سرمقاله

سرمقاله

سرمقاله

جنبش‌هاي نوپديد ديني در بازه‌ زمانی نسبتاً مشخصی در جهان گسترش يافته است‌. انسان‌هاي بسياري به يكباره با خيل عظيمي از فرقه‌ها مواجه شدند و برخی خود را در برابر نوعي هجمه فرهنگي يا شبيخون معنوي يافتند. دسته‌ای از دولت‌ها و سازمان‌هاي شبه‌دولتي وارد مبارزه با جنبش‌های معنوی شدند و به درگيري‌هاي بسيار دامن زدند. البته نگرانی‌هایی که موجب جبهه‌گیری علیه فرقه‌های جدید می‌‌شد پراکنده و ناظر به فرهنگ بومی گوناگون و متنوع بوده است. با این همه می‌توان به سه دلیل عمده اشاره کرد:

اول آنكه يك واقعيت ساده، اما به ظاهر مشكوك «كه بسياري از جنبش‌ها تقريبا در يك زمان در كشورهاي دنيا ظهور كردند» كافي بود تا برخي را قانع كند كه يك «هجوم فرهنگي» اتفاق افتاده است. ديگر اينكه، جنبش‌هاي ديني به واسطه خصوصيت ذاتي، مجموعه‌ای از فلسفه‌ها و فرهنگ‌ها گوناگون و بعضاً نامرتبط‌اند و به دليل بيگانگي و عدم سنخيت با فرهنگ جامعه، به سوءظن‌هاي بسياري دامن زده‌اند. در آخر و از همه مهم تر، برخي جنبش‌هاي ديني با فعالیت‌های خلاف قانون و مخالفت صريح با نُرم‌هاي اجتماعي و معنویت‌های نهادینه‌شده، موجبات برانگيختن نگراني‌هاي فراواني شده‌اند. برای مثال:

1. ناظر به "ايجاد شكاف اجتماعي و تخريب خانواده" موجب اختلالاتي همچون: خانواده ستيزي و ازدواج گريزي، كنترل ذهني و شستشوي مغزي و ايجاد برخي آسيب‌هاي روحي و رواني و غيره مي‌شوند.

2. در رابطه با «تبعيض و سوءاستفاده جنسي» از يك طرف موجب اختلالاتي همچون: رواج بي‌عفتي، آزادي جنسي، سكس گروهي، بي‌حيايي و هرج ومرج جنسي مي‌شوند و پاره‌اي ديگر موجب رواج زهد و بي‌عدالتي جنسي، نفي و قطع روابط زناشويي و غيره شدند.

3. در رابطه «مخالفت با نرم‌ها و قوانين اجتماعي» به مواردي همچون قاچاق و استعمال موادمخدر و مشروبات الکلی، گوشه‌نشيني و ترويج رهبانيت، برهم زدن پوشش فرهنگي ـ عرفي جامعه و ايجاد تنش‌هاي اجتماعي دامن ‌زدند

4. و يا در رابطه با «مخالفت با سنت‌هاي ديني و معنوي» موجب رواج سحر و جادو، دامن‌زدن به خرافات و تحريف واقعيات معنوي، مخالفت با عقل‌محوري، ترويج استادپرستی و تقليد كوركورانه و به طور كلي، انتقاد از اديان بالاخص اديان توحيدي مي‌شوند.

در واقع، از مهم ترين مولفه‌هاي مشترك جنبش‌هاي نوپديد ديني «مخالفت با سنت‌ها ديني و معنوي» است؛ چرا كه به طور معمول رهبران فرقه‌، ناتواني سنت‌هاي معنوي را دليل تشكيل جنبش خويش معرفی می‌کنند. جنبش‌هاي معنوي نه تنها به نقد صريح تعاليم اديان سنتي مبادرت مي‌ورزند، كه در بسياري موارد از نقد ديگر فرقه‌هاي نوپديد دريغ نمي‌كند. برخي جنبش‌ها در جهت ساخت و ارائه دين جديد به نقد دستاوردهاي اديان مي‌پردازند و آنان را در به سعادت رساندن انسان‌ها ناتوان قلمداد مي‌كنند و پاره‌اي ديگر، براي خود‌نمايي به نقد ادیان و مذاهب سنتی پرداخته‌اند.

ازاين روست، كه آشفتگي و نگراني‌هاي بين‌المللي شدت گرفت و اقدامات قانونی و واكنش‌هاي اجتماعی فراواني در اقصي نقاط جهان بر ضد جنبش‌هاي ديني رقم خورده است.

سردبیر

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

نسبت خدا و انسان در عرفان

نسبت خدا و انسان در عرفان

انسان در نظام عرفان اسلامی، جایگاه ویژه و برجسته‌ای دارد؛ به طوری‌که او را به‌گونه‌ی ممتازی از دیگر مخلوقات متمایز ساخته است. انسان با برخورداری از جامعیت اسماء الهی، به مثابه آیینۀ تمام نمای آفریدگار جهان هستی است
مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

این مقاله برآن است تا نشان دهد عرفان اسلامی تحت تعلمیات پیامبر اکرم- نگاهی متعالی در عین اعتدال و همراهی با فطرت در مساله زن و زناشویی ارائه کرده است.
بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي ديدگاههاي دو تن از رهبران جنبشهاي معناگراي نوظهور، پائولوكوئليو و اشو درباره عقل و شرع با رويكردي انتقادي و برپايهي معارف معنوي و مباني عرفان اسلامي
علم و معنويت؛ همگرايي يا واگرايي

علم و معنويت؛ همگرايي يا واگرايي

مقاله حاضر به بررسي وجوه همگرايي يا واگرايي بين علم و معنويت مي‌پردازد. موضوع ارتباط یا جدایی بین علم و معنویت از گذشته وجود داشته و در حال حاضر نیز منشأ بحث‌های فراوانی بین اندیشمندان است.
سرمقاله

سرمقاله

Powered by TayaCMS