طریق عشق و محبت

طریق عشق و محبت

قال الصّادق - علیه السّلام -:المحبّ فی اللَّه محبّ اللَّه، والمحبوب فی اللَّه حبیب اللَّه، لانّهما لا یتحابّان الّا فی اللَّه، قال رسول اللَّه - صلّی اللَّه علیه وآله -: المرء مع من احبّ. فمن احبّ عبداً فی اللَّه، فانّما احبّ اللَّه تعالی، ولا یحبّ عبداللَّه تعالی الّا احبّه اللَّه. قال رسول اللَّه - صلّی اللَّه علیه وآله -: افضل النّاس بعد النّبیّین فی الدّنیا والاخرة المحبّون للَّه، المتحابون فیه. وکلّ حبّ معلول یورث بعداً فیه عداوة الّا هذین وهما من عین واحدة یزیدان ابداً ولا ینقصان.

قال اللَّه تعالی: الاخلّاء یومئذ بعضهم لبعض عدّو الّا المتّقین.(85) لانّ اصل الحبّ التّبرّی عن سوی المحبوب. وقال امیرالمؤمنین - علیه السّلام -: انّ اطیب شی ء فی الجنّة والذّه حبّ اللَّه، والحبّ فی اللَّه، والحمدللَّه. قال اللَّه تعالی: وآخر دعویهم ان الحمداللَّه ربّ العالمین.(86) وذلک انّهم اذا عاینوا ما فی الجنّة من النّعیم، هاجت المحبّة فی قلوبهم فینادون عند ذلک: والحمدللَّه ربّ العالمین.

امام صادق (ع) فرمود: آن کسی که برای خدا (کسی را) دوست بدارد، خدا را دوست می دارد و آن کسی که برای خدا دوست بدارد، خدا او را دوست می دارد، زیرا حبّ آنان جز برای (خشنودی) خدا نباشد. رسول خدا (ص) فرمود: مرد، با همان است که دوست می دارد. پس کسی که بنده ای را برای خدا دوست بدارد، به واقع خداوند را دوست می‌دارد و خدای تعالی کسی را دوست ندارد، مگر آن که او خدا را دوست بدارد. پیامبر اکرم (ص) فرمود: برترین مردم در دنیا و آخرت نزد خداوند، پس از پیامبران آنانند که یکدیگر را برای خداوند دوست بدارند و هر عشقی که برای خدا نباشد، ناقص است و موجب دوری از خدا می شود و از شائبه دشمنی و کینه‌توزی دور نیست؛ جز این دو عشق که هر دو از چشمه‌ای واحدند که همواره در حال فزونی باشد و نقصانی بر آن راه نیابد.

خدای تعالی می‌فرماید: دوستان در آن روز (روز قیامت) با یکدیگر دشمن اند، جز خداترسان؛ اصل عشق آن است که از سوای محبوب (خدا) بیزار و دور باشد. حضرت علی (ع) فرموده است: خوش‌ترین و لذیذترین چیز در بهشت، عشق خدا و عشق برای خدا و ستایش خداست. خدای تعالی فرماید: و آخرین سخنانشان این است که: حمد، مخصوص پروردگار عالمیان است؛ این بدان سبب است که چون آنچه را در بهشت است به عیان بینند، عشق در قلبشان زبانه می‌کشد و در این هنگام ندا سر دهند: و حمد مخصوص پروردگار عالمیان است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سرمقاله

سرمقاله

علت شناسي جنبش‏هاي نوپديد ديني

علت شناسي جنبش‏هاي نوپديد ديني

در این مقاله تلاش میشود تا به بررسی جنبش‌های نوپدید دینی به عنوان محصول جهانی‌شدن در حوزه معنویت پرداخته شود.
بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي ديدگاههاي دو تن از رهبران جنبشهاي معناگراي نوظهور، پائولوكوئليو و اشو درباره عقل و شرع با رويكردي انتقادي و برپايهي معارف معنوي و مباني عرفان اسلامي
 آسيب‏ شناسي عشق در معنويت‏هاي نوظهور (مطالعه‏ ي موردي اشو و پائولوکوئليو)

آسيب‏ شناسي عشق در معنويت‏هاي نوظهور (مطالعه‏ ي موردي اشو و پائولوکوئليو)

عشق در بیشتر داستانهای کوئلیو معطوف به جنس مخالف است و در مابقی آنها نیز متعلقی ناسوتی دارد. عشقی را که اشو ترویج میکند و قابل احترام میداند، هیچگونه متعلقی ندارد و بسیار مطلق و مبهم است. عشق مورد نظر او سمت و جهتی نداشته و متوجه هیچکس نیست.
مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

این مقاله برآن است تا نشان دهد عرفان اسلامی تحت تعلمیات پیامبر اکرم- نگاهی متعالی در عین اعتدال و همراهی با فطرت در مساله زن و زناشویی ارائه کرده است.

پر بازدیدترین ها

مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

این مقاله برآن است تا نشان دهد عرفان اسلامی تحت تعلمیات پیامبر اکرم- نگاهی متعالی در عین اعتدال و همراهی با فطرت در مساله زن و زناشویی ارائه کرده است.
نسبت خدا و انسان در عرفان

نسبت خدا و انسان در عرفان

انسان در نظام عرفان اسلامی، جایگاه ویژه و برجسته‌ای دارد؛ به طوری‌که او را به‌گونه‌ی ممتازی از دیگر مخلوقات متمایز ساخته است. انسان با برخورداری از جامعیت اسماء الهی، به مثابه آیینۀ تمام نمای آفریدگار جهان هستی است
بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي ديدگاههاي دو تن از رهبران جنبشهاي معناگراي نوظهور، پائولوكوئليو و اشو درباره عقل و شرع با رويكردي انتقادي و برپايهي معارف معنوي و مباني عرفان اسلامي
 آسيب‏ شناسي عشق در معنويت‏هاي نوظهور (مطالعه‏ ي موردي اشو و پائولوکوئليو)

آسيب‏ شناسي عشق در معنويت‏هاي نوظهور (مطالعه‏ ي موردي اشو و پائولوکوئليو)

عشق در بیشتر داستانهای کوئلیو معطوف به جنس مخالف است و در مابقی آنها نیز متعلقی ناسوتی دارد. عشقی را که اشو ترویج میکند و قابل احترام میداند، هیچگونه متعلقی ندارد و بسیار مطلق و مبهم است. عشق مورد نظر او سمت و جهتی نداشته و متوجه هیچکس نیست.
سرمقاله

سرمقاله

Powered by TayaCMS