درباره بخشش

درباره بخشش

 عَنْ أَبِي‌عَبْدِ‌اللَّهِ علیه السلام قَالَ كَانَ بِالْمَدِينَةِ رَجُلٌ بَطَّالٌ يُضْحِكُ أَهْلَ الْمَدِينَةِ مِنْ كَلَامِهِ فَقَالَ يَوْماً لَهُمْ قَدْ أَعْيَانِي هَذَا الرَّجُلُ يَعْنِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَمَا يُضْحِكُهُ مِنِّي شَيْ‏ءٌ وَ لَا بُدَّ مِنْ أَنْ أَحْتَالَ فِي أَنْ أُضْحِكَهُ قَالَ فَمَرَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام ذَاتَ يَوْمٍ وَ مَعَهُ مَوْلَيَانِ لَهُ فَجَاءَ ذَلِكَ الْبَطَّالُ حَتَّى انْتَزَعَ رِدَاءَهُ مِنْ ظَهْرِهِ وَ اتَّبَعَهُ الْمَوْلَيَانِ فَاسْتَرْجَعَا الرِّدَاءَ مِنْهُ وَ أَلْقَيَاهُ عَلَيْهِ وَ هُوَ مُخْتَبٍ لَا يَرْفَعُ طَرْفَهُ مِنَ الْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ لِمَوْلَيَيْهِ مَا هَذَا فَقَالَا لَهُ رَجُلٌ بَطَّالٌ يُضْحِكُ أَهْلَ الْمَدِينَةِ وَ يَسْتَطْعِمُ مِنْهُمْ بِذَلِكَ قَالَ فَقُولَا لَهُ يَا وَيْحَكَ إِنَّ لِلَّهِ يَوْماً يَخْسَرُ فِيهِ الْبَطَّالُونَ.

در مدینه مردی بیکار بود که مردم را می‌خنداند. روزی گفت علی بی حسین علیه السلام مرا خسته کرده تا به‌حال نتوانسته‌ام او را بخندانم و کاری کنم که بخندد. روزی امام سجاد به همراه دو نفر می‌گذشت. او از پشت آمد و ردای امام را از دوشش برداشت و گریخت. آن دو همراه بدنبالش دویدند و او را با رداء گرفتند و آوردند. امام علیه السلام پرسید: این مرد کیست؟ گفتند: مردی بی‌کار که مردم را می‌خنداند و بدین‌وسیله غذایی به او می‌دهند. امام علیه السلام فرمود: وای بر تو! در مسیر انسان روزی است که بی‌کاران در آن پشیمان‌اند.

عَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعَ أَمِيرُ‌الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام رَجُلًا يَشْتِمُ قَنْبَراً وَ قَدْ رَامَ قَنْبَرُ أَنْ يَرُدَّ عَلَيْهِ فَنَادَاهُ أَمِيرُ‌الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مَهْلًا يَا قَنْبَرُ دَعْ شَاتِمَكَ مُهَانًا تُرْضِي الرَّحْمَنَ وَ تُسْخِطُ الشَّيْطَانَ وَ تُعَاقِبُ عَدُوَّكَ فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَرْضَى الْمُؤْمِنُ رَبَّهُ بِمِثْلِ الْحِلْمِ وَ لَا أَسْخَطَ الشَّيْطَانَ بِمِثْلِ الصَّمْتِ وَ لَا عُوقِبَ الْأَحْمَقُ بِمِثْلِ السُّكُوتِ عَنْهُ ...

امیرالمؤمنین شنید که مردی خادمش قنبر را شتم می‌کرد و قنبر می‌خواست جوابش را بدهد. علی علیه السلام صدایش کرد و گفت صبور باش قنبر! ناسزاگوی خویش را رها کن تا خدا را راضی کرده باشی و شیطان را خشمگین؛ و خود او را ادب کرده باشی. قسم به خدا که با هیچ‌کار به مانند حلم، خداوند راضی نمی‌شود و با هیچ‌چیز مثل خاموشی شیطان به خشم نمی‌آید و با هیچ‌‌چیز مثل سکوت، احمق تربیت نمی‌شود.

 

برگرفته از المجالس للمفيد

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

پر بازدیدترین ها

معرفی کتاب تجربه‌های عرفانی در ادیان

معرفی کتاب تجربه‌های عرفانی در ادیان

كتاب به بررسي تجربه عرفاني در سنت‌های معنوي بوميان قاره امريكا تايوييسم بوديسم و هندوييسم و مطالعه عرفان مسيحي يهودي و اسلامي...
 معرفی کتاب مشاوره و روان‌درمانگری با رویکرد معنویت

معرفی کتاب مشاوره و روان‌درمانگری با رویکرد معنویت

در این کتاب با سرفصل‌هایی چون: مبانی تئوریکی، گستره و اهمیت به‌کارگیری معنویت در مشاوره و روان درمانگری، فرآیند به‌کارگیری معنویت در مشاوره و روان درمانگری، کاربرد معنویت در مشاوره و روان درمانگری، مداخلات معنوی و...، آشنا خواهیم شد.
معرفی کتاب انديشه‌هاي اوشو

معرفی کتاب انديشه‌هاي اوشو

اوشو عشق جنسي را مقدمه رسيدن به خدا مي‌داند از نظر او اين نوع عشق شروع حركت به سوي خداوند است. به اين صورت كه عشق ابتدا به صورت جنسي ظهور مي‌كند، سپس...
معرفی کتاب «کودک، نوجوان و معنویت»

معرفی کتاب «کودک، نوجوان و معنویت»

این کتاب شامل نه فصل است که به ترتیب با عناوینی همچون تعریف و ابعاد معنویت؛ نظریه و مفاهیم معنوی در کودکی و نوجوانی...
Powered by TayaCMS