نقدی برعرفان کیهانی با تکیه بر آموزه‌های نهج‌البلاغه

نقدی برعرفان کیهانی با تکیه بر آموزه‌های نهج‌البلاغه

حسنعلی یزدانی جزی[1]

محسن خوش فر[2]

چکیده

نیاز انسان به‌معنویت، با نگاهی نواندیشانه، عامل مهمی برای ظهور و بروز عرفان‌های جدید در جوامع بشری شده است. انزجار از مادی‌گرایی، دنیاطلبی و عطش روزافزون به‌معنویت در بین افراد جامعه از یک‌سو و انگیزه‌های سوداگرایانه برخی جریان‌ها یا افراد فرصت‌طلب از دیگر سوی، عاملی برای نضج و رشد عرفان‌های کاذب و انحرافی گردیده است. در این راستا عرفان کیهانی نیز، با مقاصد انحرافی و شیطانی توانسته است تعداد زیادی از افراد روشنفکر و تحصیل‌کرده ما را تحت‌تأثیر خود قرار دهد. تحلیل منطقی و نقد صحیح این جریان، منطبق با معارف و آموزه‌های کتاب شریف نهج‌البلاغه، می‌تواند ضمن جلوگیری از توسعه این جریان انحرافی، باعث نجات و دستگیری راه‌یافتگان، در این مسیر خطرناک باشد. در این مقاله سعی شده، ابتدا سخنان بنیان‌گذار عرفان کیهانی بیان و سپس با استناد به کلمات امام علی 7، به‌عنوان پرچم‌دار عرفان اسلامی، با روشی انتقادی - تطبیقی به‌‌نقد و تحلیل موضوعات پرداخته شود. این مقاله توانسته است، با توجه به تبیین مؤلفه‌های موجود در عرفان اسلامی منطبق با آموزه‌های نهج‌البلاغه، از قبیل امکان شناخت خداوند، جایگاه صفات الهی، معاد و احوال قیامت و شیطان و ضرورت تبری جستن از او، انحراف موجود در عرفان کیهانی را رصد، اثبات و به رشته تحریر در آورد.

واژگان کلیدی: امام علی، نهج‌البلاغه، عرفان، طاهری، عرفان کیهانی.

 

 

A critique of cosmic mysticism based on the teachings of Nahj al-Balagh

Hassan Ali Yazdani Jazi[3], Mohsen Khoshfar[4]

Abstract:

The need to spirituality, with an enlightened look, is an important factor in the emergence of new mystic movements in human societies. In other words, the disgust from materialism and the fervor or the thirst for humanity among the people on the one hand, and the utilitarian motives of some movements on the other hand, has serious contribution to the development of false and deviant mysticism. In this regard, the cosmic mysticism has been able to influence many of enlightened thinkers and educated people with diverse and evil intentions. The logical analysis and correct critique of this movement, in accordance with the teachings and Nahjol Balagh, can prevent the development of this deviant movement. In this article, first, the words of the founder of cosmic mysticism are expressed and then, referring to the words of Imam Ali (as), as the founder of Islamic mysticism, are analyzed with a critical-comparative approach. This article has been able to observe the deviation of cosmic mysticism, explaining the components of Islamic mysticism in accordance with the teachings of Nahj al-Balaghah, such as the possibility of recognizing God, the place of divine attributes, resurrection, Satan and the necessity of escaping from him.

Key words: Imam Ali (as), Nahj al-Balagha, mysticism, Taheri, cosmic mysticism (Erfan Kayhani).

 

[1]. دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علوم قرآن و حدیث قم

[2]. دکتری تفسیر تطبیقی جامعه المصطفی قم.

[3] . Master student in the University of Quran and Hadith in Qom.

[4] . Ph.D. of Comparative interpretation in al-Mustafa international university.

Powered by TayaCMS