روش امر و نهی کردن به نوجوانان

روش امر و نهی کردن به نوجوانان

زمانی را که به قدرت امرونهی کردن و دستور دادن در زندگی‌ام پی بردم، خوب به خاطر دارم. قبل از اینکه خودم بچه‌دار شوم و کارگاه آموزشی درزمینه نحوه برخورد با بچه‌های طلاق برگزار کرده بودم. بسیاری از بچه‌های این خانواده‌ها سرکش و نافرمان بودند، به همین دلیل پدرها و مادرهای آنها، در این کلاس‌های آموزشی آنها را ثبت‌نام کرده بودند. روزی که یکی از بچه‌های کلاس که حدوداً چهارده‌ساله بود و از همه بزرگتر بود، خیلی با من لجبازی می‌کرد. من به او گفتم که از کلاس بیرون برود و مدتی در کلاس مجاور بماند. اما او به حرف‌های من گوش نکرد و گفت: «نمی‌رم، می خوای چه کار کنی؟».

اگرچه در آن زمان من هنوز چیز زیادی در مورد مهارت‌های تربیتی جدید نمی‌دانستم، اما در آن لحظه فهمیدم که تهدید کردن پسربچه اصلاً فایده‌ای ندارد. وقتی به چشمان من خیره شده بود، از نگاهش تشخیص داده که هر چه به او بگویم جوابم را می‌دهد و می‌گوید: «هرکاری دلت می‌خواهد بکن».

او همیشه در خانواده‌اش به‌شدت تنبیه می‌شد و من خوب می‌دانستم دیگر از تنبیه شدن ترسی ندارد. هیکل و قد و قواره او نیز خیلی از من بزرگ‌تر بود. در آن شرایط واقعاً نمی‌دانستم باید چه‌کار کنم. فقط به او خیره شدم و با صدای محکمی گفتم: ازت می‌خواهم از کلاس بری بیرون و یک ساعت توی کلاس بغلی بمونی و او گفت: اگه بیرون نرم چی میشه؟

من به او گفتم: من ازت می‌خوام از کلاس بری بیرون و یک ساعت توی کلاس بغلی بمونی.

او گفت: تو نمیتونی این کار رو بکنی.

من گفتم: من ازت میخوام از کلاس بری بیرون و یک ساعت توی کلاس بغلی بمونی.

او گفت: تو ترسویی؟ نمی‌تونی اونجا ببری.

و من به او گفتم: ازت میخوام از کلاس بری بیرون و یک ساعت توی کلاس بغلی بمونی؟

او گفت: اگه نرم چه کار می‌کنی؟

من گفتم: بهت میگم از کلاس برو بیرون و یک ساعت توی کلاس بغلی بمون.

این بار که او خیلی عصبانی شده بود، بلند شد و از کلاس رفت بیرون.

یک ساعت بعد من رفتم به کلاس مجاور و خیلی دوستانه به او اگه میخوای به کلاس بیای، بیا، اما اگه میخوای بیشتر با خودت باشی، مشکلی نداره. همین جا بمون. او نیز به نشانه اینکه حرف‌های مرا فهمیده و در مورد آن فکر می کند، سری تکان داد. من از آن کلاس بیرون رفتم و او نیز چند دقیقه بعد کلاس ما آمد و پیش بچه‌های دیگر رفت. با این تجربه من به خوبی باد گرفته بودم که وقتی بچه‌های خودم با من مخالفت و لجبازی می‌کنند، چطور باید با آنها رفتار کنم. همان طور که دیدید، اگر به حرف‌های او عکس‌العمل نشان می‌دادم و جواب حرف‌های او را می‌دادم، از اقتدار خودم کم می شد و او دیگر از من حرف شنوی نداشت. همه بچه‌ها قبل از اینکه بزرگ شوند و خودشان بتوانند مسئولیت یک خانواده را به عهده بگیرند، به کمک و راهنمایی والدینشان نیاز دارند. این دسته از بچه‌های لجباز و حرف گوش نکن، به تدریج وقتی اقتدار والدینشان را می‌بینند، بدون ترس و واهمه‌ای تسلیم خواسته‌های آنان خواهند شد.

برگرفته از کتاب بچه‌های بهشتی اثر جان گری ترجمه شیرین یزدانی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

تجربه‏ هاي شبه عرفاني و داروهاي روان‏گردان از منظر روان‏شناختي

تجربه‏ هاي شبه عرفاني و داروهاي روان‏گردان از منظر روان‏شناختي

با تحقیق در باب داروهای فعال‌ساز روانی، علائق عرفانی به تجربه‌ي عرفانی گسترش یافته است. اعتقاد عمومی این بوده که چنین داروهایی برآورنده‌ی احوال عرفانی یا حالات اسکیزوفرنیک‌اند. گرچه میان این دو گونه حالت، شباهت‌های فیزیولوژیک یا پدیدارشناختی وجود دارد، ولی...
قانون جذب

قانون جذب

بحران پوچ‌گرایی انسان معاصر و معنای زندگی از دیدگاه قرآن

بحران پوچ‌گرایی انسان معاصر و معنای زندگی از دیدگاه قرآن

در این مقاله اصول و مبانی معنای زندگی از دیدگاه قرآن با تکیه بر آراء تفسیری آیت‌الله جوادی آملی مورد بحث قرار می‌گیرد.
مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

این مقاله برآن است تا نشان دهد عرفان اسلامی تحت تعلمیات پیامبر اکرم- نگاهی متعالی در عین اعتدال و همراهی با فطرت در مساله زن و زناشویی ارائه کرده است.
روانشناسی دین در مصاحبه با حجت الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی

روانشناسی دین در مصاحبه با حجت الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی

تعریف روان‏شناسی دین و امهات بحث روان‏شناسی دین کدام است؟ چه چیز باعث می‏شود که این دانش از دانش‏های دیگر جدا شود؟ وجه افتراق آن چیست؟
Powered by TayaCMS