قال الصّادق - علیه السّلام -:
المفوّض امره الی اللَّه فی راحة الابد والعیش الدّائم الرّغد. والمفوّض حقّاً هو العالی عن کلّ همّة دون اللَّه تعالی، کما قال امیرالمؤمنین - علیه السّلام -:رضیت بما قسّم اللَّه لی - - - - - وفوّضت امری الی خالقی کما احسن اللَّه فیما مضی - - - - - کذلک یحسن فیما بقی وقال اللَّه - عزّ وجلّ - فی مؤمن آل فرعون: وافوّض امری الی اللَّه انّ اللَّه بصیر بالعباد. فوقیه اللَّه سیّئات ما مکروا وحاق بآل فرعون سوء العذاب.(79) والتّفویض خمسة احرف، لکلّ حرف منها حکم، فمن اتی باحکامه، فقد اتی به: التّاء، من ترک التّدبیر فی الدّنیا؛ والفاء، من فناء کلّ همّة غیر اللَّه؛ والواو، من وفاء العهد وتصدیق الوعد؛ والیاء، من الیأس من نفسک والیقین بربّک؛ والضّاد، من الضّمیر الصّافی للَّه والضّرورة الیه. والمفوّض لا یصبح الّا سالماً من جمیع الافات، ولا یمسی الّا معافی بدینه.
امام صادق (ع) فرمود: آنکه کار خویش به خدا واگذارد، در آسایش ابدی و عیش خوشی دائم باشد و کسی به حقیقت، دارای این صفت است که برترین مقصد او خدا باشد. امیر مؤمنان (ع) [با اشاره به این معنا] میفرماید: به آنچه خدای نصیبم کرد، راضی شدم - - - - - و امر خویش به آفریدگارم وانهادم چنانکه خدا گذشتهام را نیک آورد - - - - - همانسان، آیندهام را نیک آورد و خدای - عزّوجلّ - درباره مؤمن آلفرعون چنین فرمود: و امر خویش به خدای واگذار، که خداوند نسبت به بندگان بیناست؛ پس، خداوند او را از نقشههای سوء آنان نگاه داشت و عذابی شدید بر آل فرعون وارد شد؛ و کلمه تفویض (واگذاری کار خویش به خدا) پنج حرف باشد و هر حرفی را حکمی است؛ پس آنکس که احکام آن را مراعات کند، به مرتبه تفویض رسیده است:
- حرف تاء ترک تدبیر [امور] دنیا باشد؛
- فاء فنای هر مقصودی که به غیر خدا معطوف کند؛
- واو وفای به عهد وصدق وعد است؛
- یاء تو را از خود مأیوس و به پروردگارت موقن کند؛
- ضاد ضمیر و باطنی را فراهم میآورد که برای خداوند، خالص و پاک باشد و ضرورت را در پیوستن به حق ببیند. شخص مفوّض شبی را صبح نکند، مگر آنکه از همه آفات سالم باشد و صبحی را شام نکند، مگر آنکه دین او به سلامت باشد.