آداب و فواید کم‌خوری

آداب و فواید کم‌خوری

قال الصّادق(ع):

قلّة الاکل محمود فی کلّ حال و عند کلّ قوم، لانّ فیه مصلحة الباطن و الظّاهر. و المحمود من المأکولات اربع: ضرورة و عدّة و فتوح، و قوت. فالاکل الضّروریّ للاصفیاء و العدّة للقوّام الاتقیاء و الفتوح للمتوکّلین و القوت للمؤمنین. و لیس شیء اضرّ علی قلب المؤمن من کثرة الاکل، فیورث شیئین: قسوة القلب و هیجان الشّهوة. و الجوع ادام المؤمنین و غذاء للرّوح و طعام للقلب و صحّة للبدن. قال النّبیّ(ص): ما ملأ ابن آدم وعاء اشرّ من بطنه. و قال داود(ع): ترک لقمة مع الضّرورة الیها، احبّ الیّ من قیام عشرین لیلة. قال رسول اللَّه(ص): المؤمن یأکل فی معاً واحد و المنافق فی سبعة امعاء. و قال النّبیّ(ص): ویل للنّاس من القبقبین. قیل: و ما هما یا رسول‌اللَّه؟ قال: البطن و الفرج. قال عیسی بن مریم(ع): ما مرض قلب اشدّ من القسوة و ما اعتلّت نفس باصعب من بغض الجوع و هما زماما الطّرد و الخذلان.

 

امام‌صادق(ع) فرمود:

کم‌خوری، در هر حال و نزد هر قومی پسندیده است؛ زیرا در کم خوری، مصلحت ظاهر و باطن است. خوردنی‌های پسندیده چهار تاست: 1) به قدر ضرورت و (حفظ جان) باشد؛ 2) برای توان گرفتن باشد؛ 3) برای فتوح باشد؛ 4) برای قوت باشد. خوردن به قدر ضرورت، مختصّ برگزیدگان و خوردن برای توان‌گرفتن، ویژه پرهیزکاران است. و فتوح (آنچه از حلال رسد و صاحبش را راضی کند) از آنِ متوکلان باشد و نان خورشی که حرام بودن آن محرز نباشد، یعنی قوت، از آن مؤمنان است. هیچ چیزی چون پرخوری به قلب مؤمن ضرر نرساند؛ زیرا این عمل، موجب دو چیز است: قساوت قلب و برانگیخته شدن شهوت و گرسنگی، نان‌خورش مؤمنان، غذای روح، طعام قلب و مایه سلامتی بدن است. پیامبر(ص) فرمود: فرزند آدم، ظرفی شوم تر از شکمش را پر نکرد. و داوود(ع) فرمود: ترک لقمه‌ای که بدان نیاز دارم(آخرین لقمه‌های هر وعدة غذایی)، برای من از عبادت و قیام بیست شب بهتر است. رسول خدا(ص) فرمود: مؤمن برای پرکردن یک روده (شکم) غذا می‌خورد، ولی منافق برای هفت روده (شاید به این امر اشاره داشته باشد که پرخوری قلب را می‌میراند و شعله بندگی را در دل انسان خاموش می‌کند). و نیز فرمود: وای بر مردم از دست قبقبین! پرسیدند ای رسول خدا، آن دو کدام است؟ فرمود: شکم و فرج (مراد، شکم بارگی و زن بارگی است). عیسی بن مریم(ع) فرمود: هیچ مرضی همچون قساوت، قلب را به خطر نیندازد و دردی بدتر از گریز از گرسنگی (شکم بارگی) وجود ندارد، چرا که این دو صفت، پیش قراولان خواری و دوری از رحمت حق است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سرمقاله

سرمقاله

علت شناسي جنبش‏هاي نوپديد ديني

علت شناسي جنبش‏هاي نوپديد ديني

در این مقاله تلاش میشود تا به بررسی جنبش‌های نوپدید دینی به عنوان محصول جهانی‌شدن در حوزه معنویت پرداخته شود.
بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي ديدگاههاي دو تن از رهبران جنبشهاي معناگراي نوظهور، پائولوكوئليو و اشو درباره عقل و شرع با رويكردي انتقادي و برپايهي معارف معنوي و مباني عرفان اسلامي
 آسيب‏ شناسي عشق در معنويت‏هاي نوظهور (مطالعه‏ ي موردي اشو و پائولوکوئليو)

آسيب‏ شناسي عشق در معنويت‏هاي نوظهور (مطالعه‏ ي موردي اشو و پائولوکوئليو)

عشق در بیشتر داستانهای کوئلیو معطوف به جنس مخالف است و در مابقی آنها نیز متعلقی ناسوتی دارد. عشقی را که اشو ترویج میکند و قابل احترام میداند، هیچگونه متعلقی ندارد و بسیار مطلق و مبهم است. عشق مورد نظر او سمت و جهتی نداشته و متوجه هیچکس نیست.
مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

این مقاله برآن است تا نشان دهد عرفان اسلامی تحت تعلمیات پیامبر اکرم- نگاهی متعالی در عین اعتدال و همراهی با فطرت در مساله زن و زناشویی ارائه کرده است.

پر بازدیدترین ها

مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

این مقاله برآن است تا نشان دهد عرفان اسلامی تحت تعلمیات پیامبر اکرم- نگاهی متعالی در عین اعتدال و همراهی با فطرت در مساله زن و زناشویی ارائه کرده است.
بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي ديدگاههاي دو تن از رهبران جنبشهاي معناگراي نوظهور، پائولوكوئليو و اشو درباره عقل و شرع با رويكردي انتقادي و برپايهي معارف معنوي و مباني عرفان اسلامي
علم و معنويت؛ همگرايي يا واگرايي

علم و معنويت؛ همگرايي يا واگرايي

مقاله حاضر به بررسي وجوه همگرايي يا واگرايي بين علم و معنويت مي‌پردازد. موضوع ارتباط یا جدایی بین علم و معنویت از گذشته وجود داشته و در حال حاضر نیز منشأ بحث‌های فراوانی بین اندیشمندان است.
عقل گريزي و شريعت‌ستيزي در انديشه‌ي پائولوكوئليو و اشو

عقل گريزي و شريعت‌ستيزي در انديشه‌ي پائولوكوئليو و اشو

بررسي ديدگاههاي دو تن از رهبران جنبشهاي معناگراي نوظهور، پائولوكوئليو و اشو درباره عقل و شرع با رويكردي انتقادي و برپايهي معارف معنوي و مباني عرفان اسلامي
 آسيب‏ شناسي عشق در معنويت‏هاي نوظهور (مطالعه‏ ي موردي اشو و پائولوکوئليو)

آسيب‏ شناسي عشق در معنويت‏هاي نوظهور (مطالعه‏ ي موردي اشو و پائولوکوئليو)

عشق در بیشتر داستانهای کوئلیو معطوف به جنس مخالف است و در مابقی آنها نیز متعلقی ناسوتی دارد. عشقی را که اشو ترویج میکند و قابل احترام میداند، هیچگونه متعلقی ندارد و بسیار مطلق و مبهم است. عشق مورد نظر او سمت و جهتی نداشته و متوجه هیچکس نیست.
Powered by TayaCMS