قانون جذب از زمان ارائه و معرفیاش، دوستداران و پیروان بسیاری را از سراسر جهان به خود دیده است. با توجه به مستندات موجود، یک زن و شوهر آمریکایی به نامهای جِری و استر هیکس از نخستین افراد موفقی بودند که این قانون را بنا نهاده و با برگزاری دورهها، نگارش کتابها و همچنین سخنرانیهای فراوان، به گسترش آن اقدام نمودند. انگیزهای که امروز نهاد چنین افرادی را به دستیابی آرامش، شادکامگی و در کنار آن روش انباشتن ثروت واداشت، پیامدی است که اومانیسم دوران نوگرایی و فرا نوگرایی با خود به ارمغان آورد و چنان حباب بزرگی را در برابر دیدگان آدمی شکل بخشید که گمان کند او محور و عامل اصلی و نهایی در پدیدآیی امور متقابل و متضادی چون ثروت و فقر؛ نیکبختی و شوربختی؛ شادی و اندوه و بسیاری مسائل مثبت و منفی زندگی خود است. قانون جذب همواره بر آن بوده تا با حذف علل گوناگون فراانسانی که از جمله مهمترین آنها خواست و ارادۀ الهی در سلسلۀ نظام طولی هستی است، تمام توجه را به انباشتههای ذهن بشری و خواستههای او متمرکز و محدود نماید. این پنداره که زندگی افراد زیادی را در تسخیر خود گرفته، با جایگزینی اصطلاح زیبایی چون «کائنات و جریان هستی»، از ورود هر گونه علت فرامادی و حتی مادیای که فراتر از سیطرۀ اختیار انسانی است، در تحلیل رخدادهای مثبت و منفی زندگی اینجهانی خودداری نموده و به واقع سرگرمی مناسبی را برای شهروند جامعۀ مادیگرا فراهم نموده است.
Founders and promoters of law of attraction
Critical study on several ideas of Esther Hicks and Jerry Hicks
Rasoul Hosseinpour[1]
Abstract:
Since its presentation and introduction the law of attraction has seen many lovers and followers from all over the world. According to the available documentation, an American husband named Jerry and Esther Hicks were among the first successful people to establish this law and began to expand it through courses, writing books and many lectures. The motive that made such individuals achieving to peace and happiness along with accumulation of wealth, is the consequence of the humanism of modernism which shaped such a large bubble in front of human beings that human is the main and final agent in the emergence of cross-contradictory affairs, such as wealth and poverty; good-fortune and mischief; joy and sorrow and many positive and negative affairs of his life. The law of attraction has always been to focus and limit all the attention to the accumulation of human mind and its desires by eliminating the various transcendence causes, including divine will as the most important of them. By replacing the beauty term such as "the universe and the flow of being," and by ignoring the metaphysical factors in the analysis of the positive and negative events of this universal life, it provided amusing entertainment for the citizen of the materialist society.
Key words: Jerry and Esther Hicks; Law of Attraction; Humanism; The Universe; The Power of Human Thought.
* دانشجوی دکترای حکمت متعالیه دانشگاه فردوسی مشهد و پژوهشگر معنویت و عرفانهای نوپدید (hoseinpour8@gmail.com)
[1] . Ph.D. student of the Transcendental Philosophy in Ferdowsi University of Mashhad. hoseinpour8@gmail.com