 112).

شیوه‌های دعوت

همان‌طور که در قسمت‌های پیشین توضیح داده شد در این مقاله قصد بر آن است تا به ابعاد مختلف گسترش تشیع در نیجریه پرداخته شود. ازآنجاکه در اندیشه اسلامی، امر هدایت، درنهایت به دست خداوند است؛ بنابراین لازم است در بحث دعوت به تشیع، به ویژگی‌هایی که خداوند برای مبلغین و دعوت‌کنندگان پیام الهی در قرآن برمی‌شمارد توجه شود. با مرور آیات قرآن در این زمینه، به نظر می‌رسد برخی از مهم‌ترین شیوه‌هایی که خداوند در توصیف فعالیت تبلیغی پیامبران و صالحان برمی‌شمارد از قرار زیر است:

1-دعوت بر پایه انذار، 2- دعوت بر پایه تبشیر، 3- دعوت بر پایه‌ی حکمت، موعظه و جدال احسن، 4- یادآوری نعمت‌های الهی، 5- بیدارسازی و تحریک وجدان، 6- الگوسازی، 7- داستان‌سرایی عبرت‌انگیز، 8- مثال زدن، 9- عمل، 10- امنیت بخشی و امیددهی (بشیر، 1393: 122).

تعریف مختار دعوت و تبلیغ

«دعوت یا تبلیغ، تلاش کلامی و غیرکلامی مسئولیت محوری است که درصدد به‌کارگیری نشانه‌های گوناگون مرتبط برای تولید معنای خاصی است که دارای قدرت پیام‌دهی بوده و توانایی ارتباط با دیگران را برای متقاعدسازی داشته باشد» (بشیر،1393: 338).

ورود اسلام به قاره آفریقا

آفریقا امروزه یکی از کانون‌های مهم اسلام در جهان محسوب می‌شود. در طول یک قرن بعد از درگذشت پیامبر گرامی اسلام (ص)، اسلام تمامی شمال آفریقا را به تصرف درآورد، شاخ آفریقا را محاصره کرد و از جنوب در امتداد ساحل شرقی گسترش یافت. نخستین تماس این قاره با اسلام، درست به همان روزهای نخست اسلام برمی‌گردد که عده‌ای تازه‌مسلمان شده، در پی جور و ستمی که کفار بر آن‌ها روا می‌داشتند به حبشه و به نجاشی پادشاه آن پناه بردند تا از حمایت او برخوردار شوند. طی قرون اولیه‌ی اسلامی و نبردهایی که مسلمانان برای ترویج آخرین دین الهی انجام می‌دادند، شمال آفریقا به تصرف سپاه اسلام درآمد (حاتمی، 1392: 210).

امّا زمان ورود رسمی اسلام به شمال آفریقا به سال 632 میلادی می‌رسد که مصر دروازه‌ی آشنایی با اسلام بود. بعداً و به‌تدریج تا اوایل قرن هشتم میلادی این دین در سراسر حوزه‌ شمال افریقا تا مغرب گسترش یافت. دومین دوران رشد و نفوذ، اسلام در حوزه‌ی سواحل غربی به سمت جنوب صحرای افریقا و از جنوب تا کمربند سودان و منطقه نیل راه یافت.

در این میان نقش تجارت و مهاجرت‌های اقتصادی را در توسعه اسلام در قاره، باید مهم شمرد. اسلام از راه‌های تجاری و دادوستدهای بازرگانی در جوامع آفریقا غرب به‌ویژه جوامع واقع در حاشیه صحرا گسترش یافت و توسط بازرگانان عرب از مشرق به‌سوی غرب آفریقا پیش رفت و از آن زمان موقعیت خود را تحکیم بخشیده است (مبیتی، 1383: 462-472).

گسترش اسلام از آن پس با شدت بیشتری ادامه یافت. کوچ روان عرب به‌منظور تجارت به مناطق جنوبی‌تر قاره‌ی آفریقا رهسپار شدند و تعالیم پیامبر اسلام را در میان مردم بت‌پرست این مناطق رواج دادند. در این میان، آیین مسیحیت نیز پیروان و طرفداران خود را داشت و مبلغان مسیحی نیز به ترویج دین خود مشغول بودند و در پی تسلط مجدد مسیحیان بر اندلس اسلامی، مسیحیان شروع به دست‌اندازی به مناطق مسلمان‌نشین شمال آفریقا کردند (مسجد جامعی، 1368: 35).

آنچه در این میان قابل‌تأمل است اینکه گسترش اسلام در شمال آفریقا از طریق فتح و پیروزی صورت گرفت، اما در جنوب قاره و به‌طورکلی آفریقای سیاه به‌واسطه مهاجرت‌ها ازجمله مهاجرت‌های تجاری توسعه یافت. در این میان نظریات دیگری نیز برای تبیین راه‌های دیگر گسترش اسلام، به‌ویژه در مناطق استوایی قاره‌ آفریقا وجود دارد که عبارت است از:

از راه دریای هند که مورد استفاده‌ی بازرگانان عرب و شیرازی بود، زنگبار و دارالسلام در آن زمان مرکز مبلغان اسلامی و محل تأسیس مراکز تجاری بود، به‌ویژه پس‌ازآن که حکومت اسلامی در این سرزمین تحکیم یافت.

از طریق چاد، مذهب عمده اهالی چاد اسلام است و مسلمانان در مناطق شمالی و شرقی کشور زندگی می‌کنند در آن هنگام که تمدن درخشان اسلامی در آنجا توسعه و بسط یافته بود... و سپس مردم سودان، تأثیر زیادی از خود، در شئون زندگی بر مردم این قسمت از قاره سیاه به یادگاری گذاشتند. (خسروشاهی،170)

  • گسترش اسلام در سواحل شرقی و غربی آفریقا به‌ویژه در زیر کمربندی عمدتاً بدان سبب بود که اولاً این نقاط به علت موقعیت خاصشان پیوسته محل رفت‌وآمد مسلمانان غیر آفریقایی بود، ثانیاً تعداد قابل‌توجهی از آنان در این نقاط رحل اقامت افکندند و با مردم محلی درآمیختند و بدین‌وسیله اسلام را به متن جامعه وارد ساختند. اسلام در این نواحی پیش از آنکه به‌عنوان یک دین به جامعه عرضه شود تا موردپذیرش قرار بگیرد، در قالب مسلمانان مهاجر به جامعه وارد و با آن درآمیخته شد (مسجد جامعی، 1368: 35).
  • در زمان رهبران بزرگ حرکت‌های جهادی ازجمله فوتا جالون در 1725 و فوتا تورو در 1776، عثمان دان فودیو در 1804، سیکو احمدو و علی حاج عمر در 1864- 1854 از قرن هفدهم بود که جنبش و حرکت لازم برای گسترش اسلام در منطقه کمربند سودانی به وجود آمد (حاتمی، 1392: 219).

ورود اسلام به نیجریه

از عللی که اسلام با قدرت بالایی در غرب آفریقا حضور داشت از نظر پرفسور مزروعی در واقع درجه بالاتر بومی‌سازی و آفریقایی شدن اسلام بود. دین اسلام ضمن جدایی رهبری خود از اعراب به نوعی در غرب آفریقا به استقلال رسید. علما و رهبران بزرگ، قهرمانان جهاد اسلامی چون فولانی، عثمان دان فودیو در شمال نیجریه آن هم در اوایل قرن نوزدهم که برای امت خود آشکار گشتند، بومیانی آفریقایی بودند[2] (حاتمی،1392: 214).

در قرن سیزدهم میلادی، اسلام به‌وسیله‌ی کاروان‌های تجاری مسلمان و معلمان مسلمان عرب که به همراه کاروان‌ها، از شمال آفریقا با عبور از صحرای بزرگ به سمت جنوب سفر می‌کردند به مناطق شمال نیجریه وارد شد و به دین نخبگان حکومتی این منطقه تبدیل شد. ازآنجاکه در قوانین اسلامی به بردگی گرفتن مسلمانان ممنوع بود، بسیاری از ساکنان سکوتو[3] و مناطق مجاور به اسلام گرویدند؛ از این‌رو دین اسلام در هردو رکن منطقه حاکم و توده‌ی مردم رواج یافت.

تماس بازرگانان و معلمان با مردم هوسا و نوپه به پیروی سریع مردم از عقاید مذهبی اسلامی منجر شد و آیین اسلام به‌سرعت و به‌ویژه در قسمت‌های شمالی کشور مورد استقبال مردم هوسا قرار گرفت. (مبیتی، 1383: 467) و ازآنجاکه قوم نوپه و هوسا از شرایط و موقعیت نفوذی خوبی در بین مردم سایر قوم‌ها برخوردار بودند، دیری نپایید که اسلام در شمال کشور راه پیدا کرد و توجه سایر قبیله‌ها را به‌سوی خود جلب نمود، زمینه‌ی گسترش اسلام را در سراسر کشور و حتی کشور همسایه از قبیل نیجر، غنا و کامرون فراهم نمود (طالشی، 1374: 17).

اولین استقبال چشمگیر اسلام در بین هوساها از نیمه دوم قرن چهارده به بعد بود. در عهد سلطنت یاجی، اندیشمندان ماندینگ به کانو آمدند و اولین مسجد در آنجا بنا شد. نفوذ اسلام در نیجریه را باید با گسترش امپراتوری مالی مربوط دانست. واقعه مهم دیگر در انتشار اسلام در میان اقوام هوسا، مبارزه تبلیغی بود که به وسیله «مغیلی» یکی از دانشمندان اهل الجزایر برای جذب این قوم به اسلام صورت گرفت (شکیبا، 1388: 71).

تأثیرات فرهنگی انقلاب اسلامی

آنچه در روابط فرهنگی ایران و نیجریه باید تأکید شود، تأثیر فراوان انقلاب اسلامی ایران در بیداری و اعتمادبه‌نفس مسلمانان نیجریه است. چنانچه، در توالی و تقارن انقلاب ایران، نمودهایی از جنبش‌ها و حرکت‌های اسلامی در این کشور مشاهده می‌شود که در روش و محتوا متأثر از انقلاب اسلامی ایران بوده‌اند.

یکی از مصداق‌های بارز پذیرش پیام انقلاب اسلامی و گسترش آن به‌رغم بعد مسافت، در میان مسلمانان نیجریه این است که باوجود جو روانی خاص و فشار حکومت‌های نظامی متعدد بارها اشتیاق و حمایت خود را از انقلاب اسلامی و امام خمینی و مقام معظم رهبری ابراز داشته‌اند (رسولی، 1385: 4).

تأثیر انقلاب اسلامی ایران در میان جوانان مسلمان نیجریه، موجب شد تا برخی از آنان علاوه بر عبادت، برای امور سیاسی و اندیشه وحدت دین و سیاست، اهمیت ویژه‌ای قائل شوند؛ اما مهم‌ترین جلوه این تأثیر در گرایش مسلمانان نیجریه به مواضع سیاسی ضد استکباری رهبران جمهوری اسلامی است؛ گرایش ضد صهیونیستی و ضدآمریکایی به‌شدت در میان مسلمانان به‌خصوص شیعیان وجود دارد.

شیعیان در نیجریه

همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، پیشینه حضور شیعیان در نیجریه به زمان انقلاب اسلامی ایران می‌رسد. حضور با توجه به اطلاعاتی که نگارنده قبل از سفر کسب کرده بود، آمار تعداد شیعیان در بازه‌ای از حداقل 4 میلیون نفر تا حداکثر 20 میلیون نفر برآورد می‌شد. آنچه در سفر دریافته شد و تخمینی که از تعداد شیعیان به دست آورده شد، چیزی حداکثر حدود 8-7 میلیون شیعه است. اگرچه دراین‌باره نکاتی وجود دارد که به نظر حائز اهمیت می‌رسد:

  • آمار در نیجریه، کلاً مبنا و پایه درستی ندارد. حتی تعداد کل مردم نیجریه، مورد بحث است و آمارهای متفاوتی دراین‌باره ارائه می‌شود. افرادی معتقدند یکی از دلایل عدم تمایل دولت نسبت به سرشماری نفوس در نیجریه، این است که نمی‌خواهند نسبت تعداد مسیحیان به مسلمانان به هم بخورد. الآن مسیحیان اعتقاد دارند که اگر بیشتر از مسلمانان نباشند، حداقل تعدادشان برابر با تعداد مسلمانان است، اما مسلمانان تعداد خودشان را از 50 درصد تا 75 درصد می‌دانند. البته آماری که سازمان سیا در کتاب fact book در این زمینه داده است، اشاره به جمعیت 40 درصدی مسیحیان، 50 درصدی مسلمانان و 10 درصدی ادیان بومی در نیجریه می‌کند. اگرچه بازهم معلوم نیست این آمار از چه منبع و یا با چه روشی احصا شده است. علت دیگر برای نبودن آمار از تعداد کل مردم نیجریه این است که مردم لازم نمی‌بینند کارت شناسایی و هویت برای خود داشته باشند تا بدین ترتیب در سرشماری‌ها مشارکت کرده تا تعداد دقیق مردم نیجریه به دست آید. این امر از دلخوری مردم نسبت به فسادهای دولتی و نیز سرخوردگی و ناامیدی بابت ناکارآمدی سیاست‌های دولتی جهت بهبود اوضاع معیشتی نشئت می‌گیرد؛ بنابراین آماری که هم‌اکنون موجود است بر اساس سال‌شماری سال 2006 است که با تخمین حدودی رشد جمعیت، به‌روز شده است و بسیاری از مردم نیز در آن شرکت نکرده بودند.
  • کلاً در میان همه طیف‌های مردم نیجریه، چه به لحاظ تقسیم‌بندی دینی و چه به لحاظ تقسیم‌بندی قومیتی، علاقه به زیاد نشان دادن خود مشاهده می‌شود. برخی اغراق‌ها در این زمینه، واقعاً ناشی از این نیست که بخواهند حتماً آماری غیرواقع ارائه دهند، بلکه وقتی در اجتماعاتشان، تعداد خودشان را طوری می‌بینند که در سال‌های پیش ندیده بودند، ازدحام مردم باعث ایجاد نوعی شور و شوق در آنها می‌شود که ناخودآگاه در تعداد دقیقشان مبالغه می‌کنند.
  • به نظر می‌رسد نوع آمارهایی که درباره تعداد شیعیان بیان می‌شود، مبنائاً دارای اشکال است. بر اساس آنچه نگارنده از سفر به دست آورده است، شاید بتوان تفسیر دیگری از تعداد شیعیان در نیجریه داشت. به این نحو که ملاک قضاوت را از آمار کمی، به آمار کیفی –ولو باز هم به‌صورت تقریبی- تغییر دهیم. درواقع می‌توان فرض کرد در نیجریه سه دسته شیعه وجود دارند:
  • کسانی که بین 80 تا 100 درصد شیعه‌اند؛
  • کسانی که 50 تا 80 درصد شیعه‌اند؛
  • کسانی که 30 تا 50 درصد شیعه هستند.

دسته اول را می‌توان کسانی در نظر گرفت که مدتی است در فضای تشیع زندگی کرده‌اند، احکام «مبتلابه» فردی و اجتماعی‌شان را می‌دانند و با مباحث کلی کلام در مذهب، آشنایی دارند. این دسته، شیعیانی هستند که تعدادشان در نیجریه زیاد نیست و شاید حداکثر حدود 2 میلیون نفر را بتوان در این دسته جای داد.

دسته دوم را می‌توان کسانی در نظر گرفت که می‌دانند قبلاً اهل تسنن بوده‌اند و الآن شیعه شده‌اند و می‌دانند در عقاید و احکام، بین این دو مذهب تفاوت وجود دارد. این‌ها درواقع کسانی هستند که به‌تازگی شیعه شده‌اند و در حال یادگیری ابتدایی احکام هستند و احتمالاً تازه با نوع وضو و نماز به سبک تشیع آشنا می‌شوند؛ البته افراد این دسته حتماً در مراسم‌های مربوط به شیعیان –چه مراسم‌های جشن و عزاداری و چه انواع تظاهرات‌ها-شرکت می‌کنند. جمع دسته‌های اول و دوم، تعداد شیعیان را به 7-8 میلیون نفر می‌رساند.

دسته سوم را نیز می‌توان کسانی در نظر گرفت که برای آقای زاکزاکی، احترام خاصی قائل‌اند؛ به‌گونه‌ای که اگر ایشان امری بکند، جهت احترام به ایشان، اطاعت می‌کنند. یا اینکه آنها را کسانی در نظر گرفت که خیلی تفاوتی بین تشیع و اهل تسنن نمی‌بینند. شاید اصلاً تشیع را یک مذهبِ دیگر نمی‌بینند؛ با آنها نماز می‌خوانند، با هم رفاقت دارند، با هم رابطه خویشاوندی نسبی و سببی دارند و به خانه‌های هم می‌روند. در بسیاری از موارد، افراد این دسته درزمینة گفتمان سیاسی تشیع و تحلیل جبهه حق و باطل، مؤید افکار و آراء شیعیان و یا آقای زاکزاکی هستند. با توجه به نکاتی که در قسمت زمینه‌های گرایش به تشیع در نیجریه بیان شد، می‌توان تعداد افراد این دسته را بسیار زیاد دانست. افراد این دسته کسانی هستند که به تعبیر یکی از نمایندگان آقای زاکزاکی، می‌توان اسم آنها را اهل تسنن شیعه گذاشت.

اگر تعداد دسته‌های دوم و سوم را به جمع شیعیان اضافه شود، به‌جرئت می‌توان گفت که تعداد شیعیان از 12-13 میلیون نفر فراتر می‌رود.

  • در کنار همه تحلیل‌ها و نکاتی که در قسمت‌های بالا درباره تعداد شیعیان بیان شد به نظر می‌رسد نکته دیگری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و آن اینکه: اساساً مبهم بودن تعداد شیعیان، به نفع تشیع است. باید این نکته را در نظر گرفت که بالاخره شیعیان –حتی با تعداد بسیار زیادشان- در جامعه نیجریه اقلیت‌اند و در هیچ شهری، از اکثریت برخوردار نیستند؛ البته اقلیتی که تأثیرگذار هستند و آراء و تحلیل‌هایشان به‌ویژه درباره سیاست و جهان اسلام، در جامعه پخش می‌شود. باید پرسید واقعاً دانستن تعداد دقیق شیعیان، چه دردی را از آنها دوا می‌کند؟ درواقع همین مبهم بودن تعداد شیعیان، محاسبات دشمن را درباره آن‌ها بر هم می‌زند. همچنین باید به ویژگی خاص مردم نیجریه در این زمینه توجه نمود که دوست دارند جمعی که در آن هستند، زیاد، باشکوه و باهیبت به نظر برسد و به همین دلیل است که تمایل به حضور و شرکت در انواع مراسم‌های مردمی را دارند. دیدن همین شکوه و داشتن حس قدرت و افتخار، برای جذب شدن عده زیادی از مردم کفایت می‌کند و نباید ذهن افراد را به مقایسه‌های آماری سوق داد.

جنبش اسلامی نیجریه

یکی از شاخص‌ترین نمونه‌های تأثیر انقلاب اسلامی، پدید آمدن و اهمیت یافتن مکتب تشیع در نیجریه است که از مهم‌ترین کشورهای حوزه غرب آفریقا است. پیدایش شیعیان در این کشور به بعد از انقلاب اسلامی بازمی‌گردد. بعد از انقلاب اسلامی ایران، اولین گروه شیعه در نیجریه در قالب «جنبش اسلامی شمال نیجریه» شکل گرفت. این جنبش شیعی را «مالام ابراهیم زاکزاکی» که از محبوبیت زیادی به‌ویژه در شمال نیجریه برخوردار است، رهبری می‌کند (انصاری، 1383: 269).

رهبری جنبش اسلامی

شیخ «ابراهیم یعقوب زاکزاکی»، معروف‌ترین و سرشناس‌ترین روحانی شیعه نیجریه است که امروزه در سراسر کشور نیجریه و به ویژه غرب آفریقا مشهور و کاملاً شناخته شده است. وی در شهر «زَزّو» از ایالت کادونا، واقع در شمال نیجریه متولد شد، شهری که امروزه به آن «زاریا» می‌گویند؛ وی فارغ‌التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه احمد بلّو واقع در شهر زاریا است. اساتید وی در زمینه مطالعات اسلامی عبارت بودند از: «مالام ثانی عبدالکبیر»، «مالام عیسی ماداکا»، «مالام ثانی ناییبی» و «مالام ابراهیم از کاکایی». این اساتید همگی در شهر زاریا ساکن بودند. شیخ زاکزاکی در کانو نیز از محضر افرادی همچون «شاویش عبدالله» از ساگاگی و «مالام نوهو» امام شهر یولا بهره برد.

وی از دوران دانشجویی قائل به کار جمعی و تشکیلاتی بوده است. او در سال 1979 به‌عنوان قائم‌مقام جامعه دانشجویان مسلمان انتخاب شد. دوران دانشجویی ایشان مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی ایران بوده است. شیخ زاکزاکی که همواره علاقه فراوان نسبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) داشت، پس از سفری که در سالگرد اول پیروزی انقلاب اسلامی به ایران داشت به مذهب تشیع گرایش پیدا کرد. (سایت جنبش اسلامی نیجریه، 1394: زندگینامه شیخ زاکزاکی)؛ در آن سفر، در دیداری که شیخ زاکزاکی با امام خمینی داشت، امام خمینی به وی یک قرآن هدیه می‌دهند و می‌فرمایند: «از شما می‌خواهم که مردمتان را به این قرآن دعوت کنید»؛ وی در این سفر به‌شدت جذب شخصیت روحانی و معنوی امام خمینی می‌شود و یقین می‌کند که یکی از مهم‌ترین عللی که خداوند چنین پیروزی‌های بزرگی را برای ملت ایران رقم می‌زند به‌واسطه خلوص این مرد خدایی است و خطی که امام راحل بر آن حرکت می‌کند، همان خط صحیح و مقبول نزد خداوند است (توری، 1393: مصاحبه).

از همان دوران دانشجویی بود که شیخ زاکزاکی با بهره‌گیری از استعداد ذاتی خود و ایراد سخنرانی‌های جامع، قاطع و آتشین توجه توده مسلمانان را به خود جلب نمود. وی در سخنرانی‌های خود، بر لزوم دوری از ولایت «طاغوت» و پذیرش ولایت «الله» تأکید می‌نمود. وی در ابتدا مستقیماً به مذهب تشیع دعوت نمی‌نمود، بلکه بر محبت اهل‌بیت و نیز گفتمان سیاسی اسلام ناب -که نمود آن را در ایران اسلامی و گفتمان رهبران جمهوری اسلامی می‌دید، -تأکید می‌کرد. وی خواهان استقرار حکومتی مشابه ایران در نیجریه بود. حکومتی که برآمده از مردم و بر پایه شریعت اسلام باشد.

اقدامات ایشان و همفکرانش، موجب اعتراض گروه کثیری از دانشجویان مناطق شمال نیجریه نسبت به عملکرد دولت وقت (شنگاری) شد. بسیاری از دانشجویان مسلمان مشروعیت دولت وقت را زیر سؤال برده و با خودداری از تعهد به مشروعیت مذهبی نیجریه رسماً اعلام کردند نسبت به هیچ فرد و قانونی جز قانون خداوند تعهد نداشته و خواهان برچیده شدن مشروب‌فروشی‌ها و رعایت حجاب اسلامی در دانشگاه‌ها و اماکن مذهبی شدند. این اعتراضات موجب شد شنگاری، رئیس‌جمهور وقت، هیأتی را مأمور بررسی این اعتراضات نماید. این هیئت پس از بررسی کامل ریشه این اعتراضات ضمن شناسایی شیخ ابراهیم زاکزاکی، به‌عنوان عامل اصلی این اعتراضات، پیشنهاد‌هایی به شرح ذیل به دولت ارائه نمود:

  • در آینده هر جا که مؤسسات آموزشی عالی احداث شود، باید نقشه ساختمان یک مسجد نیز در نظر گرفته باشد؛
  • تمامی دختران در مؤسسات آموزش عالی و دانشگاه‌های ایالات فدرال گوسو، سوکوتو و غیره باید روش پوشش اسلامی را در پیش گیرند؛
  • باید در تمام مؤسسات آموزشی فرد مناسبی امامت جماعت را در نماز های یومیه رهبری کند؛
  • جوازهای مشروب فروشی‌ها باید ممنوع یا محدود شود؛
  • افرادی که بدون جواز اقدام به فروش مشروب می‌نمایند، باید طبق دستور دولت از این عمل خودداری کنند و مجلس ایالتی در اجرای قانون منع فروش. مصرف الکل تسریع کند؛
  • پوشش‌های غیر اخلاقی زنان در ایالات اسلامی باید ممنوع شود.

این هیئت به‌ویژه در توجیه پیشنهاد‌ها خود، خطرناک و انفجار آمیز بودن اوضاع و تأثیرپذیری گروه کثیری از دانشجویان دانشگاه‌های مختلف ایالات شمالی نیجریه از انقلاب اسلامی ایران را علل اصلی ارائه پیشنهاد‌ها خود ذکر و در انتها نیز شیخ زاکزاکی را رسماً به‌عنوان رهبر اصلی اعتراضات دانشجویی شمال نیجریه معرفی کرد.

دولت وقت با نظر سازمان امنیت نیجریه اقدام به دستگیری آقای زاکزاکی در سال 1981 کرده و قوانین سختی را نیز در دانشگاه‌های نیجریه وضع نمود که به ممنوعیت کامل هرگونه اقدامات و فعالیت‌های مذهبی در کلیه مؤسسات و مراکز آموزش عالی شمال کشور منجر شد. شیخ ابراهیم زاکزاکی تا سال 1985 در زندان بود. در آن سال به دلیل کودتای نظامی و بخشش زندانیان، از زندان آزاد شد (شکیبا، 1388: 317).

وی بار دیگر بر اقدامات تبلیغی خود افزود و با تأسیس سازمان جنبش اسلامی شمال نیجریه به‌طور رسمی اعلام نمود که بهترین شیوه حکومتی در نیجریه، تأسیس حکومتی نظیر ایران و جمهوری اسلامی بر پایه استقرار کامل عدل و انصاف در جامعه است. وی در کلیه جلسات درس مباحثه و سخنرانی‌های خود همواره عکس‌هایی از امام خمینی و امام خامنه‌ای را در کنار خود قرار داده و همواره به مواضع و بیانات ایشان اشاره می‌نماید. این اقدامات که موجب خیزش گروه کثیری از مسلمانان ایالت کاهو و سایر ایالات شمال نیجریه و سبب زندانی شدن دوباره وی شد. همواره اتهامات علیه ایشان، فتنه‌گری و به راه انداختن اعتراض علیه حکومت بوده است. این‌گونه بود که این رهبر انقلابی جمعاً 9 سال و در 9 زندان مختلف در سراسر کشور زندانی بود. این زندان‌ها عبارت‌اند از: زندان انوگو (در خلال سال‌های 1981 تا 1989)، مرکز استنطاق NSO در لاگوس (1984 تا 1985)، مرکز فوق امنیتی کیری کیری (1985)، زندان چورت هارکوت (1987 تا 1989) و (1996 تا 1997) و زندان کادونا (1987 و 1997 تا 1998). (شکیبا، 1388: 319)

اما از ابتدای انقلاب اسلامی، تشیع شیخ زاکزاکی ابراز نشد. در آن زمان تشیع وی را فقط حلقه یاران برجسته وی می دانستند و این مطلب تا سال 1994 ادامه داشت؛ البته او در این مدت، شیفتگی خود و اعجابش را از امام خمینی و انقلاب اسلامی هیچ‌گاه پنهان نکرد. در این سال ایشان در بین اعضای جنبش اسلامی تشیع خود را مطرح کرد، ولی باز هم به‌صورت علنی دعوت به تشیع نمی‌نمود. در این مدت اعضای جنبش اسلامی می‌دانستند که وی بر اساس مذهب تشیع عمل می‌کند؛ اما در سال 2000 بود که وی تازه از زندان آزاد شده بود. ایشان در روز عید غدیر تشیع خود را با صراحت اعلام کرد.

اگرچه ایشان در ابتدا مسئول جنبش اسلامی شمال نیجریه بودند، اما هنوز جنبش اسلامی شمال نیجریه بین مردم نفوذ نداشت؛ چراکه اساساً در آن زمان، جنبش اسلامی متعلق به دانشجویان بود. هنوز مخاطبش عامه مردم نبود. کم‌کم جنبش اسلامی، از دانشگاه به بیرون دانشگاه گسترش پیدا کرد.

اما توجه به این نکته حائز اهمیت است که اتفاقاً یکی از دلایل موفقیت شیخ زاکزاکی در امر دعوت، گفتمان فرامذهبی وی است. ایشان صرفاً روی شیعه شدن تأکید نمی‌کند. وی می‌گوید: «باید اسلام را اعتلا داد و قدرت داد. همه باید باهم باشیم تا در مقابل دشمن ایستادگی کنیم. چه سنی، چه زیدی، چه صوفی، چه ...». وی می‌گوید: «سنی باشیم یا شیعه، اشکالی ندارد، ولی همه باید برای اسلام کارکنیم. همچنین در هر مذهبی که هستیم باید خوب سعی کنیم آن مذهب را بشناسیم. مذهب نباید تقلید کورکورانه باشد، حتی اگر کسی می‌خواهد شیعه شود، باید به‌خوبی از تشیع باخبر شود» (برگرفته از مصاحبه‌ها با سران جنبش اسلامی).

یکی از مهم‌ترین علل گرایش به تشیع در میان مردم نیجریه و شاید بتوان گفت مهم‌ترین آن، شخص آقای زاکزاکی به‌عنوان رهبر گروه کثیری از شیعیان است، ازآنجاکه پژوهش حاضر به بررسی مهم‌ترین علل گرایش مردم نیجریه به تشیع با بررسی پیروان شیخ زاکزاکی می‌پردازد، روایت پیروان از شخصیت شیخ زاکزاکی و نوع ارتباطی که آنها با رهبر خود دارند، بسیار حائز اهمیت است؛ بنابراین در این قسمت به بررسی این مطلب پرداخته می‌شود؛ اما اصلی‌ترین نکاتی که پیروان درباره ایشان می‌گویند ازاین‌قرار است:

  • ایشان، بسیار مردمی و راحت است؛
  • ایشان، تمام وجودش را وقف اسلام کرده است و از زندگی شخصی گرفته که در این راه 3 تن از فرزندانش را تقدیم کرده است تا هزینه کردن از مال و آبرو، همه را درراه خدا خرج می‌کند؛
  • ایشان، از سادات[4] است؛
  • ایشان همان کسی است که عثمان دان فودیو بشارت آمدنش را 200 سال بعد خودش (در زمانه ما) داد و گفت که نام او ابراهیم است و مشخصات او فلان و فلان است. (همه این مشخصات در یکی از کتاب‌های او آمده است و الآن، کتاب ‌بین مردم موجود است) اوست که به گفته عثمان دان فودیو در این منطقه، زمینه سازی برای ظهور مهدی آخرالزمان می کند؛
  • او یک ولی خداست؛
  • شیخ زاکزاکی مسبجاب الدعوه است؛ همچنین ایشان، بی دلیل دعا یا نفرین نمی‌کند؛
  • ایشان، در طول روز ساعات محدودی را می‌خوابد و بقیه را به عبادت و پرداختن به امور مردم صرف می‌نماید؛
  • ایشان، بسیار با همت است؛
  • ایشان، قلب بسیار رئوفی دارد؛
  • ایشان، بسیار صبور است و به صبر در تبلیغ، اعتقاد زیادی دارد؛
  • ایشان، بسیار منظم است و روحیه‌ای تشکیلاتی و جمعی دارد؛
  • ایشان ابهت و جذبه خاصی دارد و ... (برگرفته از مصاحبه‌ها).

به‌طور خلاصه، پیروان وی به‌گونه‌ای به ایشان علاقه دارند که هر چه بگوید انجام می‌دهند؛ اما در مورد نوع اعتقاد مردم به ایشان، برخلاف نظر عده‌ای که نوع اطاعت مردم از ایشان را نوعی از تقلید در مسائل دینی از مرجع به‌حساب می‌آورند، نگارنده به این نتیجه رسیده است که شیخ زاکزاکی، خود ادعای مرجع تقلید بودن نمی‌کند؛ مردم نیز چنین اعتقادی ندارند؛ اصولاً ازآنجاکه در جامعه نیجریه تشیع تازه مطرح‌ شده است، فرهنگ مرجعیت تقلید هنوز کاملاً جا نیفتاده است. در فرهنگ نیجریه مرجع بودن، به لحاظ اهمیت مقدَم بر مجدد بودن اندیشه‌های الهی و ولی خدا بودن نیست. درواقع بحث مرجعیت و اعلمیت و ...، خیلی مطرح نیست. در این فرهنگ نزدیکی به خدا، معنویت بیشتر، ولی خدا بودن و تقدس فرد اهمیت بیشتری دارد؛ بنابراین، نوع نگاه شیعیان نیجریه به مرجعیت، با کسانی که چند صدسال در فضای تشیع زیسته‌اند متفاوت است.

همچنین نوع احترام مردم به ایشان هم مانند احترام به دبیر کل یک حزب نیست که گفته شود چون رهبر «جنبش اسلامی نیجریه» است از ایشان این‌گونه اطاعت می‌کنند. به نظر می‌رسد مردم بیشتر به ایشان به‌عنوان یک «ولی خدا» نگاه می‌کنند؛ ولی خدایی که باید از فرامین‌اش تبعیت کنند تا بیشتر به خدا نزدیک شوند. اما در عین حال وقتی ایشان، لزوم تبعیت از فتاوای مرجع تقلید را بیان می‌کنند، مردم-آنها که این سخن را شنیده‌اند- دنبال مرجع تقلید می‌گردند و در احکام فردی‌شان از او تقلید می‌کنند. ولی بازهم جایگاه ویژه آقای زاکزاکی به‌عنوان یک «ولی خدا» به‌جای خود محفوظ می‌ماند.

برخی شیوه‌های تبلیغی جنبش اسلامی

در این قسمت به‌اختصار، به برخی از شیوه‌های تبلیغی جنبش اسلامی نیجریه اشاره می‌شود:

  • از سوی آقای زاکزاکی توصیه شده است که شیعیان، برای خودشان مسجد جداگانه نسازند. در ابتدا وقتی به این امر نگریسته می‌شود، احساس می‌شود آقای زاکزاکی نگاه بلندمدت برای تقویت شیعه ندارد، اما با توجه به آنچه در سفر دریافته شد، به نظر می‌رسد این توصیه ناشی از شناخت عمیق ایشان از جامعه نیجریه است. آقای زاکزاکی به پیروان خودشان توصیه می‌کنند در مساجد اهل تسنن و پشت سر آنان نماز بگذارید و نگذارید هیچ‌گونه جدایی بین شما و آنها شکل بگیرد. این امر، باعث می‌شود تبلیغ وهابیت مبنی بر اینکه شیعیان مؤمن و مسلمان نیستند، خنثی شود.

همچنین در نیجریه به‌ویژه در قسمت شمال، تعداد مساجد بسیار زیاد است. گاهی در یک کوچه سه مسجد وجود دارد. شیعیان، به آن مساجد می‌روند و گاهی اوقات بعد از نماز در گعده‌هایی که می‌گیرند به تبلیغ معارف اهل‌بیت از قبیل دعاها و یا عقاید می‌پردازند؛ بنابراین شبکه بزرگی از ظرفیت‌های تبلیغی در اختیار شیعیان قرار می‌گیرد. با اینکه امروزه تعداد شیعیان زیاد محسوب می‌شود اما با توجه به جامعه حدوداً 85 میلیونی مسلمان در آنجا، کماکان اقلیت‌اند؛ بنابراین عدم جداسازی و دیگر انگاشته نشدن مسلمانان غیر شیعه، یکی از مهم‌ترین راهبردهای جنبش اسلامی نیجریه به شمار می‌آید؛

  • همان‌طور که گفته شد جامعه پزشکی شیعیان، تشکیلاتی با عنوان اَسماء تشکیل داده است؛ این تشکیلات، به‌طور رسمی در نیجریه با عنوان یک‌نهاد بین‌المللی ثبت‌ شده است. از جمله فعالیت‌های اسماء این است که به خدمت‌رسانی به مناطق محروم‌تر می‌پردازند. گستره فعالیت‌های آنان را «توصیه‌های بهداشتی برای شیوع پیدا نکردن برخی بیماری‌های واگیردار گرفته تا درمان مردم»، شکل می‌دهد. مردم وقتی با حرکت آنان مواجه می‌شوند و می‌پرسند: شما کیستید و چرا به ما خدمت‌رسانی می‌کنید؟ در پاسخ، صرفاً به توصیه شیخ زاکزاکی برای خدمت‌رسانی به مردم ایشان اشاره می‌کنند؛
  • برخلاف تصور برخی که گمان می‌کنند برای جذب مردم به تشیع، باید آن را خیلی آسان و سهل برای مردم نشان دهیم در بحث عبادات مشاهده شد که آقای زاکزاکی نمازها، دعاها و تعقیبات را بسیار طولانی انجام می‌دهند؛ مردم هم خسته نمی‌شوند و از اشتیاقشان کاسته نمی‌شود؛ گویا از قبل برای همین دعاهای طولانی آمده‌اند تا لذت مناجات و حضور در یک فضای معنوی را درک نمایند؛ چیزی که مورد ادعای متصوفه است؛
  • آقای زاکزاکی به پیروان مرد خود توصیه می‌کنند که با اهل تسنن ازدواج کنید؛ بنابراین مردان شیعه به ازدواج با زنان اهل تسنن می‌پردازند؛ اما دختران خود را به ازدواج با اهل تسنن درنمی‌آورند. گفته می‌شود معمولاً دو الی سه سال طول می‌کشد که همسران آنها هم که سبک زندگی جدید شیعیان و اخلاق خوب آنها را می‌بینند جذب تشیع شده و شیعه می‌شوند؛
  • برخی مراسم‌ها در جنبش اسلامی، جنبه تظاهرات دارد و به گفته مردم، در پخش شدن نام شیعه و جذب مردم بسیار تأثیر داشته است؛ برای مثال، راهپیمایی روز عاشورا و راهپیمایی روز اربعین. در مرحله بعد، راهپیمایی روز قدس از این جمله‌اند؛
  • در برخی از راهپیمایی‌ها مثلاً روز عاشورا، ایستگاه‌های انتقال خون وجود دارد و شیعیان خون خودشان را در راه خدا به هموطنان هدیه می‌دهند؛
  • گروه‌هایی از دانشجویان در برخی از اعیاد، به بیمارستان‌ها سر می‌زنند و ضمن سرکشی به بیماران و دادن هدایای کوچکی به آنها، برای کمک به کسانی که به خون نیاز دارند، خون می‌دهند. برخی اوقات تمام گروه، لباس متحدالشکلی از جنبش اسلامی نیجریه می‌پوشد؛
  • همچنین در برخی از اعیاد مانند میلاد حضرت زهرا سلام‌الله علیها، عده‌ای از دانشجویان به زندانیان نیازمند سر می‌زنند و با کمک جمع‌آوری‌شده از افراد خیر، زمینه آزادی بعضی از آنان را فراهم می‌سازند؛
  • آقای زاکزاکی به شیعیان توصیه می‌کند که «به‌پاس نعمتی که خدا به شما داده و شما شیعه شده‌اید، سعی کنید دو نفر- چه از فامیل و چه از آشنایان و یا دیگران- را به تشیع وارد سازید» به گفته پیروان ایشان، هم‌اکنون این توصیه به یک فرهنگ در میان شیعیان در آمده است.

تنفر از آمریکا و اسرائیل

تنفر از آمریکا و اسرائیل، یکی از چیزهایی است که مردم نیجریه، جنبش اسلامی نیجریه را با آن می‌شناسند. جنبه ضدآمریکایی و ضد صهیونیستی در این جنبش بسیار پررنگ است، به‌گونه‌ای که می‌توان ادعا کرد یکی از اصول فکری تخطی ناپذیر این جنبش، ضدآمریکایی و ضد اسرائیلی بودن آن است. به مواردی از نشانه‌های این تنفر اشاره می‌شود:

  • در اکثر سخنرانی‌های آقای زاکزاکی یا امیران ایشان در ایالات مختلف با موضوعات فتنه خارجی، تهدید خارجی و نیز توطئه علیه مسلمانان به‌طورقطع سرمنشأ آن آمریکا و اسرائیل معرفی می‌شوند؛
  • در هر تظاهراتی که از سوی جنبش اسلامی نیجریه تدارک دیده می‌شود، تصاویر مربوط به شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل دیده می‌شود؛
  • آتش زدن پرچم‌های آمریکا و اسرائیل در این‌گونه مراسم‌ها به‌ویژه تظاهرات روز قدس؛
  • همان‌طور که اشاره شد، در روز قدس امسال حمله‌ای از سوی ارتش به تظاهرکنندگان صورت گرفت که تعداد زیادی شهید و مجروح بر جای گذاشت. مردم، این حمله را کاملاً هدفمند و با هماهنگی رژیم اشغالگر قدس می‌دانستند. در برخی از پوسترهایی که درباره این واقعه منتشرشده بود، سمت چپ، عکس دست دادن جاناتان رئیس‌جمهور نیجریه با نتانیاهو بود و سمت راست، عکس یکی از شهدای این حادثه که بر روی زمین افتاده بود. زیر آن نیز نوشته‌شده بود: «محصول همکاری مشترک جاناتان و نتانیاهو» همچنین در مراسم تشییع‌جنازه شهدای این حادثه، از تعداد زیادی پرچم فلسطین استفاده‌ شده بود.

ارائه مدل مفهومی

همان‌طور که اشاره شد، در این پژوهش تلاش بر پاسخ‌گویی به این سؤال اصلی بود که شیوه‌های تبلیغی آقای زاکزاکی در دعوت مردم نیجریه به تشیع چیست؟

برای تبیین شیوه‌های تبلیغی شیخ زاکزاکی و تشکیلات جنبش اسلامی که تحت رهبری ایشان اداره می‌شود، نمودار تبلیغ ارائه شده است که به‌طور تفصیلی به بیان ابعاد مختلف فرآیند تبلیغ، اعم از مقدمات، رویکرد، ماهیت، محتوا، قالب‌ها، ویژگی‌های مبلغ و مراحل دعوت در جامعه نیجریه پرداخته‌شده است.

 جمع‌بندی

در این پژوهش سعی شده تا گامی در راستای رسیدن به یک الگوی منسجم درباره مؤلفه‌های فرهنگی-ارتباطی دعوت به تشیع در کشور نیجریه برداشته شود. دستاوردهای این پژوهش، به مبلغان دینی در عرصه بین‌الملل و نیز نهادهای تبلیغی جمهوری اسلامی ایران کمک خواهد کرد تا بتوانند با استعانت از این مدل و نیز با در نظر گرفتن چالش‌ها و مشکلات فرا روی آن، بر سرعت گرایش به تشیع در کشور نیجریه بپردازند و حتی فراتر از آن، این تحقیق می‌تواند حرکتی برای رسیدن به الگوی مطلوب دعوت و تبلیغ دینی در مناطق مختلف آفریقا بر اساس ملاحظات دینی و فرهنگ بومی مردم آن منطقه باشد.

آینده‌نگری، ضامن حرکت مستمر هر جنبشی است. آینده‌نگری مستلزم فهمیدن مسائلی است که هم‌اکنون به‌عنوان تهدید محسوب نمی‌شود، اما ممکن است در آینده به‌عنوان تهدید محسوب شود؛ البته پرداختن به این مسئله در این قسمت، به معنای نفی آینده‌نگری در جنبش اسلامی نیست و صرفاً به سبب اهمیت آن ذکر می‌شود. مسائلی که ممکن است در این زمینه به‌عنوان چالش برای جنبش اسلامی مطرح شود، امور زیر است:

  • نیاز به رهبران دینی

وظیفه سنگین هدایت و راهبری این جنبش بر دوش شیخ زاکزاکی است، این مسئله به سبب نقش ویژه‌ای است که ایشان در گرایش مردم به تشیع داشته‌اند؛ لکن باید از هم‌اکنون برای آینده این جنبش فکر نمود و به تربیت مدیران و رهبران شایسته دینی که توان راهبری این حرکت مهم را داشته باشند، پرداخت. رهبرانی که در میان پیروان رهبر قبلی محبوبیت داشته بتوانند بار مشروعیت رهبری جنبش را بر دوش کشند. رهبرانی که هم به لحاظ دینی و هم به لحاظ علوم روز و نیز تجربه، توانایی رهبری این حرکت عظیم مردمی را داشته باشند.

  • نیاز به مبلغین

حرکت پرشتاب این جنبش، نیاز روزافزون آنها را به تربیت مبلغین شایسته و روزآمد و کارآمد روشن می‌سازد. می‌توان این دوره را برای نیجریه تشبیه به دوره صدر اسلام نمود که گرایش به اسلام حقیقی به‌شدت نضج یافته است و این جنبش، هرروز با نیازهای جدید مواجه می‌شود. طبیعی است اگر در این زمینه پیش‌بینی لازم صورت نگیرد ممکن است در آینده جنبش اسلامی با چالشی بزرگ مواجه شود.

  • نیاز به خود استحکامی جهت مقابله بانفوذ و انحراف

ازآنجاکه دایره جذب جنبش اسلامی بسیار وسیع و باز است، خطر نفوذ افراد غیرخودی نیز بسیار زیاد است؛ بنابراین در صورت عدم هوشیاری، بصیرت و نیز مهارت افزایی نیروها، احتمال نفوذ و تحریف در این جنبش وجود دارد. هم چنانکه بارها مواردی از نفوذ در جنبش اسلامی پیش‌آمده که به فضل خدا لو رفته‌اند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

در این مقاله سعی بر آن است تا ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی قصه، اهمیت، انواع، ویژگی‌ها و ارزش‌های تربیتی قصه موردبررسی قرار گیرد، سپس جایگاه، اهمیت و ویژگی‌های قصه در قرآن موردبررسی قرار می‌گیرد و ...
راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

چگونه می‌توان افکار و تخیلات شیطانی را از ذهن و قلب خود دور کرد؟ انسانی كه برای تهذیب روح و تربیت دینی خود قدم برمی‌دارد، شیطان رأی قوه متخیله او را به‌جای وحی و عقل می‌نشاند و موهوم و مُتَخَیل را معقول جلوه می‌دهد...
تأثیر خشونت در تربیت کودکان

تأثیر خشونت در تربیت کودکان

بی‌شک رفتار والدین در شکل گرفتن شخصیت فرزند تأثیر بسزایی دارد؛ از همین‌رو اگر والدین عادت به رفتار خشونت‌آمیز داشته باشند و یا در مواجهه با فرزندان حتی در زمینه تربیت آنان بیش‌ازحد معمول از خشونت استفاده کنند و یا در مقابل فرزندان والدین با یکدیگر رفتار خشونت‌آمیز داشته باشند...
رابطه بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانواده‌ها

رابطه بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانواده‌ها

نتایج نشان می‌داد که بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانواده‌ها، رابطه معناداری وجود دارد...
راه‌ها و شیوه‌های تربیت عبادی کودکان

راه‌ها و شیوه‌های تربیت عبادی کودکان

اگر پدر و مادر در برابر تعلیم و تربیت دینی و عبادی کودکان خود مسئولیت دارند؛ حال چگونه می‌توانند علاقه به عبادت را در کودکان خود تقویت کنند؟...
Powered by TayaCMS