نویسنده کتاب انديشههاي
اوشو، حمیدرضا مظاهری سیف است. این کتاب توسط مؤسسه فرهنگي، بهداشت معنوي منتشر شده است. عناوین این
کتاب شامل نیلوفر عشق در مرداب شهوت، مراقبه نیازمند عشق، درنگی در مراقبه اشو،
سراب معنویت، خود فریبی اخلاقی، دروغی به نام صداقت، عشق و اختیار، عشق پیدایشگر،
درک ضرورت یگانگی عاشق با معشوق، کشف انس در حجاب سوز، عفت کیمیای مقدس و... است.
هدف اصلي اين كتاب كه تحليل، نقد و بررسي انديشههاي مروج
مشهور معنوي، به نام راجنيش بگوان، معروف به اوشو است. که عشق را محور اصلي تعاليم
خود قرار داده و در بين عدهاي از مردم جهان مقبوليتي عام يافته است. نظريه اصلي
او و نوآوري بزرگش اين است که عشق جنسي و مراقبه را به هم آميخته، ترکيبي از اين
دو را براي تأمين معنويت بشر دنياي اين روزگار پيشنهاد مي کند .
اين اثر در هفده بخش تنظيم شده است كه در آن به افكار و
انديشه هاي نامعمول و التقاتي اشو پرداخته مي شود، نيلوفر عشق در مرداب شهوت عنوان
اولين بحث در کتاب حاضر است: اوشو دلبستگي زيادي به مذهب تانترا دارد که يکي از
فرقههاي مذهبي بين بودايي و هندويي است. تانتراي بودايي بيشتر روي مراقبه تأکيد
دارد و تانتراي هندويي عشق را مهم تر قلمداد مي کند، اوشو اين دو را ترکيب کرده،
ولي نقش محوري را به عشق و کامروايي ميدهد. در تانتراي هندويي که معمولا شاکتي
پرست ناميده مي شود، مبنا اين است که شهوات و خواهشهاي نفساني را با تخليه کامل
آنها در مراسم مذهبي بهتر ميتوان تحت فرمان درآورد. غريزه جنسي را نبايد سرکوب
کرد، بلکه بايد به دقيق ترين وجه به اظهار آن پرداخت و در ارضايش کوشيد.
اوشو عشق جنسي را مقدمه رسيدن به خدا ميداند از نظر او اين
نوع عشق شروع حركت به سوي خداوند است. به اين صورت كه عشق ابتدا به صورت جنسي ظهور
ميكند، سپس ارضاي آزادانه آن، نيروي درون را رها كرده، رو به شكوفايي مي برد تا
جايي كه ذهن از همه تصورات و دل از همه اميال پاك شده به درك خداوند ميرسد وعشق
را در رابطه با كل هستي خداوند و كشف خويشتن تجربه كند. اوشو از روشهاي پرهيزكارانه
در عشق جنسي دلخور است و مراقبه صرف را ناكارآمد ارزيابي ميكند.
مراقبه، نيازمند عشق، از ديگر عناوين کتاب حاضر است که در
مقدمه آن آمده است: مراقبه سفري است به اعماق درون براي کشف هستي خود و ديدار با
خويشتن حقيقي مراقبه، براي دست يافتن به آگاهي، از نوعي ديگر است که فراتر از ذهن
و تفکر مفهومي، تحقق مي يابد. از اين رو براي سفر به درون بايد از ذهن گذشت ...
عنوان بحث ديگر اين اثر مروري دارد بر روش مراقبه اوشو:
ملاقات با ناشناخته و رويارويي با هستي محض، در طي مراقبه، البته چيزي است که در
عمل، اوشو جايگزين ديگري براي آن قرار مي دهد. زيرا از راهي که او دنبال ميکند،
به آن مراقبه الهي نمي رسد، در روش او مراقبه به مشاهده همين افکار و اميال محدود
شده، به ديدار با هستي و درک کليت وجود، نمي رسد. براي رسيدن به هستي محض بايد
شعله اي در آن سو برافروخت و راه به سوي او را در پيش گرفت.
نويسنده كتاب در نقد روش مراقبه اوشو مي نويسد: خدايي كه
اوشو براي رسيدن به او تعاليم خود را سامان داده، احساسي دورني از لذت و خوشي است
كه به صورت عشق متجلي ميشود و اين خدايي است كه با مراقبه تنها و آرامش محض نميتوان
به آن رسيد.
اوشو با اين كه از ملاقات هستي محض در مراقبه سخن ميگويد،
اما عشق جنسي نامحدودي كه او در كنار مراقبه تعريف كرده، مجال روي دادن تجربه
مواجهه با ههستي را از بين مربرد و مراقبه در حد نظاره افكار، امياي و اعمال باقي
ميماند و آن حقيقت محض و لايتغيير به كلي فراموش ميشود.
در بحث دروغي به
نام صداقت» آمده است: خدا شور و شعف زندگي است تا وقتي که او در رابطه اي حضور
دارد، اين رابطه مقدس است و مي تواند تورا به خدا برساند، وقتي که اين شور و هيجان
و احساس خوشي و شادي پايان يافت، بايد خدا را در جاي ديگري جست و جو کرد، در اين
حالت به درونت برو و بدان که خدا آنجاست و بعد اگر شادکامي و کامجويي، تو را
فراخواند، به سوي آن برو که خدا آنجاست
...
اوشو با خود فريبي اخلاقي معتقد است، براي آنکه پيوسته در
شور و هيجان باشيم، بايد حاضر شويم، امنيت و آرامش مان را به خطر اندازيم. تمايل
به امنيت باعث مي شود که عادتها وموقعيت هاي مأنوس گذشته را حفظ کنيم.
در قسمت ديگري از اين مقاله
مي خوانيم: اوشو عشق ورزي افسار گسيخته و بي قيد
را مايه ي رسيدن به خداي خويش مي داند، تانترا فيلسوف بزرگ شرقي، آميزش را مقدس و مهم
ترين انرژي حيات مي خواند. کل دگرگوني قرار است از طريق اين انرژي صورت بگيرد. در
حالي که عشق انرژي است و اگر آن را رها کني کاهش مي يابد. به اتمام مي رسد و
فرسوده مي گردد؛ اما با حفظ آن مي توان خود را دگرگون کرد ...
اوشو به دنبال توجيه لذت طلبي است و براي اين کار از خدا،
عرفان و معنويت، مايه مي گذارد. او در مواردي عشق جنسي را مانع معرفي مي کند که
مطمئن ترين راه برطرف کردن آن، برداشتن مرزها و محدوديت هاي جنسي، است. در موارد
ديگر آن را وسيله نه هدف و مرحله اي گذرا دانسته، تأکيد مي کند که عشق جنسي ابزار
و وسيله اي براي سيرو سلوک است؛ و در نهايت نظرش اين است که هدف، همين لذت و
شادماني در روابط جنسي است
نويسنده در كتاب حاضر سعي كرده تا ضمن معرفي افكار و انديشه
هاي اوشو به شكلي منصفانه و بدون دخل و تصرف و جهت گيري خاصي در ادامه به بررسي و
نقد اين افكار و انديشه ها براي مخاطبان خود بپردازد.