آثارتربیتی دعا ازدیدگاه ائمه اطهار (ع)

آثارتربیتی دعا ازدیدگاه ائمه اطهار (ع)

آثارتربیتی دعا ازدیدگاه ائمه اطهار (علیهم السلام)

دکتر اکبر رهنما؛ Email: rahnama_akbar43@yahoo.com

راضیه عسکری کچوسنگی (نویسنده مسئول)؛ Email: simorghebloorin@gmail.com

چکیده

دعا و رازونیاز به درگاه آفریدگار بی‌نیاز، همواره جزو اساس دین است؛ یعنی قبل از آنکه ابزار زندگی باشد، ابزار بندگی است. دعا، دری به‌سوی خدا و مجالی برای سخن گفتن با او است. هدف از این پژوهش، بررسی آثار تربیتی دعا از دیدگاه ائمه اطهار (علیهم‌السلام) است. در این راستا سؤالی فرعی مطرح است که تعریف دعا چیست؟ روش پژوهش، توصیفی _ تحلیلی است و به بررسی اسنادی از طریق فیش‌برداری پرداخته است. دعا در لغت به معنای ندا، خواندن، خواستن و طلبیدن است؛ در اصطلاح نیز دعا را نیایش و طلب کردن حاجت از خداوند معنا کرده‌اند. آثار تربیتی دعا در بعد معنوی عبارتنداز: سلاح مؤمن در برابر امور منفی نفس، برگرداندن قضاى الهی، خداشناسی و خودشناسی؛ و در بُعد روانی عبارتنداز: احساس موفقیت و پیشرفت در زندگی، آرامش قلبی، افزایش عزت‌نفس، تعالی روان‌شناختی و خودشکوفایی معنوی، رهایی از اندوه و گرفتاری‌ها.

واژگان کلیدی: دعا، تربیت، ائمه اطهار، معنوی، روانی.

مقدمه

حیات انسانی در جوامع کنونی بس ‌مخاطره‌انگیز می‌نماید. جوامعی که پس از غلتیدن در موج پیشرفت فن‌آوری و جدا شدن‌ از اندیشه‌های عمیق و اصیل خویش، افقی‌ مبهم‌تر از همیشه پیش روی انسان گشوده‌اند و او را تنهاتر از همه اعصار و قرون و منفک از واقعیات وجودی خویش در وادی هولناک‌ بی‌پناهی رها ساخته‌اند. به‌راستی آحاد بشر، مانند عروسک‌هایی هستند که غافل از خویشتن خویش، روزگار‌ محدودی را لابه‌لای تنیده‌های زندگی مادی‌ سپری می‌کنند، بی‌آنکه حتی لحظه‌ای در اندیشه چراها، چگونه‌ها و بایدها نیز سیر نمایند. احساس سردرگمی و ازهم‌گسیختگی‌ افکار و پوچی‌های ناشی از دور شدن از فطرت‌ و نهاد اصیل، بیش‌ازپیش انسان‌ها را دچار انواع‌ درهم‌ریختگی فکری و مشکلات و مصائب‌ روحی و روانی ساخته است.

هم‌اکنون بشر با ورود به هزاره سوم حیات مدون خود دریافته‌ است که بازگشت به معنویت و نیز دنیای درونی‌ خویش و ارتباط با خداوند جاودانه و مطلق و ارزش‌های اصیل بشری، تنها نجات‌بخش وی از جنجال‌های ساخته دست خودش‌ است و می‌تواند به این عوامل، همچون سپر و سلاحی علیه استرس و فشارهای روحی و روانی از قبیل اضطراب و سایر معضلات بنگرد و از آنها بهره جوید. در این میان، جایگاه دعا و ارتباط با خالق یکتای هستی از طرف‌ اندیشمندان شرق و غرب مورد بازنگری ویژه قرار گرفته است.

از منظر علما، بزرگ‌ترین نعمتی که خداوند به بشریت عطا کرده، دادن حق دعا به انسان و موجودات زنده است. می­توان دعا را سرمنشأ تمام الطاف الهی دانست و لطف توجه خدا بر بنده را در آن یافت. بايد اذعان نمود كه باشكوه‌ترين حالت انسان، در لحظه دعا و نيايش به منصه ظهور مي‌رسد. زماني كه او خاضعانه و خاشعانه در محضر معبود خود اظهار عجز و ناتواني مي‌كند و از او ياري مي‌طلبد. دعا، نقطة اتصال روح جوياي حقيقت به مبدأ و حقيقت آفرينش است. دعا، حركتي به‌سوی نور و روشنايي است؛ حركتي كه بايد از طرف بنده آغاز شود تا شايسته عنايت و بذل توجه رب خويش قرار گيرد، آنگاه لحظه استجابت فرا مي‌رسد.

تعبيراتي كه درباره دعا، در روايات ما وارد شده، نشان‌دهنده ضرورت دعا در زندگي انسان‌هاست که این تعبیرات عبارتنداز: 1. دعا، يادكردن خدا و سبب توجه و لطف او به بندگان؛ 2. ترك دعا، گناه و مايه عذاب و آتش؛ 3. چراغ كام‌يابي؛ 4. ستون دين، نور آسمان‌ها و زمين؛ 5. محبوب‌ترین كارها نزد خدا؛ 6. سپر بلاي مؤمنان؛ 7. دگرگون كننده تقدير؛ 8. شفادهنده بیماری‌های ظاهري و باطني ­و درهم شكننده امواج سهمگين مصيبت و بلا است.

نكته مهم ديگر درباره ضرورت نيايش براي حيات بشري، اين است كه درجه انسانيت و عظمت شخصيتي هر فرد و جامعه، به مقدار ارتباط صادقانه آن با آفريدگار بستگي دارد؛ يعني به هر ميزانی كه افراد متوجه امور معنوي و الهي و آن چيزي باشند كه پيوند آنها را با معبود يگانه مستحکم‌تر می‌سازد، به حقيقت انساني و متعالي خود نزدیک‌تر می‌شوند.

کتاب‌های فراواني در زمينه دعا، نيايش و رازونياز با خداوند نگاشته شده كه متأسفانه پراكندگي مطالب و عدم دسته‌بندي صحيح علمي و تكرار مكررات در آنها بي‌شمار است. علاوه‌براين، جاي تعجب است كه با وجود منابع غني روايي و نيز آيات متعدد قرآن در باب دعا، نشريات پژوهشي كشور به اين مقوله سرنوشت‌ساز در زندگي انسان، توجهي جدي ننموده‌اند. در حالی‌که دعا، چون درخت تناوري است كه ريشه‌هاي آن، ايمان، اخلاص، معنويت، دوري از معاصي، ابراز احساسات ناب انساني و... است و فرد دعاكننده براي رساندن دعاي خويش به مرحله استجابت بايد به شرايط ايماني خاصي برسد كه اين شرايط خاص، اسباب رشد و تعالي وي را فراهم مي‌نمايد و در تربيت او نقش بسزايي را بازي مي‌كند. با اين اوصاف، پژوهشي كه به موضوع «دعا» از منظر آيات و روايات، آن هم با نگاه تربيتي پرداخته باشد و در ضمن از کلی‌گویی و پرنويسي مصون و به متون ديني به‌صورت همه‌جانبه نگريسته باشد انجام نشده است و به شدت نياز به آن احساس می‌شود.

نعمتی پیرعلی (1378) در مقاله خود با عنوان «دعا و تربیت معنوی انسان در قرآن» معتقد است که دعا و نیایش، روح را تهذیب، نفس را تزکیه، اندیشه را تصفیه و تردید را از دل‌ها می­زداید و راه رشد و تقوی و کمال را به رهروان می‌نمایاند.

عابدی(1383) در مقاله خود با عنوان «دعا و کارکرد آن» ازجمله آثار دعا را امنیت از شر شیطان و حاکم جور، جلوگیری از طغیان نفس، شکیبایی در راه خدا، برآورده شدن حاجات، نجات از سکرات موت و دوری از همّ‌وغم می‌داند.

رفیعی(1390) در مقاله خود با عنوان «نقش دعا بر سلامت جسمی و روانی» معتقد است که نتایج اکثریت قریب به ‌اتفاق مطالعات، حاکی از تأثیر مثبت دعا و نیایش در بازگشت سلامت بیماران است. لذا ضرورت استفاده از مراسم معنوی در کنار درمان‌های طبی جهت کنترل و درمان بیماری‌ها، پیشنهاد می‌شود؛ بنابراين مسئله پژوهش حاضر عبارت است از: «آثار تربیتی دعا از ديدگاه ائمه اطهار (علیهم‌السلام) چيست؟» و در ادامه این سؤال فرعی مطرح می‌شود که دعا چیست؟

روش‌شناسی پژوهش

با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش حاضر، پژوهش از نوع کاربردی و روش به‌کار گرفته‌شده در آن، کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی است. نوع تحلیل، محتوایی است؛ بدین‌صورت که ابتدا مجموعه روایات معصومین با تأمل مطالعه شده؛ سپس بر اساس واژگان کلیدی مشخص فیش‌برداری شدند و پس از آن، سپس هر فیش تحت عنوانی خاص ذیل یکی از عناوین اصلی که از کتب تربیتی و اخلاقی استخراج شده بودند، در مقاله طبقه‌بندی شده و با تبیین مطالب و تحلیل آن به تدوین منطقی و علمی پرداخته شده است.

جامعه متنی پژوهش، قرآن کریم و کتب تربیتی، روایی و اخلاقی است که مرتبط با موضوع دعا و مصادیق آن در شئون مختلف حیات انسان است. در این تحقیق از نمونه‌ها به‌صورت هدفمند و در دسترس با توجه به سؤالات تحقیق استفاده شده و روش نمونه‌گیری نیز در راستای پاسخگویی به سؤالات و اهداف تحقیق، هدفمند است. ابزار تحقیق در این پژوهش عبارت است از: فرم‌های فیش‌برداری که متناسب با موضوع تحقیق، تهیه و مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مفهوم شناسی

تربيت: تربیت، در لغت به معناي «پروردن» (سياح، 1373، 1/634) و در اصطلاح: «مجموعه اعمالی است که يك فرد به‌عمد، به منظور اثرگذاري بر شناخت‌ها، اعتقادات، احساسات، عواطف و رفتارهاي انسان يا انسان‌های ديگر، بر اساس برنامه‌ای سنجيده، انجام می‌دهد»(داوودي،1380: 2/25).

اثر: اثر در لغت به معنای نشان به‌جای مانده از چیزی است (جبران، 1380، 1/26).

دعا: دعا از ریشه (دع و) گرفته شده و در لغت به معنای ندا، خواندن، خواستن و طلبیدن است (جبران، 1380، 1/775). در اصطلاح نیز دعا را نیایش و طلب کردن حاجت از خداوند معنا کرده‌اند (عمید، 1379، 603).

راغب اصفهانی می‌نویسد: «دعوته إذا سالته وإذا استغثه ... والدعاء إلی الشیء الحث علی قصده »؛ یعنی اینکه می‌گویی: «دعوته» هنگامی است که از او چیزی بخواهی و زمانی که از او یاری بخواهی ...خواندن به‌سوی چیزی به معنای کسی را به کاری و چیزی دعوت و ترغیب کردن است (راغب اصفهانی،1412ق، 170).

سلامت روان: سلامت روان ترجمه فارسی «mental health»، مشتق از دو واژه «mental» به معنای ذهنی، روحی و روانی و «health» به معنای سلامت است. این اصطلاح، در کتاب‌های روان‌شناسی به حالتی اشاره دارد که فرد در برابر اضطراب، افسردگی و دیگر اختلال‌های روانی مصون بوده و احساس رضایت و نشاط کامل داشته باشد. سازمان جهانی بهداشت، سلامت روانی را چنین معنا کرده است: از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به‌طور منطقی، عادلانه و مناسب» (میلانی‌فر، 1382، 3).

آثار تربیتی دعا از دیدگاه ائمه اطهار (علیهم‌السلام)

دعا نه‌تنها در دین اسلام بلکه در تمام ادیان الهى مورد توجه بوده است و ائمه معصومین (علیهم‌السلام) نیز تأکید فراوانى بر دعا و نیایش در برابر ذات اقدس الهى داشته‌اند. ارتباط با خداوند از طریق دعا، آثار فراوانی را به دنبال خواهد داشت؛ لذا در اینجا به آثار معنوی و روانی دعا پرداخته شده است.

آثار معنوی

با توجه به محدودیت وجودی انسان از جهت روحی و جسمی، تردیدی نیست که وی هرچند از نظر هوش و استعداد، عقل و اندیشه، دانش و آگاهی، نیرومند باشد، باز ناقص و ضعیف است و نمی‌تواند مصالح و مفاسد، خیر و شر خود را دریابد و در فراز و نشیب‌های زندگی به‌گونه‌ای درست طی طریق کند و زمینه تکامل همه‌جانبة خویش را فراهم سازد؛ بنابراین شدیداً نیازمند برقراری ارتباط محکم و قوی بین خود و معبود خویش است. حال در اینجا می‌توان به تأثیر معنوی دعا بر انسان پرداخت.

1. سلاح مؤمن در برابر امور منفی ­نفس

دعا سلاح مؤمن در برابر امور منفی نفس و سختی‌های زندگی است؛ همچنین ابزاری است برای انسان که با کمک آن می‌تواند به اهداف بلند خود دست یابد. امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «الدُّعاءُ سِلاحُ المُؤمِنِ و عمود الدِّینِ و نور السَّمَاواتِ وَالأرضِ؛ دعا سلاح مؤمن، ستون دین و روشنایی آسمان‌ها و زمین است» (کلینى، 1385، ‏2/ 468/5).

در توضیح این روایت باید چنین بیان کرد که مؤمن در زندگی‌اش با ناتوانی خویش روبه‌رو می‌شود؛ زیرا انسان، ضعیف آفریده شده و وجودش با ناتوانی آمیخته، زندگیش محصور محدودیت‌هاست و عمر، علم، نیرو و جنبشش در دنیا نیز محدود است. اینک سؤال این است که انسان از این ضعفی که او را فرا گرفته است چگونه رها شود؟ و در برابر آن چگونه مقاومت ورزد؟ انسان از این زندان با کمک نیرویی برونی و امدادی غیبی آزاد می‌شود و آن همانا پیوند و رابطه با خدای سبحان است. آنگاه‌ که انسان می‌خواهد کاری بکند که برای وی دشوار است. مثلاً وقتی می‌خواهد برای نماز شب از خواب بیدار شود، ساعت را برای وقت مشخصی تنظیم می­کند، هنگامی‌که صدای زنگ ساعت به صدا درمی‌آید برای وی دشوار است که از خواب بیدار شود؛ در این زمان چگونه به نفس نهیب می‌زند و تصمیم به برخاستن می‌گیرد؟ تنها راه پیش‌روی وی، این است که خدا را به یاد آورد و بر او توکل کند و از او توفیق خواهد؛ چیزی نخواهد گذشت که گویی روحی تازه در کالبدش دمیده می­شود و وی را برای برخاستن یاری می­دهد تا نماز شب را ادا کند. از این‌رو دعا سلاح مؤمن در برابر امور منفی نفس است (مدرسی، 1371، 38).

از پیامبرخدا (صلی الله علیه وآله و سلم) روایت شده، فرمودند: «ألا أدُلُّکُم علَی سِلاحٍ یُنجیکُم مِن عَدُوّکُم وَیُدِرُّ رِزقَکُم ؟قالوا:بَلی.قالَ:تَدعُونَ رَبَّکُم بِاللَّیلِ وَالنَّهارِفَإنَّ سِلاحَ المُؤمِنِ الدُّعاءُ» (آیا شما را به سلاحی دلالت ننمایم که شما را از شر دشمنانتان نجات دهد و روزیتان را جاری سازد؟ عرض کردند: آری؛ فرمود: پروردگارتان را در شب و روز بخوانید؛ زیرا سلاح شخص با ایمان، دعا کردن است) (مجلسی،1372، 93/291).

لذا این سلاح ربانی و الهی، سلاح دعا است که به‌واسطه آن، انسان، به‌سوی پروردگار و مولایش که مخلصانه اطاعتش نموده، باز می‌گردد؛ درنتیجه شایسته کمک و یاری از طرف خدا می‌شود، به‌گونه‌ای که خداوند بینش و بصیرت در امور را به او عطا می‌فرماید و برایش الطافی فراهم آورده تا بدان بدبختی‌ها را از خود دور کرده و بدی‌ها را برطرف نموده و اهدافش را محقق سازد!

2. برگرداندن قضاى الهی

قضا مجموعة همه عوامل (اعم از طبیعی و غیرطبیعی) منهای یک یا چند عامل خاص (مثل دعا) است. قضا به این معنا، قابلیت رد شدن و تغییر کردن را داراست و تا به منصة ظهور و امضاء نرسیده، غیرطبیعی و غیر‌محتوم به شمار می‌رود (باقری‌فر، 1387، 371).. در تعدادی از روایات، دعا به‌عنوان عاملی که قدرت تغییر دادن قضا و قدر الهی را دارد معرفی شده است. امام صادق (علیه‌السلام) دراین‌باره مى‌فرمایند: إنَّ الدُّعاءَ یَرُدُّ القَضَاءَ وَ قَدنَزَلَ مِن السَّماء وقدأُبرِم إبراماً» (دعا برگردان قضایی است که از آسمان نازل شده و به‌سختی ابرام و محکم شده است) (کلینی، 1385، 4/215).

از امام صادق (علیه‌السلام) روایت شده:«دعا قضا را باز‌می‌گرداند و مؤمن هرآینه گناه می‌کند و با گناهش روزی را حرام می‌گرداند) (مجلسی، 1372، 93/288).

در توضیح این روایت چنین می‌توان گفت که دعا، بلا را حتی بعد از نزول آن و پس از آنکه قضای الهی شد، رفع می‌کند. گاهی قضا این است که بلایی بر انسان نازل شود، پس خدا را فرا می‌خواند و او دعایش را مستجاب می‌کند و قضا را دفع می‌نماید. پس دعا، قضا را بازمی‌گرداند. چرا مؤمن هرآینه گناه می‌کند و با گناهش روزی را حرام می‌گرداند؟ زیرا اگر کافر گناه کند خدا او را به سبب گناهش در روز قیامت مجازات می‌کند به‌جز بعضی از گناهان بزرگ که در دنیا نیز مجازات دارد؛ اما مؤمن که پیش خدا محبوب است اگر مرتکب گناهی شود خدا در دنیا مجازاتش می‌کند تا وقتی در روز قیامت بر خدا وارد می‌شود بار گران گناهان را بر دوشش نکشد. این است که بسیاری از مؤمنان در دنیا با سختی‌ها و مصیبت‌های بسیار به سر می‌برند تا گناهانشان پاک شود (مدرسی، 1371، 42). لذا مؤمن وقتی گناهی می‌کند، به‌عنوان مجازات از رزقش محروم می‌شود. پس انسان چه کند از رزقش محروم نگردد؟ پاسخ این است: باید دعا کند؛ زیرا دعا قضا را بازمی‌گرداند.

رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله و سلم) می‌فرمایند: «إنَّ الحذرَ لَایُنجی مِنَ القَدَرِ ولکِن یُنجی مِن القَدَرِ الدُّعاءُ فَتَقَدَّمُوا فِی الدُّعاءِ قَبلَ أنَّ یَنزِلَ بِکُم البلاءُ إنَّ اللهَ یَدفَعُ بِالدُّعاءِ مانَزلَ مِن البَلاءِ ومَالَم یَنزِل» (همانا احتیاط کردن، انسان را از قضا و قدر (بد) رهایی نمی‌بخشد؛ لیکن دعا کردن انسان را از قضا و قدر (بد) نجات می‌دهد؛ بنابراین در دعا پیشدستی کنید پیش از آنکه بلا برشما نازل شود؛ زیرا خداوند به‌وسیله دعا بلای نازل شده و نازل نشده را دفع می‌نماید) (عاملی، 1409، 4/1093).

لذا با توجه به روایات مذکور، به دعا کردن توصیه فراوان شده است؛ زیرا خداوند به‌وسیله دعا مصائب و ناگواری‌ها را دفع نموده و اسبابی را فراهم می­کند تا مانع بروز حوادث ناگوار شود؛ هرچند بنده، خود از دیدن این اسباب و وسائل نهانی غافل بوده باشد! لیکن با دقت به آنچه برایش روی داده، می‌نگرد و وسعت رحمت و عنایت الهی برای او روشن می‌شود.

امام علی (علیه‌السلام) دراین‌باره می­فرمایند: «الدُّعاءُ یَرُدُّ القَضاءَ بَعدَمَاأُبرِمَ إبرامًا فَأَکثِر مِن الدُّعاءِ فَإنَّهُ مِفتَاحُ کُلِّ رَحمَهٍ وَنَجاحُ کُلِّ حاجَهٍ وَلَایُنالُ ماعِندَاللهِ تَعالی إلَّا بِالدُّعاءِ وَإنَّهُ لَیسَ بابُ یَکثُرُ قَرعُهُ إلّا أَن یُوشِکَ أن یُفتَحَ لِصَاحِبِهِ» (دعا وسیله‌ای است که قضای الهی را بعد از آنکه به مرحله قطع و یقین رسیده باشد، رد می‌کند. پس زیاد دعا کنید که دعا کلید رحمت الهی و برآمدن حاجات است و آنچه نزد خداست به ما عطا نمی‌شود مگر به‌وسیله دعا کردن و به‌راستی هردری که زیاد کوبیده شود عاقبت آن در باز خواهد شد) (کلینی، 1385، 2/270).

3. خداشناسی

دعا، درس تمام‌عیار خداشناسی و کلاس توحید و عرفان است. وقتی انسان نام‌های پروردگار مانند رحمان، رحیم، سمیع و بصیر را به زبان جاری می‌کند، اولاً توجه می‌کند که پروردگاری مهربان، شنوا، بینا و آمرزنده دارد، در نتیجه امیدوار به رحمت و آمرزش او می‌شود. ثانیاً دعا‌کننده سعی می‌کند صفات خدایی را در خود ایجاد و تقویت نماید؛ پس کوشش می‌کند با همگان مهربان و باگذشت باشد. با دعا انسان از یک‌سو به مبدأ و معاد متصل می‌شود و از سوی دیگر، فقر و نیاز ذاتی او ظاهر می‌ شود.

خداوند متعال قوه‌ای به نام عقل در وجود انسان قرار داده که به‌وسیله آن می‌توان به آنچه فطرت آدمی مبتنی بر اوست آگاهی پیدا کند و با تفکر و تأمل در آثار خلقت به وجود مؤثر و پدید‌آورنده آن پی برد. آیات و روایات فراوانی توجه انسان را به این نکته جلب می‌کند، اینکه در خلقت انسان، زمین و آسمان، خورشید و ماه و ستارگان و ذرات عالم تأمل کنید و از آثار شگفت‌انگیز جهان به وحدانیت و قدرت پروردگار بهتر پی برید.

«أفَلَایَنظُرُونَ إلَی الإبِلِ‌کَیفَ خُلِقَت— وإلی السَّمَاء کَیفَ رُفِعَت— وَإلَی الجِبَالِ کَیفَ نُصِبَت— وَإلَی الأرضِ کَیفَ سُطِحَت» (آیا به شتر نمی‌نگرند که چگونه خلق شده است؟ و به آسمان نگاه نمی‌کنند که چگونه برافراشته شده؟ به کوه‌ها که چگونه درجای خود نصب گردیده و به زمین که چگونه گسترده و هموارگشته است) (غاشیه/17-20). این آیات با ذکر چهار نمونه از مظاهر قدرت پروردگار، انسان‌ها را دعوت می­کند که درباره آن مطالعه کنند و از شگفتی عالم خلقت پی به آفریننده او برند؛ لذا با نگاهی توحیدی به دعاها و مناجات واردشده از ائمه (علیهم‌السلام) برداشت می‌شود که زیباترین و لطیف‌ترین راه‌های خداشناسی و مراحل توحید در آن‌ها بیان‌شده است و این دعاها انسان را از طرق مختلف متوجه پروردگار نموده است؛ ازجمله می‌توان به دعای ذیل اشاره کرد:

«أنتَ الَّذی لاإلَهَ غَیرَکَ تَعَرَّفتَ لِکَلِّ شَیءٍ فَمَا جَهِلَکَ شَیءٌ وَأنتَ الَّذی تَعَرَّفتَ إلَیَّ فی کُلِّ شَیءٍ فَرَأیتُکَ ظَاهِراً فی کُلِّ شَیءٍ وَأنت الظَّاهِرُلِکُلِّ شَیءٍ» (تویی آنکه جز تو خدایی نیست. تو خود را به هر چیز شناسانده و مشهود ساخته‌ای، چنانکه هیچ موجودی از معرفت تو جاهل نیست. وتویی که در همه موجودات تجلی کرده‌ای و خود را به من نشان داده‌ای به‌طوری‌ که در هر چیز تو را آشکارا دیده‌ام. تویی که بر هر کس وهر چیز پیدایی) (بهرامی، 1386، 106).

این دعا بیانگر این نکته است که نه‌تنها انسان بلکه تمامی موجودات عالم، خدا را می‌شناسند و او را می‌جویند و نه‌تنها انسان بلکه عالم خلقت بر مبنای فطرت توحیدی خلق شده و هر موجودی به زبان حال خود، خدا را مدح می‌گوید. هیچ‌کس به‌ اندازه سرور آزادگان و اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) این‌گونه شناخت به خدا و حقیقت عالم ندارد که بگوید: «کَیفَ تَخفَی وَأنتَ الظَّاهِرُ أم کَیفَ تَغیبُ وَأنتَ الرَّقیبُ الحاضِرُ» (چگونه پنهان هستی وحال آنکه ظاهر حقیقی تویی یا چگونه پنهان باشی و حال‌ آنکه دیده‌بان حاضر تو هستی) (قمی، 1381، 555).

  1. خودشناسی

خودشناسی، پایه و اساس موفقیت‌های مادی و معنوی انسان در زندگی است. طبعاً تا انسان خود را نشناسد و نداند که کیست و از کجا آمده و به کجا خواهد رفت و چه نیازهایی در زندگی دارد، به دنبال کسب موفقیت و اهداف بلند انسانی نخواهد رفت.

در حدیث شریف از پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله و سلم) رسیده است: «مَن عَرَفَ نَفسَه فَقَد عَرَفَ رَبَّه» (هرکس خود را شناخت، خدا را شناخته است». انسان در زندگی، شاکر خدایی را است که به پیروی از مکتب انسان‌ساز اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) ادعیه و مناجاتی به وی تعلیم داده است و علاوه بر آنکه چگونه دعا کردن را آموخته، می‌تواند با تأمل در مفاهیم بلند این ادعیه، خود را بشناسد.

امام سجاد (علیه‌السلام) در دعای ابوحمزه ثمالی می‌فرمایند: «مَاأنَا وَمَا خَطَری هَبنِی بِفَضلِکَ وَتَصَدَّق عَلَی بِعَفوِک» (پروردگارا! من کیستم و قدرم چیست؟ ببخش مرا به فضلت وتصدق فرمای برمن به عفوت) (قمی، 1381، 388).

این امام بزرگوار که خود در عبودیت به کمال رسیده و الگوی همیشگی بشریت در دعا و مناجات است، این‌گونه با تواضع با خدای خود سخن می‌گوید. شاید بتوان سر این مسئله را چنین باز گفت که آن حضرت چنان شناختی نسبت به خداوند دارد و آن‌قدر مقام ربوبی او را درک کرده و محو عظمت او گشته که خود را در مقابل آن عظمت این‌چنین کوچک می‌بیند (بهرامی، 1386، 114).

در فقره‌ای از دعای عرفه امام حسین (علیه‌السلام)، پیشوای آزادگان و تجلی عشق پروردگار چنین آمده است:

     «إلهی أنا الفَقیرُ فِی‌غنایَ فَکیفَ لَاأکُونُ فَقیرًا فِی فَقری. إلهی أنَا الجَاهِلُ فِی عِلمِی فَکَیفَ لَاأکُونُ جَهُولًا فِی جَهلِی؛ معبودا! (در عین ثروت، فقیرم؛ پس در حال فقرم چگونه فقیر نباشم؟! خدایا در حال دانش، جاهلم؛ پس در حال جهل چگونه جاهل نباشم؟!) (قمی، 1381، 549).

اشاره این دو جمله به آن است که انسان هر چه دارد از خداست و اگر آدمی ثروت و علمی داشته باشد قوام آنها و قوام خود انسان به اوست. درواقع فقر ذاتی انسان و جهل ذاتی بشر مورد اشاره قرار گرفته و این معنا بر ارباب معرفت کاملاً مشهود است و برای جویندگان راه حقیقت درسِ شناختی است که انسان با فقر و جهل ذاتی خود، باید به‌جایی پناهنده شود که بی‌نیاز از هر پناه‌دهنده‌ای است...

آثار روانی

دعا نه‌تنها می­تواند با پیشگیری و درمان بیماری‌ها، به‌سلامت روانی کمک کند، در مرحله عالی‌تر خود، از سطح درخواست وبیان حال فراتر می‌رود و انسان را در برابر خداوند نشان می­دهد که او را دوست دارد، نعمت‌های او را سپاس می­گزارد و آماده است خواست او را انجام دهد. دعا در این سطح، عامل ارتقای سلامت روان به شمار می‌آید و مهم‌ترین کارکرد آن عبارتنداز:

1. احساس موفقیت و پیشرفت در زندگی

احساس موفقیت و انگیزه پیشرفت، یکی از مسائل اساسی در زندگی هر فرد به شمار می­آید. افراد دارای انگیزه پیشرفت، سلامت روانی بالایی دارند و در پی آنند که در تکلیف‌های دشوار بهتر عمل کنند (ریو، 1384، 139). وقتی افراد با موقعیت‌های دشوار روبه‌رو می‌شوند، واکنش‌های هیجانی آنها متفاوت است. افراد دارای انگیزه پیشرفت زیاد، با هیجان‌های گرایشی مانند امید و خوشبینی پاسخ می‌دهند. در مقابل افراد با انگیزه پیشرفت کم، با هیجان‌های گریزناپذیری مانند اضطراب، حالت تدافعی و ترس از شکست پاسخ می‌دهند. پاسخ‌های رفتاری افراد، تحت‌تأثیر باورهای مذهبی آنها فرق می‌کند. دعا و درخواست کمک از خدا، با این اعتقاد که خداوند بندگان خود را یاری می‌کند، در احساس موفقیت و انگیزه پیشرفت افراد مؤثر است. انسان وقتی از خدا یاری می‌خواهد، از حالت سرگردانی و تردید بیرون می‌آید و به یاری خداوند امیدوار می‌شود؛ بنابراین، می‌تواند با قاطعیت تصمیم بگیرد.

چه‌بسا انسان شاهد تغییر اوضاع‌واحوال امور دنیا بوده که ابتدا به دلیل فراهم نبودن شرایط لازم، احتمال موفقیت در آن برایش همچون سراب به نظر می‌رسید؛ اما خواست الهی زمینه موفقیت را برایش فراهم می‌سازد، به‌گونه‌ای که در اندک زمانی وضعیت پیشین تغییر می‌کند؛ زیرا انجام هیچ کاری برای خدا دشوار و ناممکن نیست. از این‌رو، در روایت‌ها به دعا کردن در امور مهم سفارش شده است.

امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «بر شما باد پیش از طلوع آفتاب و پیش از غروب آن دعا کنید و تلاش نمایید. چیزی شما را از آنچه از پروردگارتان می‌خواهید باز ندارد و نگویید این چیزی است که خدا آن را برآورده نمی‌کند. دعا کنید؛ زیرا خدا آنچه را بخواهد، انجام می­دهد و شما را در نیل به آن موفق می‌دارد» (عاملی، 1409ق، 4/1157).

       در روایت دیگری درباره نقش دعا در موفقیت انسان مطالبی آمده است. برای مثال حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «الدُّعاءُ مِفْتاحُ النَّجاحِ» (دعا، کلید موفقیت است) (ورام، 2/154). رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) نیز می‌فرمایند: «هرکه چیزی را آرزو کند وآن چیز مورد رضای خدا باشد، از دنیا نرود تا اینکه خداوند آن را به او عطا کند» (شیخ صدوق، 1410 ق، 4/7).

از این روایت‌ها، این مطلب برداشت می‌شود که انسان می‌تواند با دعا، به موفقیت‌های بزرگی دست یابد. خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه وآله و سلم) می‌فرمایند: «مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً‌ لَکَ عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقامَاً‌ مَحْمُوداً» (پاسی از شب را از خواب برخیز، قرآن و نماز (شب) بخوان و (با خدا راز و نیاز کن). (این وظیفه و برنامه اضافی برای توست) باشد که خداوند در پرتو این عمل، تو را به مقام محمود و درخور ستایش برانگیزد) (اسراء، 9).

بی‌شک یکی از عوامل موفقیت پیامبران و اولیای الهی در زندگی، همین عامل دعا و نیایش بوده است. تحلیل زندگی و سرگذشت انسان‌های موفق نیز نشان می‌دهد که عامل مهم در پیشرفت آنها، دعا و ارتباط معنوی با خدا بوده است. دانشمندان در تحقیقات خود دریافتند که دعا و احساس نزدیکی با خداوند، قویی‌ترین پیش‌بینی‌کننده رضایت و موفقیت در زندگی و مهم‌ترین عامل ارتقای سلامت روانی است (آرگایل، 1382، 260).

2. آرامش قلبی

یکی دیگر از آثار دعا، آرامش و اطمینان قلبی است. آرامش در لغت به معنای آسایش، راحتی و سکون و در اصطلاح همان سکینه است و در مقابل اضطراب قرار دارد (بهرامی، 1386، 92). دعا، بذر امید را در دل می‌پاشد و زمینه آرامش روانی را فراهم می‌سازد. به اعتقاد روان‌شناسان، بهبود سلامت روان در افراد بهنجار، به‌وسیله فرایندهای گوناگونی به دست می‌آید که یکی از آنها دعا است. پندلتون 1 در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که در حال دعا، احساس خوشحالی، تجربه معنوی و آرامش روانی در بالاترین حد قرار می‌گیرد؛ لذا تنها راه پیشگیری از تشویش خاطر و رسیدن به آرامش و سلامت روان، برقراری رابطه با قدرت مطلق هستی است. انسان، تنها در پناه خدا و با یاد و نام او به آرامش و اطمینان می‌رسد و از دام نگرانی و ناآرامی می‌رهد (آرگایل، 1382، 270). خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرمایند: «وَألا بِذکرِاللِه تَطمَئِنُّ القُلُوب» (بدانید و آگاه باشید که یاد خدا و ذکر او باعث آرامش دل‌هاست) (رعد، 28).

دعاهای امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه، آرامش و اطمینان قلبی ناشی از دعا را نشان داده است. آن حضرت در یکی از دعاها می‌فرمایند: «اَللّهُمَّ! أغْنِنا عَنْ هِبَهِ الوَهّابِینَ بِهَبِتِکَ وَ أکْفنا وَحْشَهَ القاطِعیِنَ بِصِلَتِکَ حَتّی لانَرْغَبَ الی اَحَدٍ مَعَ بِذلِکَ وَ لانَسْتَوْحِشَ مِنْ اَحَدٍ مَعَ فَضْلِکَ» (خدایا! با بخشش خود ما را از بخشش بخشندگان، بی‌نیاز گردان و با احسان و بخششت، ما را از ترس و بیم آنان که از ما بریده‌اند، نگاه‌دار؛ به‌گونه‌ای که بعد از بخشش تو به هیچ فردی رغبت نورزیم و با وجود فضل تو از هیچ‌کس هراس به دل راه ندهیم) این نشان می‌دهد که آرامش و اطمینان قلبی فقط در ارتباط معنوی با خدا و رازونیاز به درگاه او حاصل می‌شود (علی بن الحسین، 1384، 35).

امیر مؤمنان، علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «مُدَاوَمَه الذِّکرقُوَّه الأروَاحِ» (مداومت بر یاد خدا موجب قوت و قدرت روح‌هاست). این بدان معناست که میزان آرامش قلبی هرکسی متناسب با میزان توجه او به خداست. دل‌هایی که از یاد خدا غافل‌اند، بسان زورقی می‌مانند بر سطح دریا که به کوچک‌ترین نسیم به حرکت درمی‌آیند و با اولین موجی که برمی‌خیزد غرق می‌شوند؛ اما کشتی‌های بزرگی که خود را به پایگاه محکمی بسته‌اند، با شدیدترین توفان‌ها هم به تلاطم درنمی‌آیند و از جای خود تکان نمی‌خورند (غروی نائینی، 1380، 48).

     پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله علیه وآله وسلم)می‌فرمایند: «مَاجَلَسَ قَوم یَذکُرُونَ اللهَ إلَّا حَفَّتهُمُ المَلائِکَهُ وَغَشیَتهُم رَحمَهً وَتَنَزَّلَت عَلَیهِمُ السَّکینَهَ» (هر گروهی که گرد هم می‌آیند و در آن گردهمایی خدا را یاد می‌کنند، آنان را فرشتگان در‌برگرفته و زیر پوشش رحمت قرار می‌دهند و آرامش را بر آنها فرو می‌آورند) (فتال نیشابوری، 1381، 2/391).

3. افزایش عزت نفس

دعا و ارتباط معنوی با خدا، در رشد و تقویت عزت‌نفس نقش اساسی دارد. عزت‌نفس معمولاً به‌عنوان ارزشیابی شخصی از خود‌ارزشمندی خویش تعریف می‌شود (صدرالسادات وهمکاران، 1380، 12). به اعتقاد روان‌شناسان، عزت‌نفس و حس خودارزشمندی، با تأثیرپذیری از عوامل گوناگون، کم‌کم در طول زندگی تکامل می‌یابد. عوامل بسیاری مانند جایگاه اجتماعی، وضعیت اقتصادی، شغل و چگونگی برخورد دیگران با فرد، در عزت‌نفس وی مؤثرند؛ ولی در این میان، نظام اعتقادی انسان و رابطه معنوی او با خدا، از مهم‌ترین عناصری است که در ایجاد و تقویت عزت‌نفس او نقش دارد (بستانی، 1409ق، 204). از این‌رو، اسلام، مسلمانان را از وابستگی به دیگران به‌شدت نهی می‌کند و در روایت‌های بسیاری، سفارش شده است که تنها باید از خدا یاری طلبید.

امام سجاد (علیه‌السلام) دراین‌باره می‌فرمایند: «اَلّلهُمَّ اجْعَلْنِی اصُولُ بِکَ عِنْدَ الضَّرُورَهِ وَ اسْئَلُکَ عِنْدَ الْحاجهِ وَ اَتَضَرَّعُ الَیْکَ عِنْدَ الْمَسْکَنَهِ وَ لا تَفْتِنِّی بِالْاِسْتَعانَه بِغَیْرِکَ اِذَا ضْطُرِرْتُ وَ لا بِالْخُضُوعِ لِسُؤالِ غَیْرِکَ اِذَافْتَقَرْتُ» (خدایا! چنانم ساز که هنگام ناچاری و ضرورت، به تو چنگ اندازم و در صورت نیاز از تو درخواست کمک کنم و به گاه ناتوانی به تو تضرع و زاری جویم و آن‌گاه که بیچاره و ناتوان می‌شوم، به یاری خواستن از غیرخودت گرفتارم مکن و در وقت فقر، مرا به درخواست از غیر خودت خوار مساز) (علی بن الحسین، 1384، 20).

بر اساس آیات و روایات معصومان، به موازاتی که فرد خود را به خدا نزدیک کند و اعتمادش به خداوند باشد، خداوند او را دوست می‌دارد و رابطه دوستی میان او و خداوند عمیق‌تر می‌شود. خداوند در حدیث قدسی می‌فرمایند: «زمانی که توجه بنده به من باشد، لذتش را در یادم قرار می‌دهم و محبتم را در‌دل او می‌افکنم. وقتی لذتش در یاد من شد، عاشقم می‌شود و من نیز عاشق او می‌شوم و در آن هنگام که عاشق هم شدیم، حجاب بین خود و او را برمی‌دارم»‌ (محمدی ری شهری،6: 1362/331). وقتی رابطه انسان و خدا این‌گونه باشد، احساس خود‌ارزشمندی و عزت‌نفس خواهد کرد.

4. تعالی روان‌شناختی خودشکوفایی معنوی

دعا به تعالی روان‌شناختی انسان کمک می­کند. دعا، پرواز روح به‌سوی خداست. نماز اول وقت همراه با دعا و یاد خدا، سبب شادابی روح می­شود. در احادیث آمده که سحر، فرشتگانی با بهانه‌های گوناگون، پیر را برای احیای آخرت و جوان را برای کسب توشه پیری و نوجوان را برای کسب روزی بیدار می­کنند. تمام دعاهای مفاتیح‌الجنان و دیگر دعاهای ویژه آغاز صبح، برای کسب روزی است که باید در اول سحر خوانده شود. این دعاها کسالت و خواب را از بین می‌برند و فرد توانا و شاداب برای کسب روزی آماده خواهد شد.

عارفان و شاعران وارسته نیز بر سحرخیزی و دعای صبحگاهی تأکید کرده‌اند که حافظ، مولانا و سعدی از آن جمله‌اند. جمله معروف سعدی «سحرخیز باش تا کامروا باشی» به همین موضوع اشاره دارد. سحرخیزی و دعا در آغاز روز، سبب تعالی روان‌شناختی فرد می‌شود و وی را در ارتقای سلامت روان کمک می‌کند.

ریشه بسیاری از گرفتاری‌ها و مشکلات افراد، بر اثر پیچیدگی نظام روحی و روانی آنهاست. خداوند با دعا، گره‌های کوری را که به دست هیچ‌کس باز نمی‌شود، به‌آسانی می‌گشاید و می‌داند که چگونه بندگان ناچار و گرفتار را به سامان برساند. دعا، سخن گفتن دوسویه میان انسان و خداست. در این گفت‌وگو هم انس و هم شناخت پدید می‌آید؛ هم روح پالایش می‌شود و هم ایمان تقویت؛ و چنین است که آدمی به تعالی روان‌شناختی دست می‌یابد. تعالی روان‌شناختی در دعای صباح امیر‌مؤمنان، علی (علیه‌السلام) به زیبایی نشان داده شده است. این دعا، دربردارنده معارفی است که روح و روان انسان را از عشق و لذت معنوی لبریز می‌کند. در فرازی از کلمات آن حضرت آمده است:

«اِلهِی أَتَراِنی ما أتَیْتُکَ الّا مِنْ حَیْثُ الآمالِ أمْ عَلِقْتُ بِأطْرافِ حِبالِکَ الّا حِینَ باعَدَتْنِی ذُنُوبِی عَنْ دارِ الْوِصالِ فَبِئْسَ الْمُطیَّةُ الَّتِی امْتَطَتْ نَفْسِی مِنْ هَواها فَواهاً‌ لَها» (خدایا! تو می‌دانی که چیزی جز امیدواری‌ها و آرزوها مرا به درگاهت نمی‌آورد و چون گناهان، مرا از دار وصال تو دور کند، جز به رشته لطف و کرم بی‌انتهای تو چنگ نمی‌زنم. ای خدا، این مرکب سرکش هوا‌و‌هوس که نفس بر آن سوار است، بسیار مرکب بدرفتاری است؛ وای بر این نفس) (قمی، 1381، 121).

در چند جمله بعد، علی (علیه‌السلام) چنین به درگاه خداوند التجا می‌کند:

«الهِی کَیْفَ تَطْرُدُ مِسکیناً‌ اِلْتَجَأ اِلَیْکَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِباً‌؟ اَمْ کَیْفَ تُخَیّبُ مُسْتَرْشِداً‌ قَصَدَ اِلی جَنابِکَ ساعِیاً‌؟ اَمْ کَیْفَ تَرُدُّ‌ ظَمْأنَ وَرَدَ الی حِیاضِکَ شارِباً‌ کَلّا وَ حِیاضُکَ مُتْرَعَهٌ فِی ضَنْکِ الْمُحُولِ» (خدایا! چگونه بنده مسکینی را که از گناهان گریخته و به‌سوی تو پناهنده شده، دست رد بر سینه‌اش می‌زنی؟ خدایا! چگونه هدایت این جوان را که به‌قصد هدایت و تعالی معنوی به‌سوی تو آمده، بی‌نصیب برمی‌گردانی؟ خدایا! چگونه این تشنه را که به آبگیرهای لطف تو پا نهاده، تشنه باز می‌گردانی؟ چنین انتظاری از تو نمی‌رود؛ چراکه در دل قحطی‌ها وخشکسالی‌ها، چشمه‌های لطف تو همچنان جوشان است) (قمی، 1381، 122).

همین التجاهاست که پیام نوازش‌بخش عنایت الهی را درگوش آدمی فرامی‌خواند و تعالی معنوی را برای او به ارمغان می‌آورد. اوج این تعالی روان‌شناختی، در دعای عرفه امام حسین (علیه‌السلام) بازگو شده است. آن حضرت در گفت‌وگو با خداوند چنین می‌فرمایند:

«ماذا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَ مَاالَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَک» (آنکه تو را از دست داد، چه یافت؟ و آنکه تو را یافت، پس چه چیزی را از دست داد؟)

چنان‌که پیداست، خواسته‌هایی مانند آب ونان و آسایش زندگی هرگز مطرح نیست. مسئله، درد و رنج فراق و تمنای وصال است. اینها جان دعای یک فرد مؤمن است. او چنان در یاد معشوق است که از خود هم غافل می­شود.

5. رهایی از اندوه و گرفتاری‌ها

یکی دیگر از محورهایی که در زندگی پیامبران و اولیای الهی درباره دعا و سلامت روان بیان ‌شده، نقش دعا در رهایی یافتن از غم و اندوه است. خداوند در قرآن، داستان زندگی حضرت نوح، ایوب و یونس را بازگو می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه این مردان الهی توانستند با دعا به درگاه خداوند، از غم و اندوه رهایی یابند. برای نمونه، به دعای حضرت یونس و حضرت یوسف (علیه‌السلام) اشاره می‌شود.

یونس (علیه‌السلام) یکی از پیامبران الهی بود. او سال‌ها مردم را به توحید و یکتاپرستی دعوت کرد؛ ولی تبلیغ و دعوت او مردم را به راه نیاورد. در این هنگام از جهل و نافرمانی آنان به خشم آمده بود، پیش از آنکه از خداوند اجازه بگیرد، از شهر خارج شد و سر به بیابان گذاشت. او همچنان رفت تا به دریا رسید. به قدرت الهی یک ماهی بزرگ، دهان باز کرد و یونس را بلعید. یونس در شکم ماهی زندانی شد و می‌دانست این سزای اوست. او که بدون اذن الهی مأموریت خود را رها کرده است، در چنین شرایطی با دلی شکسته و قطع امید از همه‌جا، دعا کرد و گفت:

«خدایا! معبودی به‌جز تو نیست؛ منزهی از هر عیب؛ به‌درستی که من از کسانی هستم که بر خود ستم کردم» (انبیاء، 87). خداوند در قرآن می‌فرمایند: «ما دعای او را مستجاب کردیم و از غم و اندوه نجاتش دادیم و این‌چنین همه مؤمنان را نجات می‌دهیم» (انبیاء، 88).

گویا داستان یونس (علیه‌السلام) برای این در قرآن آمده است تا این قانون کلی و سنت الهی بازگو شود. رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «آیا به شما خبر دهم از دعایی که هرگاه غم و گرفتاری پیش آمد آن دعا را بخوانید و گرفتاری و مشکل شما حل شود؟ اصحاب گفتند: آری ای رسول خدا! آن حضرت فرمودند: دعای یونس که طعمه ماهی شد: «لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ» (زمخشری، 1407 ق، 3/132). این دعا دربرطرف کردن اندوه و رفع مشکلات بسیار مؤثراست.

امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «هرگاه برای مردی پیشامد ناگواری یا سختی آمد، یا امری او را اندوهناک ساخت، پس دو زانوی خود را با آرنج‌های دستانش برهنه کند و به زمین بچسباند و سینه خود را به زمین گذارد و با این حال در سجده برای حاجت خود دعا کند» (کلینی، 1385، 4/338).

لذا انسان به‌واسطه دعا و توجه به خدا، شایستگی بیشتری برای درک فیض خداوند به دست می‌آورد و درنتیجه تکیه‌گاهی برای برطرف کردن ناراحتی‌های خود پیدا می‌کند؛ جامعه و مردمی که دعا و نیایش را فراموش کنند، با عکس‌العمل‌های نامطلوب روانی و اجتماعی، مواجه خواهند شد.

یافته‌ها

دعا نه‌تنها در دین اسلام، بلکه در تمام ادیان الهى مورد توجه بوده است و ائمه معصومین (علیهم‌السلام) نیز تأکید فراوانى بر دعا و نیایش در برابر ذات اقدس الهى داشته‌اند.

دعا، برترين نوع عبادت است. ارتباط دعا با خداوند از لوازم تفکیک‌ناپذیر ایمان به پروردگاراست. اوست که آرامش روح و روان را به مؤمنان متذکر می‌شود. شخص مؤمن با دعا و نیایش به پیکار با یأس و ناامیدی برمی‌خیزد و حل مشکلات خود را از نیروی غیبی می‌طلبد.

در رابطه با مفهوم دعا می­توان دعا را نیایش و طلب کردن حاجت از خداوند معنا کرد. آثار تربیتی دعا در بعد معنوی عبارتنداز: سلاح مؤمن در برابر امور منفی نفس، برگرداندن قضاى الهی، خداشناسی، خودشناسی؛ و در بُعد روانی عبارتنداز: احساس موفقیت و پیشرفت در زندگی، آرامش قلبی، افزایش عزت‌نفس، تعالی روان‌شناختی و خودشکوفایی معنوی، رهایی از اندوه و گرفتاری‌ها.

جمع‌بندی

دعا، تعلیم ‌و ‌تربیت از راه نصیحت مستقیم نیست و اثر این کیفیت بسیار مشهود و قطعی است. از این جهت اگر مردمی که اهل دعا و خواندن دعا هستند، اجمالاً اهل معرفت و تأمل باشند، به کمالات انسانی نائل می‌شوند. درواقع، دعا بذری است در زمینی به نام معرفت که نتیجه و ثمره آن، تهذیب و تزکیه نفس است؛ بنابراین دعا به انسان اعتمادبه‌نفس داده و از یأس و ناامیدی بازداشته و به تلاش و کوشش بیشتر دعوت می‌نماید و او را از نگرانی، رها ساخته و آرامش را به او هدیه می‌کند، لذا دعا هنگام حوادث سخت و طاقت‌فرسا به انسان قدرت، نیرو و امیدواری و آرامش می‌بخشد و از نظر روانی، اثر غیرقابل انکاری دارد.

   

 

 

-----------------------------------------------------------

منابع

* قرآن کریم؛ ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای.

  1. باقری‌فر، علی؛ «نیایش ضرورت زندگی»؛ تهران: مؤسسه فرهنگی دین پژوهش بشرا، 1387.
  2. بستانی، محمود؛ الاسلام و علم النفس؛ مشهد: مجمع البحوث الاسلامیه، 1409ق.
  3. بهرامی، غلامرضا؛ دعا وزندگی؛ قم: دلیل ما، 1386.
  4. جبران، مسعود؛ الرائد (فرهنگ الفبايي عربي فارسي)؛ ترجمه رضا انزابي‌نژاد، مشهد: آستان قدس رضوي، 1380.
  5. خوانساری، جمال‌الدین محمد؛ شرح غررالحکم ودررالکلم؛ تهران: دانشگاه تهران، 1373.
  6. داوودي، محمد؛ سيره تربيتي پيامبر (ص) و اهل‌بیت (ع)(تربيت دينی)؛ قم: پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1380.
  7. راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد؛ المفردات فی غریب القرآن؛ بیروت: دارالعلم، 1412ق.
  8. ریو، مارشال؛ انگیزش و هیجان؛ ترجمه یحیی سید محمدی؛ تهران: ویرایش، 1384.
  9. زمخشری، محمودبن عمر؛ کشاف؛ بیروت: دارالکتاب العربی، 1407ق.
  10. سياح، احمد؛ فرهنگ بزرگ جامع نوين؛ تهران: اسلام، 1383.
  11. شجاعی، محمدصادق؛ دعا وسلامت روان؛ قم: دفترعقل، 1388.
  12. شیخ صدوق؛ خصال؛ بیروت: مؤسسه أعلمی، 1410ق.
  13. صدرالسادات، سیدجلال و همکاران؛ عزتنفس در افراد با نیازهای ویژه؛ تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، 1380.
  14. عاملی، شیخ حر (1409 ق).«وسائل الشیعه»، قم: آل البیت.
  15. علی‌بن‌الحسین الصحیفه السجادیه الکامله؛ تهران: میثم تمار، 1384.
  16. عمید، حسن؛ فرهنگ فارسی؛ تهران: امیرکبیر، 1379.
  17. غروی نایینی، نهله؛ عوامل آرامش روح انسان در قرآن کریم؛ تهران: دانشور، 1380.
  18. فتال نیشابوری، محمدبن‌حسن؛ روضه الواعظین؛ قم: رضی، 1381.
  19. فیض کاشانی، ملا محمد‌محسن؛ المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء؛ قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1383.
  20. قمی، شیخ عباس؛ مفاتیح الجنان؛ قم: کتابچی، 1381.
  21. کلینی، محمدبن‌یعقوب؛ اصول کافی؛ ترجمه سید هاشم رسولی؛ قم: قائم آل محمد، 1385.
  22. مایکل، آرگایل؛ روان شناسی شادی؛ ترجمه مسعود گوهری؛ اصفهان: جهاددانشگاهی، 1382.
  23. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار؛ تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1372.
  24. محمدی ری‌شهری، محمد؛ میزان الحکمه؛ قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1362.
  25. مدرسی، سیدمحمدتقی؛ دعاپرواز روح و راه زندگی؛ ترجمه مصطفی کمال‌نژاد؛ قم: مطلع الفجر، 1371.
  26. میلانی‌فر، بهروز؛ بهداشت روانی؛ تهران: قومس، 1382.
  27. ورام، ابی‌الحسین؛ تنبیه الخواطر و نزهه النواظر (مجموعه ورام)؛ بیروت: دارالتعارفف.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

داستان های قرآن و تربیت دینی کودکان بر اساس مدل لیپمن

داستان های قرآن و تربیت دینی کودکان بر اساس مدل لیپمن

از همان لحظات آغازین، زندگی یک کودک با پرورش جسمی و روحی او، آینده و سرنوشت او نیز رقم می­خورد.
راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

چگونه می‌توان افکار و تخیلات شیطانی را از ذهن و قلب خود دور کرد؟ انسانی كه برای تهذیب روح و تربیت دینی خود قدم برمی‌دارد، شیطان رأی قوه متخیله او را به‌جای وحی و عقل می‌نشاند و موهوم و مُتَخَیل را معقول جلوه می‌دهد...
سیری در سیر‌ه تربیتی ـ فردی پیامبر اکرم (ص)

سیری در سیر‌ه تربیتی ـ فردی پیامبر اکرم (ص)

اين نوشتار بر آن است تا رفتارهايي را که از رسول خدا (ص) در مقام تربيت ديگران و براي اثرگذاري بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار آنان در هر مکان و زماني انجام ‌شده است را با روش کتابخانه‌ای و رویکرد توصیفی، روشن سازد...
نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

در این مقاله سعی بر آن است تا ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی قصه، اهمیت، انواع، ویژگی‌ها و ارزش‌های تربیتی قصه موردبررسی قرار گیرد، سپس جایگاه، اهمیت و ویژگی‌های قصه در قرآن موردبررسی قرار می‌گیرد و ...
روش‌های ترویج امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر در آموزش‌وپرورش

روش‌های ترویج امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر در آموزش‌وپرورش

پژوهش حاضر با هدف بررسی روش‌های ترویج امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر در آموزش‌وپرورش و به روش توصیفی از نوع کتابخانه‌ای انجام شده است...
Powered by TayaCMS