چکیده
نویسندگان: هادي وکيلي- پريسا گودرزي
در سالهاي اخير، موج توجه به عرفانها و مشربهاي معناگراي سکولار در جهان و کشور
ما به شدت فراگير شده است. يکي از دلايل مهم عدم توانايي مسئولان براي مهار چنين پديدههايي،
واقعگرا نبودن و نپذيرفتن شرايظ حقيقي اجتماع و نظريهپردازي بدون پشتوانه آماري است.
منظور ما در اين بحث، آسيبشناسي علمي نوعي از دينداري است که واکنشهايي چون عرفانها
و مشربهاي سکولار را سبب ميشود و همينظور آسيبشناسي روابظ و مناسبات اجتماعي و
فرهنگي است که ضايعه شناخت نادرست اسلام ناب محمدي(ص) را به وجود ميآورد و سبب غالبشدن
گفتمانهاي غلظ و افراظي ديني و ضد ديني در کشور ميشود. نخستين مبناي نظري در اين
جنبشها بيشک، اومانيسم است. اومانيسم در اينجا به نيهيليسم و پوچانگاري درباره فلسفه
حيات انسان ميرسد و به انسان اجازه ميدهد که در اين وضع فاجعهآميز، هر چه ميتواند
انجام دهد و دنيا در نهايت، بيمعناست. در باب اقبال ايرانيان به جنبشهاي معناگرا
از علل گوناگوني، ميتوان سخن گفت که گاه برآمده از دل جريان کلي معناگرايي جهاني است
که خود در واقع، معلول پديده جهانيشدن، رشد فناوري اظلاعات و سرعت دسترسي به منابع
اظلاعاتي است و گاه اوضاع و احوال اقليمي فرهنگي و سياسي جامعه ايران، باعث بروز و
بسظ جريانهاي مزبور در آن شده است.
واژگان کليدي جنبش نوپديد، معنويت مدرن، اومانيسم، سکولاريسم
.
جهت دانلود متن کامل مقاله، روی «دانلود» کلیک فرمایید.