تربيت دینی چیست؟ و هدف غایی مطرح در آن كدام است ؟
هدف غایی تربیت دینی (اسلامی)
دین، نوعی زندگی است و تربیت دینی،[1] فرآیندی است
که آدمی را برای نحوه خاصی از حیات (به تعبیر علامه جعفری، حیات معقول) مهیا میسازد
(حسینی، 1379، 189). این نحوه زندگی، بر مبنای اصول، قواعد و راهبردهای از پیش تعیین
شدهای شکل میگیرد که از طریق دین و عقاید و شریعت به آدمی عرضه شده است.
مروری بر مفاد متون دینی و فرهنگی، ما را با این واقعیت غیرقابل انکار روبرو میسازد
که دین (اسلام)، یک پدیده جهانی است و در تجربه تاریخی خود همواره برای جهانی شدن کوشیده
است و امروزه نیز دیندارن و پیروان آئین حنیف اسلام باید برای جهانی شدن آن بکوشند.
آیات قرآنی به صراحت یا به صورت غیرمستقیم از جهانی بودن رسالت پیامبر (ص) و محدود
نبودن آن به عصر مشخصی سخن گفته و نگاه جهانی دین را حکایت کرده است (انبیاء/ 107).
زارعان (1379) مینویسد: گاه از تربیت دینی، تربیت به معنی الاعم اراده میشود. این
معنی شامل همه ابعاد تربیتی در یک بستر دینی شده و میتوان آنرا با تربیت اسلامی مترادف
دانست. منظور این است که کودک، نوجوان یا جوان مسلمان به گونهای آموزش ببیند و تربیت
شود که شخصیت او با اهداف دینی مطرح شده در قرآن شریف و روایات، همگونی داشته باشد
و نهایتاً آنگونه باشد که بتوان او را مسلمان به معنای واقعی کلمه دانست.
گاهی از تربیت دینی، به تربيت به معنی الاخص یاد میکنیم. در این اصطلاح، در بین همه
ابعاد تربیتی، به رشد معنوی و اعتقادی توجه ویژهای میشود و بدین وسیله سایر ابعاد
تربیتی و حتی بُعد اخلاقی از بحث خارج میشود. به منظور تمایز این بعد خاص تربیتی،
این نوع تربیت دینی را تربیت ایمانی یا معنوي[2] مینامیم.
بر اساس این تعریف خاص، دیگر نمیتوان در تبیین تربیت دینی، منابع اخلاقی را اصل قرار
داد. آری اخلاق اسلامی از دین نشئت گرفته و در تعریف هدف و همچنین در راه رسیدن به
آن از دین کمک میگیرد؛ اما سخن این است که میتوان مسائل تربیت دینی را از مسائل تربیت
اخلاقی جدا نمود و برای هر کدام باب مستقلی باز کرد؛ مراد از این نوع آموزش و پرورش
این است که شرایطی برای فرد مورد تربیت ایجاد شود تا نگرش او نسبت به خود، جهان اطراف
و خالق این جهان بر اساس آنچه «خود» مییابد و فطرت او اقتضا میکند رشد کرده و آنچه
را که لازمۀ پیمودن این مسیر است فراگيرد. به دیگر سخن، همچنانکه این معنا از تربیت
دینی را تربیت ایمانی نامیدیم، مراد این است که شرایطی برای متربی فراهم آید تا ایمان
او تقویت شود و جایگاه خود را در کل مجموعه هستی بازیابد.
هدف تربیت دینی آن است که افراد جامعه را در فهم دین یاری رساند تا آنها بتوانند
آگاهانه درباره آن بیندیشند. این کار زمانی ممکن است که اذهان و عواطف آدمی، درهای
خود را به روی دین نبندند و تصور نشود که دین چیزی منسوخ و مطالعه آن فاقد ارزش است؛
بنابراین تنها راه سعادتمند شدن انسان، بهرهمندی او از تعلیم و تربیت دینی است (رحیمی،
1380، 41).
به طورکلی، تعریف تربیت دینی به منظور آشنا ساختن افراد با جریان کسب معرفت ایمانی
و عقاید دینی است و همچنین پذیرش سنتها و اعمال دینی، توجه به ملاحظات اخلاقی و رفتاری
مورد تأیید دین و به عبارت دیگر ایجاد یا پرورش ایمان در افراد را در برمیگیرد. گریمیت
[3] در این زمینه مینویسد: «تعلیم و تربیت مذهبی به
فعالیتهایی اشاره دارد که موجب پرورش ایمان در افراد میشود، بهویژه فعالیتهایی
که به آشنا کردن کودکان و نوجوانان به هسته اصلی معرفت، ایمان و عقاید ایمانی و ...
منجر میشود (خاکپور،1381، 149).
قرآن کریم: «طاعت و بندگی خداوند بر اساس علم، معرفت، تقوا و عمل صالح».
پیامبرخاتم (ص): «طاعات و بندگی خداوند بر اساس علم، معرفت، تقوا و عمل صالح».
امام علی (ع): «طاعات و بندگی خداوند بر اساس علم، معرفت، تقوا و عمل صالح».
امام حسین و دیگر معصومین (ع): طاعات و بندگی خداوند بر اساس ایمان به خدا، پیروی از
حق و مبارزه با باطل.
فارابی: «سعادت در سایه هدایت و راهنمایی الهی».
غزالی: «سعادت در سایه معرفت به خدای تعالی».
خواجه نصیرالدین طوسی: «درک معقولات و تمییز قبیح از جمیل».
ملاصدرا: «شناخت حق، راه راست و رستاخیز و عمل بر اساس رهنمودهای مربوط».
امام خمینی (ره): «شکوفایی فطرت و حصول اخلاق کریمه».
مرتضی مطهری: «پرستش خداوند (ایمان به خدا و عمل به اوامر خداوند)».
محمدباقر صدر: «قرب الهی (اعمال آگاهانه با نیت خالص)».
منبع: سیاوش و سعید پور طهماسبی؛« رویکرداسلامی در بهرگیری از رسانههای پست مدرن در
تربیت دینی»؛ فصلنامه پژوهشنامه تربیت تبلیغی، پیش شماره دوم، زمستان 1391.