عرفان اشو

عرفان اشو

باسمه تعالی

نویسنده: محمد حسین کیانی

واژگان کلیدی: راجنیش، تفکرگریزی، مراقبه، ادیان و مذاهب.

مقدمه

اشو در 11 دسامبر 1931 ميلادي در روستاي کوچک و دورافتاده« کوچ وادا» در ايالت« مادهيا پرادش» به دنيا آمد. از آغاز کودکي بيشتر تحت تأثير پدربزرگ و مادربزرگ مادري خود بود. وي علاقه وافري نسبت به آنان داشت. در سن هفت‌سالگي پدربزرگ مادري‌اش را از دست داد و به گفته خودش اين واقعه تأثير عميقي بر زندگي دروني او گذاشت و پنجره‌اي براي ايجاد اراده‌اي در جهت کشف حقايق عرفاني او شد. وی تحصيلات مقدماتي را در هند گذراند سپس به دانشگاه سائوگر وارد شد و در سال 1953 ميلادي تحصیل در رشته فلسفه را به پایان رسانید و حدود نه سال در دانشگاه جبال‌پور به تدریس آن مشغول شد.

اشو در دوران تدريس به اقصي نقاط هند سفر کرد و علاوه بر بررسي تمام آداب و رسوم مذهبي اقوام هندي به ايراد سخنراني‌هايي درباره عقائد عرفاني و مراقبه‌هاي خويش پرداخت. او بيش از 35 سال به تعليم آموزه‌هاي خود ادامه داد و توانست طرفداران و شاگردان فراواني را در هندوستان به دور خود جمع كند. اشو به سال 1974 میلادی مرکزی را با عنوان «مجمع بین المللی مراقبه» در هندوستان پایه‌گذاری کرد و بعد از چند سال به امریکا مهاجرت کرد و مریدان زیادی را گرد خود آورد و به شکل گسترده‌ای به آموزش عقاید خود پرداخت. در نهایت اشو به سال 1990 میلادی رخت از جهان بربست. وي چهارسال بعد يعني در سال 1990 در 19 ژانويه براثر زهري که هنگام بازگشت به هند به وي خورانده بودند کشته شد. زهر چنان بود که بعد از گذشت مدت طولاني علائم خود را در بدن وي نمايان ساخت و به‌تدريج او را از پاي درآورد .گمان مي‌رود که در زندان ايالت اوکلاهوما، يک منبع قدرت متوسط تشعشع راديواکتيو را در تشک خواب او پنهان کرده بودند. تا ناتواني‌هاي عقلاني، قابليت‌‌هاي گفتاري و سيستم دفاعي بدنش را نابود کنند. در صبح پنجم نوامبر براي صبحانه دو قطعه نان تست خيس خورده در يک سس بي‌طعم و بي بو را به وي خوراندند. بلافاصله بعد از خوردن آنها، اوشو احساس تهوع شديد کرد. بعدها طبق دريافت دکترش، مشخص شد که وي را جز قرار دادن در معرض تشعشع راديواکتيو، با زهر فوق‌العاده مهلک« تاليوم » ( فلز سنگين مورد استفاده در زهر موش صحرايي ) نيز مسموم کرده‌اند.

تعداد پیروان اشو در کشورهای مختلف جهان حدود سیصد‌هزار نفر تخمین زده می‌شود و محل اصلی تجمع این آیین در شهر پونای هندوستان است. اشو هرگز کتابی ننوشت، اما سخنرانی‌های او را به‌صورت کتاب منتشر كرده‌اند. سخنرانی‌های اشو را حدوداً هفت‌هزار جلسه شمرده‌اند و تعداد کتاب‌های او را بالغ بر ششصد عنوان کتاب دانسته‌اند.

اساس تعالیم او

در مکتب اشو مخالفت با تفکر و مبازره با منطق و فلسفه موج می‌زند و تنها رقص و شادی اهمیت دارد مشرب او سرشار از ترغيب به سوي جدي نبودن، شاد بودن، عاشق شدن، خنديدن، آزاد شدن، رقصيدن و آوازخواندن است. در گوشه گوشه عرفان اوشو آدمي تشويق به زندگي مادي مي‌شود و لذت بردن از لذايذ مادي و به دست آوردن آرامش و دوري از ناملایمي‌ها و رجوع به هر آنچه انسان را در اين دنيا با تمام تعلقاتش خوشحال می‌کند. اشو می‌گوید: کائنات يک شوخي است. خنده عبادت است. اگر بتواني بخندي چگونه عبادت کردن را آموخته‌اي. جدي نباش آدم جدي هرگز نمي‌تواند مذهبي باشد. آدمي که بتواند بي‌چون و چرا بخندد، آدمي که همه‌ی مسخرگي و همه‌ی بازي زندگي را مي‌بيند، در ميان آن خنده به اشراق مي‌رسد(اشو، 1382: 105).

اشو می‌گوید: عبادت تفريح است. بنابراين چنانچه به معبدي رفتي و خيلي جدي شدي معبد را عوضي گرفتي. براي خنديدن به معبد برو، براي شادماني و لذت به معبد برو، براي جشن و سرور به معبد برو. سرمست باش، بانشاط باش در حال جشن و پايکوبي، در حال آواز خواني و در حال رقص. بگذار کائنات از طريق تو مجال بازيگوشي بيابند. بگذار بازيگوشي تنها عبادت تو باشد، بگذار نشاط و شادماني تنها نيايش تو باشد و ... خوش باش، لذايذ را درياب. خداوند شئ نيست موضع است. موضع جشن و سرور. غصه را دور بريز! او به تو خيلي نزديک است. به پايکوبي برخيز. اين چهره ماتم‌زده را کنار بگذار. اين توهين به مقدسات است چه او بسيار نزديک است... با جسم خود به مخالفت برنخيز، آن خانه توست. برضد آگاهي‌ات نباش زيرا بدون آگاهي شايد خانه‌ات بسيار آراسته باشد اما صاحب خانه‌اي نخواهد داشت، تهي خواهد بود. آنها در کنار هم زيبايي و زندگي برتر و کامل‌تري مي‌آفرينند(همان، 130).

در مکتب اشو تمامی ادیان و مذاهب پوچ دانسته می‌شوند و همگی به مثابه «دروغ‌های بزرگ تاریخ» معرفی می‌گردند. اشو می‌گوید: « همه آئين‌ها بر پايه دستاويزي ساختگي بنا شده است. همه شيوه‌ها دروغين‌اند. آنها تنها يک موقعيت را پديد مي‌آورند و انگيزه نيستند. مي‌توان دستاويزهاي تازه‌اي به بار آورده و دين‌هاي تازه‌اي پديد آورد. دستاويزهاي کهنه فرسوده مي‌شوند. دروغ‌هاي کهنه از رنگ‌وبو مي‌افتند و به دروغ‌هاي نوتري نياز خواهد بود»( اشو، 1380: 20) و در جایی دیگر چنین ادامه می‌دهد که «نيازي نيست که صوفي مسلمان باشد. صوفي مي‌تواند به هر صورتي و به هر شکلي باشد به دليل اينکه صوفي‌گري هسته اصلي همه‌ي مذاهب است. صوفي‌گري به طور خاص با اسلام کاري ندارد. صوفي‌گري مي‌تواند بدون اسلام هم وجود داشته باشد. اما اسلام بدون صوفي‌گري نمي‌تواند وجود داشته باشد.» (اشو، 1384: 1)

عشق که معنای آن در مکتب اشو کم‌وبیش برابر با علاقه‌ی جنسی است، درون‌مایه بسیاری از تعالیم او را شامل می‌شود. اوشو معتقد است كه تمام اماکن معنوي از خدا خالي‌اند و کابين‌هاي عشق مملو از خدايند (اشو، 1382: 117). سکس مسئله اصلي است و همه دشواري‌ها ديگر از آن سرچشمه مي‌گيرد تا پيش از زماني‌که انسان به شناخت ژرفي از نيروي جنسي دست پيدا نکرده باشد ياري دادن او امکان ناپذير است. ( اشو، 1380: 79).

در مكتب اشو مراقبه داراي اهميت فوق‌العاده‌اي است، مراقبه‌هايي که با توجه با عقاید نظری او فاقد بنیادهای معرفتی و چارچوب منطقی است. او می‌گوید: زندگي بدون مراقبه گياه‌وار زيستن است. شماها مي‌توانيد گياهان متفاوتي باشيد: يکی کلم است و ديگري گل کلم... گل کلم فقط يک کلم است با مدارج دانشگاهي، چندان فرقي نيست. زندگي چندان گسترده و عظيم و چنان عجيب و اسرارآميز است که نمي‌توان آن‌را به يک قاعده يا اندرز تقليل داد. همه اندرزها کم مي‌آيند، زياد کوچک‌اند. آنها نمي‌توانند زندگي و انرژي‌هاي زنده‌اش را در خود جاي دهند. از اين‌رو اين قاعده طلايي اهميت مي‌يابد: اينکه هيچ قاعده طلايي‌اي وجود ندارد( اوشو، 1382: 407).

محمد حسین کیانی

فهرست منابع:

  1. اشو، (1382) الماس اشو ، مرجان فرجي، فردوس، چاپ چهارم.
  2. ( اشو، (1380) شهامت، خدیجه تقی‌پور، فردوسی، تهران.
  3. (اشو، (1384) آواز سکوت، ميرجواد سيدحسيني، هودين، چاپ اول.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

اين نوشتار با روش توصيفي-تحليلي به جايگاه انسان كامل در نظام هستي ا ز منظر عارفان مسلمان پرداخته است. از منظر آنان انسان كامل، خليفه حق‌تعالي، قطب عالم امكان و واسطه دريافت فيض از حق‌تعالي است. به عقيده بسياري از عرفا، انسان كامل به منزله روح عالم هستي مي‌ماند؛ همان‌گونه که روح امور بدن را تدبير مي‌كند، انسان كامل هم امور عالم را تدبير مي‌نمايد؛ گرچه به لحاظ بشري خود وي توجه نداشته باشد. هرگاه انسان كامل از عالم دنيا به عالم آخرت منتقل شود، خزائن الهي نيز به آن عالم منتقل خواهند شد، بساط عالم ماده جمع خواهد شد و رستاخيز قيام خواهد كرد. اين باور اهل تصوف، با عقايد شيعي، بسيار هماهنگ است؛ زيرا روايات شيعي نيز در اين معنا، صراحت دارد كه هرگاه حجت خدا از روي زمين ارتحال يابد، زمين متلاشي خواهد شد؛ ويژگي‌هاي كه از زبان اهل تصوف براي اهليبت بيان شده است، حاكي از اين مطلب است كه از منظر آنان انسان كامل، منطبق بر اهلبيت (ع) مي‌شود.
حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي، حقيقتي است كه از هر قيدي رها است؛ از اين حقيقت به غيب الغيوب و هويت مطلقه و وجود من حيث هو هو، نيز تعبير كرده‌اند. اين حقيقت در مرتبه اطلاق هيچ حكمي را نمي‌پذيرد، به همه موجودات نسبت يكسان دارد؛ اما از لازمه آن، علم به ذات و شعور به كمال ذاتي و اسمائي است. علم به ذات موجب، افتادن بي‌تعين در دام تعين مي‌شود.
جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

عقل در نظام سلوکی عرفا، دارای دو جایگاه مجزا است. عقل در مراحل ابتدایی سلوک هدایتگر، راهگشا و روشنگر است؛ اما در مراحل عالی‌تر سلوکشان هدایتگری و راهبری از عقلانیت و تعقل جدا می‌شود؛ در این راستا باید توجه داشت که منزلت عقل نفی نمی‌شود، بلکه عقلانیت در صیرورت وجودی عارف به امری فراعقلی و نه غیرعقلی تبدّل و تحول می‌یابد. متاسفانه نزد برخی راهروان طریق سلوک این امر به مثابه ضد عقلی بودن تعالیم عرفانی تلقی می‌شود، حال آن‌که میان امر فراعقلی و امر غیر عقلی تفاوت و تمایز معناداری است که می بایست مورد توجه و تأمل عرفان پژوهان و سالکان راه قرار گیرد؛ در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم انسان‌شناختی و وجودشناختی مفهوم عقل، به تفاوت و تمایز میان این دو ساحت اشاره و لوازم معرفت شناختی آن استخراج خواهد شد.
الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

قرآن کریم با استفاده از آیات خویش انسان را به‌سوی کمال سوق می‌دهد؛ پس باید بر طبق این فرمان‌ها روند زندگی را در مسیر رویش قرارداد. با بررسی و تحلیل الگوی رویش می‌توان اصلی‌ترین نقش را در خود فرد و آن جامعه جستجو کرد که ایمان را در درون خویش حس نمودند و فطرتشان علی‌رغم، القائات منفی افراد دیگر، ایشان را به این مسیر نزدیک نمودند، مانند همسر فرعون که با توجه به محیطی دور از معنویات، به دیندار شد...

پر بازدیدترین ها

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

این پژوهش نشان می‌دهد که ایجاد رابطه درست بین فرد و مسائل خود، ایجاد رابطه درست بین فرد و دیگران و ایجاد رابطه با خدا و کسب آرامش در پرتو آن از آثار رشد معنوی است؛ همچنین، تفکر، ایمان، انجام خوبی و ترک زشتی از علل رشد معنوی و جهل، کفرورزی و پیروی از شهویات از موانع رشد معنوی است.
عرفان اشو

عرفان اشو

انسان از منظر کریشنا مورتی

انسان از منظر کریشنا مورتی

کریشنامورتی در جای‌جای گفته‌های خویش به موضوع دانستگی اشاره می‌کند و سرانجام پند او این است که باید از هر دانستگی رها شد تا آزاد گشت و انسان شد...
نسبت معنویت و روان‌شناسی

نسبت معنویت و روان‌شناسی

در این پژوهش در پی یافتن سیر تحول علم روان‌شناسی از منظر توجه به موضوع معنویت و یافتن ارتباط و نسبت روان‌شناسی و معنویت هستیم...
رابطه طبیعت انسان با رنج‌ها از دیدگاه اوشو

رابطه طبیعت انسان با رنج‌ها از دیدگاه اوشو

اوشو با توجه به نگرش خاصی که به طبیعت انسان دارد، معتقد است انسان چون از طبیعت خود دور افتاده و بر طبق اوامر «ذهن» و «نفس» رفتار می‌کند، همیشه غمگین و رنجور است
Powered by TayaCMS