نقش روحانیت در مقابله با جنگ نرم
با محوریت برنامههای ماهوارهای
ساجده العبدالخانی
چکیده
یکی از مسائلی که جامعه اسلامی ما را فراگرفته است، تلاش بیوقفه دشمنان برای
براندازی و ساقط کردن این نظام مردمی است؛ اگر تا یک دهه پیش تمام تلاش جریان
استکباری به سرکردگی امریکا، معطوف به براندازی نظام از را ه نظامی یا
بهاصطلاح براندازی سخت بود، امروزه که باورشان شده است که این نظام را
نمیتوانند از راه نظامی و حتی اقتصادی از پای درآورند، راه براندازی نرم با
محوریت برنامههای ماهوارهای را در پیشگرفتهاند و با اتکا به آن مشغول
پیاده کردن طرحهای مرتبط با آن هستند؛ از اینرو شناخت این نوع از دسیسه
دشمن و تلاش در راه مقابله با آن، وظیفه تمام افراد کشور است. نگارنده در تلاش
است تا ضمن بررسی مفهوم امنیت و براندازی نرم با محوریت برنامههای ماهوارهای
به بررسی نقش روحانیت در مقابله با برنامههای ماهوارهای در راستای تحقق
امنیت نرم بپردازد.
واژگان
کلیدی:
ا
منیت، براندازی نرم، براندازی سخت، امنیت نرم، تاكتیك، روحانیت، قرآن،
ماهواره.
مقدمه
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (سابق) و بلوک شرق تغییرات بنیادین و شگرفی را در
معادلات موجود در سیاست بینالملل پدید آورد؛ که اصلیترین آن بروز جهان
تکقطبی با محوریت امریکا بود که این امر برای تمام کشورهای جهان و ازجمله
ایران، حائز اهمیت ویژهای بود؛ چراکه ایران به لحاظ منطقهای، بهعنوان یکی
از کانونهای بحران در حیطه منافع حیاتی آمریکا در خلیجفارس بعد از پیروزی
شکوهمند انقلاب اسلامی همواره مطرح بوده است؛ و از بعد دیگر حکومت جمهوری
اسلامی به ایستادگی مثالزدنی و بینظیر در سطح دنیا در مقابل امریکا و شکستن
حباب پوشالی اقتدار و عظمت آن در سطح جهان، همواره برای امریکا بهمنزله
کابوسی تمامنشدنی بوده است.
انقلاب اسلامی ملت ایران در حقیقت نتیجه ظهور واقعیتهای نهفته و درعینحال
نیرومندی است که به علل فراوانی در طول یکصد سال اخیر، یعنی پس از برخورد
فرهنگ ایران با تمدن غرب پنهان و در حال کمون مانده بودند و در طی این انقلاب
مجال بروز یافتهاند، درواقع انقلاب اسلامی نماینده جریانی است که با خود این
انقلاب شروع شد و در آینده به نحو مؤثرتر و گستردهتری ان شاالله ادامه خواهد
یافت.
در جریان انقلاب، ایران نوک پیکان ایدئولوژیکی و فرهنگ اسلامی، در کلیت آن
است؛ ازاینرو امروزه،هرگاه که سخن از نام انقلاب اسلامی ایران در هر نقطه از
جهان به میان میآید، اولین چیزی که بهعنوان شاخصه اصلی آن تبلور میکند،
ایدئولوژی آن است؛ چهبسا بدون اتکا به این ایدئولوژی، انقلاب ما چندان برای
دوست و دشمن شناخته نمیشد و اینقدر در سطح جهان نیز فراگیر نمیگشت؛ ارزش
این انقلاب بیشتر در این است که تفسیر و بیان جدیدی نسبت به اهداف و ایده
آلهایش ارائه داده است که البته این تفسیر و بیان بهشدت متأثر از مفاهیم و
فرهنگ اسلامی است که ازجمله آنها میتوان نفی استکبار و طاغوت در قالب شعار نه
شرقی نه غربی اشاره داشت. امروزه بهرغم گذشت سی سال از حیات طیبه انقلاب،
موضعگیری صریح جمهوری اسلامی در قبال مسائل جهان اسلام، این واقعیت را نشان
میدهد که ایران در مقابل تلاشهای آمریکا از اصول و اهدافش نهتنها عقبنشینی
نکرده است، بلکه روزبهروز شادابتر و مستحکمتر از پیش راه عزت و افتخار خود
را ادامه میدهد؛ بهعنوان مثال، در تمامی سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی،
شاهد آن بودهایم که شاخصهای ایدئولوژیک ایران هیچگونه تغییری پیدا نکرده
است، بلکه در چارچوب الگوهای جدید، تعارض با سیستم سلسله مراتبی و استعمار
نوین موردنظر امریکا روزبهروز افزایش پیدا کرده است. آمریکا که در خود توان
مقابله نظامی و سختافزاری را با این انقلاب نمیبیند، در طی چند سال گذشته
سعی کرده است که از طریق قدرت نرم و براندازی نرم انقلاب اسلامی ملت ایران را
– که امید واقعی مستضعفان جهان است – به زانو درآورد. (رامونه،1377 ، 66)؛ از
اینرو در اینجاست که رسالت طلبه و روحانیت اقتضا میکند كه بهعنوان قشر
فرهیخته جامعه با تمام توان به پا خیزند و همگام با سایر مردم با اتخاذ تدابیر
و راهبردهای اساسی و با تکیه به رکن رکین ولایتفقیه دشمن را از دستیابی به
اهداف شومش ناامید کنند.
تاكتیك
شناسی
جنگ
نرم
ماهوارهای
از
دیدگاه
قرآن
1. ترویج
شایعات
قرآن به این نكته توجه میدهد كه راه مقابله با تواتر سازی از طریق شایعه برای
پذیرش خبر نادرست و دروغ، آن است كه با هرگونه شایعهسازی بهشدت مقابله شود و
شایعهپراکنان مجازات شوند و تهدید به مجازات در دنیا و آخرت شوند؛ در این
میان بصیرتزایی و بصیرتافزایی در میان مردم بسیار اهمیت دارد؛ به این معنا
كه با گزارش از واقعیتها و شفافسازی، اجازه داده نشود تا دشمن با در اختیار
گرفتن نیاز خبر جویی فطری بشر، با بیان یك دروغ در میان چند حقیقت و واقعیت،
فكر و احساس مخاطبان را در اختیار گیرد؛ بهعنوان مثال، در آغاز فراخوان
پیامبر، یک یا چند نفر شایعه ساحر، کاهن، شاعر و… ، بودن ایشان را ساختند و
دیگران با شنیدن این شایعات آنها را بهسرعت میان مردم پخش کردند.
این شایعات به گونهای رواج یافت که کفرپیشگان خود نیز باور کردند و پیامبر
را ساحر، شاعر و مجنون خواندند و قرآن را سحر، شعر و اباطیل معرفی کردند.
2. تحقیر
جامعه
توسط
دشمن
در جنگ نرم دشمنان علیه اسلام، یكی از شیوههایی كه در روش اهانتآمیز بسیار
به كار میرود، تحقیر جامعه در اندیشه و افكار آنان است؛ دشمن با تبلیغات شدید
و ایجاد گفتمان دروغین غالب، میکوشد تا مؤمنان را در وضعیتی قرار دهد كه گمان
كند اندیشه و افكار و رفتارشان، بیرون از دایره عقلانیت است. خداوند در آیات « وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ
قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ
السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ» (بقره، 13)؛ و چون به آنان گفته شود
كه شما نیز همانند دیگر مردمان ایمان بیاورید، میگویند: آیا ما نیز همانند
بیخردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید، كه آنان خود بیخردانند و نمیدانند؛ بیان
میدارد كه منافقان در صدر اسلام با سفیه خواندن مؤمنان میکوشیدند تا آنان را
در مسیری قرار دهند كه افكار و رفتارشان از نظر دیگران و خودشان سفیهانه جلوه
كند؛ تأکیدهای منافقان و تكرار آن از طریق شبکههای عنكبوتی و شایعهسازی
بهگونهای بود كه برخی از مؤمنان سست ایمان، افكار و رفتارشان را خوار و ذلیل
میشمردند؛ در اینجاست كه قرآن با روش مقابلهبهمثل بهتحقیر و اهانت و خوار
كردن منافقان و دشمنان از یهود و مشركان میپردازد و كاری میکند كه منافقان و
مشركان و یهودیان خود را در حالتی میبینند كه دوست داشتند، مؤمنان را در آن
حالت ببینند كه خداوند دقیقاً به همین مطلب اشاره میکند. یَقُولُونَ لَئنِ
رَّجَعْنَا إِلى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَ ّوَ
للَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ
لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لَكِنَّ الْمُنَفِقِینَ لایَعْلَمُونَ (منافقون، 8)
میگویند: چون به مدینه بازگردیم، صاحبان عزت، ذلیلان را از آنجا بیرون خواهند
كرد؛ عزت از آنِ خدا و پیامبرش و مؤمنان است، ولى منافقان نمیدانند.
3. هدف
قرار
دادن
رهبری
جامعه
قرآن در ادامه بحث و تحلیل از روششناسی جنگ نرم بیان میدارد كه در این جنگ
شخصیت رهبر و خواص جامعه مورد هجوم و حمله قرار میگیرد، بهعنوان مثال به
مسئله افترا اشاره میکند؛ زیرا افترا، ساختن دروغ و نسبت دادن سخن یا فعل
ناحق یا صفت نادرست به دیگری است (لسان العرب، ابن منظور، ذیل كلمه فری)
میتوان گفت كه دشمنان اسلام در طول تاریخ بشریت ازآنجاییکه تشابه قلوب
داشتند، یكسان میاندیشند و یكسان رفتار میکنند، هرچند كه ابزارهای ایشان
دگرگون و پیشرفتهتر شده است؛ اگر دیروز با شعر و هجو و مانند آن، افترائی را
نسبت به شخص رهبر و خواص جامعه نسبت میدادند تا از اسوه بودن و شخصیت كامل
ساقط كنند، امروز با شبکههای عنكبوتی و رسانههای پیشرفته و با ابزارها و
فنآوریهای جدید این كار را انجام میدهند. آیاتی كه به مسئله افترا به
پیامبران در طول تاریخ از سوی دشمنان اشارهکرده، بسیار است؛ بهعنوان مثال
میتوان به این آیه اشاره کرد (كه دشمنان خطاب به حضرت ابراهیم میگویند:
قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِینَ( انبیا، 55)؛
گفتند: براى ما سخن حقى آوردهای، یا ما را به بازى گرفتهای). در صدر اسلام،
دشمنان به انواع تهمتها و افتراها تمسك جستند تا شخصیت پیامبر (ص) را ترور
كنند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
الف )
افترا
به
پیامبر
(ص) برای خیانت در اموال جنگی
وَ مَا كاَنَ لِنَبی أن یَغُلَّ وَ مَن یَغْلُلْ یَأْتِ بِمَا غَلَّ یَوْمَ
الْقِیَامَةِ ثُمَّ تُوَفى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُون
(ال عمران، 161)؛ هیچ پیامبرى خیانت نكند و هر كه به چیزى خیانت كند، آن را در
روز قیامت با خود آورد؛ سپس جزاى عمل هر كس به تمامى داده خواهد شد و بر كسى
ستمى نرود.
ب )
نسبت
كارهای
زشت
أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ
مُشَيَّدَةٍ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ
وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ
عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ
حَدِيثًا (نساء، 78)؛ هر جا كه باشید و لو در حصارهاى سخت استوار، مرگ شما را
درمییابد؛ و اگر خیرى به آنها رسد میگویند كه از جانب خدا بود و اگر شرى به
آنها برسد، میگویند كه از جانب تو بود؛ بگو همه از جانب خداست؛ چه بر سر این
قوم آمده است كه هیچ سخنى را نمیفهمند؟
ج ) مجنون
و
جنزده
وَ يَقُولُونَ أَإِنَّا لَتارِکُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ (صافات، 36)؛ و میگفتند: آیا به سبب شاعر دیوانهای
خدایانمان را ترك گوییم؟
د ـ گرایش
به
كهانت
فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ (طور،
29)؛ پندشان ده، كه تو به بركت نعمت پروردگارت نه كاهن هستى و نه مجنون.
ه )
نسبتهای
دروغ
به
خدا
وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلى رَجُل یُنَبِّئُکُمْ إِذا
مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّق إِنَّکُمْ لَفِى خَلْق جَدِید أَفْتَرى عَلَى
اللّهِ کَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِینَ لایُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ
فِى الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِیدِ (سبا،7 و 8)؛ و کافران گفتند: آیا مردى
را به شما نشان دهیم که به شما خبر مى دهد هنگامیکه (مردید) و سخت از هم
متلاشى شدید، (بار دیگر) آفرینش تازهای خواهید یافت؟ آیا او بر خدا دروغ بسته
یا بهنوعی جنون گرفتار است؟! (چنین نیست)، بلکه کسانى که به آخرت ایمان
نمیآورند، در عذاب و گمراهى دورى هستند.
و
)
شاعر
«بَلْ قَالُواْ أَضْغاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَراهُ بَلْ هُوَ شاعِرٌ
فَلْیَأْتِنا بِآیَةٍ کَما أُرْسِلَ الأَوَّلُون (انبیا، 5)؛ (مشرکان) گفتند:
(آنچه محمد آورده، وحى نیست)، بلکه خوابهایى آشفته است، بلکه دروغی است که
(به خدا) نسبت داده، بلکه او یک شاعر است، پس (اگر راست میگوید) باید همانند
پیامبران پیشین، براى ما معجزهای بیاورد.
ز )
افسون
شده
نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ وَ إِذْ
هُمْ نَجْوى إِذْ یَقُولُ الظّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاّ رَجُلاً
مَسْحُوراً (اسراء، 47)؛ هنگامیکه به سخنان تو گوش فرا میدهند، ما بهتر
میدانیم براى چه گوش فرا میدهند و (همچنین) در آن هنگام که باهم نجوا
میکنند؛ آنگاهکه ستمگران میگویند: «شما جز از انسانى که افسون شده، پیروى
نمیکنید.
4.
اهانت
اهانت از روشهایی است كه دشمنان اسلام همواره از آن بهعنوان عامل تأثیرگذار
درصحنه اجتماعی بهره بردهاند؛ زیرا اهانت موجب میشود تا شخصیت شكنی و یا
ترور شخصیت، اعتبار و جایگاه اجتماعی شخص از میان برود و سخنان او از اعتبار و
رفتارش از ارزش بیفتد؛ در طول تاریخ همواره دشمنان اسلام با استفاده از ابزار
اهانت بهقصد سبك شمردن و تحقیر پیامبران و مؤمنان، كوشیدند تا ارزش و اعتبار
شخصیتی آنان را تضعیف كرده و خدشه جدی بر آن وارد سازند؛ قرآن كریم گزارش
میکند كه منافقان با برخوردهای توهینآمیز خویش نسبت به حضرت پیامبر (ص) تلاش
میکردند تا عزت آن حضرت را درهم شكنند، زیرا عزت آن حضرت همانند كوهی بلند
بود كه هیچچیزی بر آن تسلط نمییافت؛ بنابراین با ترور شخصیت كوشیدند تا عزت
را از نظر خود به ذلت تبدیل كنند و زمینه دور شدن مردم از پیرامون شخصیت شكسته
شده آن حضرت را فراهم آورند؛
يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَي الْمَدينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ
مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ
لِلْمُؤْمِنينَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَعْلَمُونَ
(منافقون،8)؛ میگویند: چون به مدینه بازگردیم، صاحبان عزت، ذلیلان را از آنجا
بیرون خواهند كرد؛ عزت از آنِ خدا و پیامبرش و مؤمنان است؛ ولى منافقان
نمیدانند.
5.
تخریب
شخصیت
این شیوه تخریب شخصیت از طریق تبلیغات مسموم علیه پیامبر (ص) بود؛ (وَ
كَذَالِكَ جَعَلْنَا لِكل نَبى عَدُوًّا شَیَاطِینَ الْنسِ وَ الْجِن یُوحِى
بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَ لَوْ شَاءَ رَبُّكَ
مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مَا یَفْترُون (انعام، 112)؛ و همچنین براى هر
پیامبرى دشمنانى از شیاطین انس و جن قرار دادیم؛ براى فریب یكدیگر، سخنان
آراسته القا میکنند .اگر پروردگارت میخواست، چنین نمیکردند؛ پس با افترایى
كه میزنند رهایشان ساز، بسیاری را تحت تأثیر قرار میداد و آنان به این باور
میرسیدند كه پیامبر (ص) شایسته پیامبری و نبوت و رهبری جامعه نیست؛ ازاینرو
خداوند با تبیین شخصیت پیامبر (ص) و جایگاه واقعی او میکوشد تا مردم را نسبت
به شخصیت پیامبر آگاه سازد و آنان را نسبت به رفتارها و تبلیغات دشمنان دارای
بصیرت سازد تا بهسادگی در دام تبلیغات دشمن نیفتند؛ نمونه آن را میتوان در
این آیه دید: «إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالْإِفْکِ عُصْبَةٌ مِّنکُمْ لَا
تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّکُم بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ
مِّنْهُم مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ
لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ» (نور، 11)؛ کسانی که آن دروغ بزرگ را (در میان) آوردند،
گروهی (متشکل) از خود شما بودند. آن را برای خود شر نپندارید، بلکه آن برای
شما خیر است (زیرا سبب برائت پاکان و رسوایی دروغگویان میشود) آنها هر کدام
سهم خود را از این گناهی که مرتکب شدند، دارند؛ و از آنان کسی که بخش بزرگ آن
را به عهده گرفته، برای او عذاب بزرگی است. كسانى كه آن دروغ بزرگ را
ساختهاند، گروهى از شمایند. مپندارید كه شما را در آن شرى بود. نه خیر شما در
آن بود، هر مردى از آنها بدان اندازه از گناه كه مرتكب شده است به كیفر رسد و
از میان آنها آنکه بیشترین این بهتان را به عهده دارد به عذابى بزرگ گرفتار
میآید. به عبارت دیگر، واكنش به هنگام و شفافسازی درست، میتواند توطئه دشمن
را با شكست مواجه سازد.
افشاگری
بهموقع
راهكار
قرآن
برای
مقابله
با
جنگ
نرم
ماهوارهای
یكی از اصلیترین راهكارهای كه قرآن برای مقابله با جنگ نرم ماهوارهای
میدهد، افشاگری بهموقع است؛ آیاتی از قرآن به این مهم توجه میدهد كه
افشاگری به هنگام و درست میتواند تبلیغات مسموم دشمن را دفع كند و اجازه
بهرهگیری را به دشمن ندهد.
از جمله این آیات آیاتی است كه درباره افترا به حضرت یوسف (ع) پرداخته است.
قَالَ هِىَ رَاوَدَتْنىِ عَن نَّفْسىِ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أهْلِهَا إِن
كاَنَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْكَاذِبِین
(یوسف، 26)؛ یوسف گفت: او در پى کامجویی از من بود و مرا به خود خواند؛ و یکی
از كسان زن گواهى داد كه اگر جامهاش از پیش دریده است، زن راست میگوید و او
دروغگوست.
از دیدگاه قرآن همین افشاگری به هنگام است كه میتواند بسیاری از توطئههای
دشمنان را خنثی سازد. بهعنوان مثال قرآن خود به افشاگری به هنگام خداوند
درباره اخنس بن شریق اشاره میکند كه با اظهار دوستی ظاهری نسبت به اسلام و
پیامبر (ص)، عداوت درونی داشته و میکوشید تا با نهانسازی كینه خود، اهدافش
را عملی سازد وَ مِنَ النّاس ِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِى
الْحَيوةِالدُّنْيا وَ يُشْهِدُاللَّهَ عَلى ما فى قَلْبِهِ وَ هُوَ
اَلَدُّالْخِصامِ. (بقره، 204)؛ در این دنیا كسى است از مردم كه خدا را
بهدرستی اعتقاد خویش گواه میگیرد و تو را سخنش درباره زندگى این دنیا به
شگفت میدارد، درحالیکه کینهتوزترین دشمنان است. همچنین افشای به هنگام طرح
ترور پیامبر (ص) كه نقشه منافقان قدیم و جدید بود، از سوی خداوند موجب میشود
تا آنان در انجام آن ناكام شوند و نتوانند به مقاصد شوم خود برسند (توبه، 64
و65).
خداوند در آیاتی از جمله، 11،41،82سوره مائده به افشاگری به هنگام طرحهای
ترور و توطئههای یهودیان نسبت به پیامبر (ص) میپردازد و هدف آنان از فرستادن
جاسوسانی جهت تحریف و تكذیب سخنان پیامبر (ص) را، رسوا میکند؛ این روش پیامبر
(ص) برای ایجاد بصیرت در مردم و یا بصیرت افزایی نسبت به دشمنان اسلام و
پیامبر (ص) بود.
مفهوم
شناسی
امنیت
نرم
امنیت در اندیشه اسلامی آنچنان اهمیت و ارزشی دارد که در حدیث نبوى پیرامون
آن آمده است که «نعمتان مغبون فیها کثیرا من الناس، الامن و العافیه»؛ امنیت و
تندرستى دو نعمتى است که بسیارى از مردمان از آن غافل هستند( پاینده،1360 ،
214).
پارهای از اندیشمندان تعریف کلاسیکی از امنیت داشتهاند که بنا به این تعریف،
امنیت عبارت است از توانایى یک کشور در دفع تهدیدهاى خارجى بر ضد مصالح سیاسى
خود متناسب با منافع ملى (روشندل،1374 ، 11)؛ از اینرو میبینیم که در این
تعاریف بیشتر بر جنبه نظامى امنیت تأکید شده است. در جامعترین تعریفی که برای
امنیت در نظر گرفتهاند، آن را توانایی برای رفع تهدیدات خارجی علیه حیات
سیاسی و یا منافع ملی بیان دنستهاند (جمراسی فراهانی،1374 ، 27) البته
میبایست. توجه داشت که این تعاریف مورد تأیید تمام اندیشمندان این حیطه نیست؛
در کلیت امر باید گفت که اگرچه استفاده از این واژه در ادبیات سیاسی همواره
متداول بوده است، اما منجر به تعریف مشخص از آن است؛ بهعنوان مثال جان
كالینز، تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریكا، براندازی نرم را عبارت از استفاده
طراحیشده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن را برای نفوذ در مختصات فكری
دشمن با توسل به شیوههایی كه موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی منجر میشود،
میداند (کالینز، 1370 ، 48)
اصولاً قدرت ملی کشورها دارای عناصر مختلفی است که میتوان آن را به عناصر
مادی و غیرمادی که به عناصر ذهنی و غیر عینی نیز مشهور است، تقسیمبندی
میشود، از جمله عناصر مادی در قدرت ملی کشورها میتوان به قدرت نظامی،
اقتصادی، توانمندیهای فناورانه، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی، جمعیت و
سرزمین و غیره اشاره کرد. از عناصر ذهنی و غیر عینی قدرت ملی کشورها میتوان
به مواردی مانند هویت ملی، روحیه ملی، ایدئولوژی، قدرت رهبری و ویژگیها و ...
اشاره داشت که هریک از این عوامل اعم از مادی و غیرمادی جز ارزشهای ملی
کشورها محسوب میشود و تهدید علیه هر کدام از آنها تهدید کننده امنیت ملی
بهحساب میآید؛ برای از بین بردن و خنثی کردن عناصر ذهنی و غیرمادی قدرت ملی
کشورها، معمولاً کشورهای سلطهگر از ابزارهای خاص خود استفاده میکنند که
درمجموع از این تلاشها بهعنوان براندازی نرم و تلاش در برابر آن، تعبیر به
امنیت نرم میشود. اصولاً امنیت را میتوان در سه سطح سخت، نرم و تلفیقی مورد
مطالعه و تحلیل قرارداد سطح نرمافزاری از امنیت، یعنی توجه به نهادهای
اجتماعی، مدنی، توجه به زیرساختهای سیاسی و اجتماعی، قدرت پاسخگویی به تقاضا
و درمجموع جامعهشناسی سیاسی، سطح سختافزاری از امنیت، یعنی تهاجم نظامی،
گفتمان سلبی و منفی از امنیت و سطح تلفیقی عبارت است از رویکردی نرمافزاری و
سختافزاری از امنیت؛ یعنی تعامل میان این دو با یکدیگر که درنهایت به اقتدار
امنیتی اجتماعی و نظامی منتهی میشود. امنیت نرم بُعد جدیدی از امنیت محسوب
میشود که حاصل دگرگونی در نظام جهانی است، درواقع تهدیدهای امنیتی علیه
کشورهای مستقل که هدف آن استحاله کلی آن نظامهاست؛ سبب شده است که مقوله
امنیت نرم مورد توجه صاحبنظران قرار گیرد. این نوع از امنیت را میتوان در
زمره جدیدترین اشکال امنیت ملی کشورها قرارداد. کارکرد کلی امنیت نرم این است
که در سایه اقتدار و استقلال و دانایی و توانایی و ارتباطات قوی و سازنده
کشورها سبب تقویت بنیه دفاعی آن کشورها در کلیه ابعاد و زوایا میشود که ماحصل
آن سبب ایستادگی در برابر یورش، توطئه، تهدید دشمنان، بیگانگان و
بیگانهپرستان و نفوذ ایادی شیطانی آنان میشود؛ به یک معنا، امنیتِ نرم
ترکیبی است از امنیت داخلی، خارجی و اجتماعی که در برآیند کلی سبب ایمنی در
برابر تهدیدات و توطئهها و خطرات خارجی و سلامت جامعه در برابر هرگونه تهدید
داخلی و خارجی است.
سطوح امنیت نرم در جهت مقابله با تهدید نرم، آن چیزی كه میتواند مؤثر و
كارآمد باشد، استفاده بهجا از امنیت نرم است. امنیت نرم دربرگیرندة مؤلفههای
اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیك است. ایدئولوژی اعتبار ملی، ویژگیهای
ملی، هویت ملی و فرهنگی یك ملت و همچنین مشروعیت نظام سیاسی آن كشور از جمله
موضوعاتی هستند كه در چارچوب امنیت نرم مورد توجه و مطالعه قرار میگیرند.
امنیت نرم از سه سطح تشكیل میشود.
الف. سطح
راهبردی
سطح راهبردی كه اولین سطح امنیت نرم است، قدرت متوجه رهبران و نخبگان یك كشور
است و بالاترین سطح رویارویی امنیت نرم با تهدید نرم را شامل میشود. در این
سطح، هدف افزایش قدرت، هنجارسازی خود و تضعیف قدرت حریف درصحنة بینالمللی
است و هدف حریف هم از تهدید نرم در این سطح، اولاً شناسایی نخبگان و رهبران
فكری جامعه و ثانیاً ارعاب و تأثیرگذاری در آنها است. با توجه به موقعیت
تاریخی كهنی كه ایران دارا است و موقعیت سوقالجیشی و جغرافیایی كه ما در آن
قرار داریم، همواره دشمن در كمین بهرهگیری از موقعیتهاس؛ زمینهسازی جهت
اتحاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جهان اسلام، تشنجزدایی و پیشبرد صلح و
امنیت در منطقه و جهان، تحرك دیپلماتیك و حضور موفق در عرصههای بینالمللی،
از جمله مواردی است كه باعث ارتقاء قدرت نرم ما میشود.
ب. سطح
میانی
این سطح از امنیت نرم منحصراً به مردم و قدرت ملی تكیه دارد و از فرهنگعامه
متأثر میشود. در این سطح، افكار عامه از تصمیمات نخبگان و رهبران جامعه حمایت
میکند و به آنها مشروعیت میبخشد. در مقابل، هدف تهدید نرم در این سطح، ایجاد
شكاف میان نخبگان سیاسی، فرهنگی و آحاد عمومی جامعه است؛ یعنی میخواهند مردم
را از یك جماعت همراه تبدیل به جماعتی بیتفاوت، معارض و مخالف كنند و برای
رسیدن به این هدف از ابزارهایی مثل تشویق به نافرمانی مدنی استفاده میکند.
ج.
سطح
تاكتیكی
این سطح از رویارویی امنیت نرم در سطح نیروهای مسلح صورت میگیرد و هدف این سه
سطح از قدرت نرم باید توأمان و همراه هم موردتوجه قرار گیرد و سعی شود در هر
سه سطح، امنیت دهی و امنیت نرم جامعه افزایش پیدا كنند تا بتواند در مقابل
تهدیدات نرم مؤثر واقع شود.
رسالت
روحانیت
رسالت طلاب و روحانیت در تحقق امنیت نرم در آگاهسازی جامعه نسبت به مضرات و
خطرات برنامههای ماهوارهای و شبکههای برون مرزی در راستای تحقق امنیت نرم
چیست؟
حال که بهاختصار و اجمال با مفاهیمی چون امنیت، براندازی نرم و درنهایت امنیت
نرم آشنا شدیم به بررسی راهبردهای امنیت نرم در مقابل براندازی نرم
میپردازیم.
در کل برای رویارویی با براندازی نرم میتوان از سه رویکرد استفاده کرد که در
اینجا چون بحث ما مرتبط با دو رویکرد آن است از همین دو رویکرد استفاده
میکنیم؛ رویکرد اول، متأثر از فرهنگ استراتژیک کشور است و به سطح بینش و
بصیرت رهبران و نخبگان یک کشور بازمیگردد و درعینحال بالاترین سطح رویارویی
قدرت نرم تلقی میشود و به نام سطح راهبردی نیز معروف است؛ هدف اصلی در این
سطح افزایش قدرت هنجارسازی خود و تضعیف قدرت هنجارسازی حریف در محیط
بینالمللی است؛ یعنی کاربردی دوگانه دارد. در اینجا به هر میزانی که بازیگران
بتوانند در این سطح قدرت ایجاد کنند و یا بر قدرت هنجارسازی دیگران تأثیر
بگذارند، امکان پیروزی بیشتری خواهند داشت؛ در این رویکرد میبایست دو برگ
خرید را در بعد داخلی و بینالمللی تعقیب کرد؛ در بعد خارجی هدف از آن
میبایست تأثیرگذاری بر برآوردها و شناخت نخبگان و رهبران حریف باشد تا هر چه
بیشتر آنها را از میدان به در کرد و درعینحال با سرمایهگذاری بر روی نخبگان
داخلی زمینه را ظهور مسلط و قدرتمند در این سطح فراهم آورد. در سطح دوم
میبایست بر روی عنصر مردمی که تشکیلدهنده قدرت ملی کشور تکیه داشت. این سطح
از امنیت نرم میبایست معطوف به سطح آحاد عمومی جامعه باشد. درواقع این سطح از
امنیت نرم، مردم میبایست از تصمیمات نخبگان و رهبران واقعی و مشروع جامعه –
مانند مقام معظم رهبری در کشور ما – حمایت و اطاعت کند که این امر سبب راسختر
شدن عزم و اراده آنها شود. اگر هدف سطح میانی تهدید نرم، سلب اراده و انگیزه
از مردم و بیتفاوت نمودن جمعیتهای همراه و تبدیل آنها به جمعیتهای معارض،
مخالف و بیتفاوت و شکل دادن به نافرمانیهای مدنی با ایجاد شکاف بین دو سطح
راهبردی و میانی است. در سطح میانی امنیت نرم میبایست با تکیهبر عنصر مردمی
و بصیرت نخبگان و خواص که هدایت جامعه را در دست دارند، تهدیدات نرم را در این
حوزه متوقف و به فرصت تبدیل کرد (میرمحمدی، بیتا، 12)؛ درصورتیکه کشوری از
امنیت نرم لازم در این سطح برخوردار باشد، بهطور طبیعی آن کشور فاقد
بحرانهای پنجگانه اعم از سیاسی، مشروعیت، نفوذ، مشارکت، توزیع و هویت خواهد
بود و بازدارندگی مردمی در برابر تهدید نرم شکل خواهد گرفت؛ در مقابل، وجود
بحرانهای پنجگانة فوق و همچنین نبود قدرت هنجاری و الگوهای رفتاری برتر و
کارآمد که قابلیت نهادینه نمودن در حوزه فرهنگ ملی را داشته باشند، میتواند
یک کشور را آسیبپذیر کند. این دو سطح محوریترین کار امنیت نرم است. حال پس
از این توضیح به بررسی رسالت طلبه در تحقق این نوع از امنیت میپردازیم. با
توجه به وظیفه طلاب و روحانیت بهعنوان قشر فرهیخته جامعه در حفظ و حراست از
دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی، پرواضح و مشخص است که نقش آنها نیز در
این رخداد، همانند همیشه کمنظیر و یا به تعبیر بهتر بینظیر است؛ از اینرو
در اینجا برای کاربردی ترکردن بحث به ارائه راهبردهای میپردازیم که در صورت
انجام میتواند در تحقق امنیت نرم و ناکام گذاشتن دشمنان در مقوله براندازی
نرم مفید و مؤثر باشد.
1. تبیین
دقیق
و
همهجانبة
جنگ
نرم
برنامههای
ماهوارهای
برای
طلاب
یکی از موارد مهم و اساسی در جنگ نرم برنامههای ماهوارهای، شناخت ابعاد و
ریشههای آن است؛ زیرا زمانی میتوانیم در برابر این پدیده برنامهریزی کنیم
که از دشمن مهاجم و برنامههای او اطلاع کافی داشته باشیم و متناسب با آن،
سلاح تدافعی خود را بهکارگیریم .به همین سبب در موفقیتِ مبارزه با جنگ نرم،
توجه و تمرکز مسئولان کشور به امر مبارزه با آن و اختصاص بودجة کافی و ایجاد
جایگاه مناسب برای آن در برنامهریزی کلان کشور و ارتباطات بینالمللی،
بهویژه نهادینه كردن آن در میان طلاب و روحانیت، بهعنوان قشر فرهیخته جامعه
امری ضروری به نظر میرسد.
2.
تبیین
دقیق
و
کامل
فرهنگ
اسلامی
و
ملی
در
میان
طلاب
و روحانیت
گام دوم در مبارزه با جنگ نرم با محوریت برنامههای ماهوارهای، شناخت فرهنگ
غنی اسلامی و عناصر فرهنگی آن است؛ علاوه بر این باید عناصر مقبول فرهنگ ملی و
آدابورسوم اجتماعی، ذخایر فرهنگی با ارزش تلقی شده و زنده نگه داشته شوند
(عباسی اشلقی، 1386، 344ـ346) در این خصوص آگاهی بخشیدن به نوجوانان و جوانان
از طریق مأنوس کردن آنان با مفاخر و مواریث فرهنگی از اهمیت خاصی دارد. به
عقیدة بسیاری از صاحبنظران، اعتلای فرهنگ ایرانی اسلامی و ایجاد حس غرور و
افتخار در میان جوانان و دانشجویان، این وارثان واقعی ارزشهای گرانبهای
فرهنگ خودی، گامی اساسی است که باید برای مبارزة بیامان با جنگ نرم برداشته
شود. یک طلبه و روحانی باید بداند که وارث چه نوع فرهنگی است. میتوان با
تقویت نیروی ایمان و با تأکید بر فرهنگ و سنتهای خودی و بزرگ جلوه دادن نقاط
قوت آنها، تمام آحاد جامعه، بهویژه این قشر کشور را در برابر چنین تهاجمی
مقاوم کرد؛ همچنین از این طریق میتوان احساس حقارت را در این گروه از بین برد
و روحیة سازندگی و امید را در آنان تقویت کرد.
3.
توجه
به
سه
مقوله
ظرفیت
سنجى،
نیازسنجی
و
امکانسنجی
در این راستا لازم است که طلاب و روحانیت با یک مطالعه همهجانبه پیرامون این
مفهوم به بررسی فرصتها و آسیبها و تهدیدهای این مقوله بپردازد و با رویکرد
استراتژیک و راهبردى، آن را از زاوایای گوناگون مورد کنکاش و بحث قرار دهند؛
از اینرو در گام اول میبایست از دیدگاه واقعگرایی با پرهیز از هرگونه
جزمگرایی، نسبت به شناسایى، طبقهبندی و اولویتبندی فرصتها و تهدیدات این
مقوله مطالعه و بررسی دقیق و درعینحال عمیق کرد. در گام دوم باید وارد تبیین
خلأهاى سیاسی – اجتماعی خود شده و دست به یک نیازسنجی دقیق بزنیم؛ یعنى اینکه
در سه سطح زیر سیستمى، ملى و منطقهای، کاستیها و نقاط ضعف مشخص میشوند. در
گام سوم وارد فاز مدیریت استراتژیک و راهبردی شویم؛ و با استفاده از ظرفیتها
و ابزار موجود به تحقق هر چه بیشتر امنیت نرم در سطوح خرد و کلان جامعه
پرداخت.
4. تقویت
قابلیتها
و
ظرفیتهای
رسانهای
در
عرصهی
داخلی
و
خارجی
ازآنجاییکه یكی از راهکارهای پیش روی ایران برای خنثی نمودن تهدیدات ناشی از
تلاش غرب برای ایجاد جنگ روانی با محوریت برنامههای ماهوارهای، تقویت حضور
ایران در عرصههای رسانهای است. برای این كار تأسیس شبکههای رسانهای داخلی
و خارجی، تقویت سیستم ماهوارهای برای انعكاس وضعیت و دیدگاههای جمهوری
اسلامی ایران و استفاده از رسانههای بیطرف جهانی برای نشان دادن چهرهای
مثبت از كشور، میتواند در اصلاح تصویر نادرست و نامناسب شکلگرفته از ایران
در عرصة جهانی و نزد افكار عمومی مؤثر واقع شود. در همین راستا طلاب و روحانیت
میتواند با رصد مداوم اولویتهای اصلی موردتوجه رسانههای بیگانه و مقابلة
هدفمند، متناسب، همزمان و هوشمندانه با تهدیدهای ناشی از آن و با همکاری و
تعامل گسترده با رسانههای مختلف اصولگرا، مانند صداوسیمای جمهوری اسلامی
ایران در این خصوص نقش ویژه و منحصربهفردی ایفا کند.
5. بصیرت
افزایی
با عنایت به اینكه سربازان اجرایی ولایت عموماً طلاب و روحانیت هستند که با
شور و احساسات خود و نقد از حاکمیت مایلاند گامهای بلندتری را بیپروا
بردارند و اگر چنانچه آنان از طریق نخبههای سیاسی و اندیشمندان و رسانههای
دیداری و شنیداری حمایت و پشتیبانی شوند، میتوانند جریانات، جبههها و
جنبشهایی را ایجاد کنند که هرگز قابلیت مهار و تغییر آن نباشد.
6.
همراهی رسانههای
جمعی
همسویی رسانههای جامعه مخاطب با رسانههای طلاب بسیجی در مقوله جنگ نرم با
محوریت برنامههای ماهوارهای، میتواند سبب شود تا سطح وسیعتری برای انتشار
امواج خود داشته باشند و به عبارتی حوزه مانور خود را افزایش دهند.
7.
توجه
به
مبانی
فكری
دشمن
ازآنجاییکه تراوشها ایدئولوژی از درون ایسمها و ایستهای مختلف، مدعی تعیین
جوامع در حال گذار و ضرورتهای آنان هستند و از این طریق آن در قالب واژگانی
همچون، مدرنیته، بسا مدرن، عقل جمعی، رسالت تاریخی، جنبش، جبهه، ضرورتهای
اجتماعی و امثال آن ایدئولوژی جدید و همگام باسیاستهای خود را جانشین
ایدئولوژی و تفکر بومی جامعه هدف کنند (گلشن پژوه، 1384 ، 34)؛ مهاجمین در
چنین شرایطی به دنبال شکار اندیشمندان جامعه هدف برای بومیسازی تئوریها و
واژگان خود هستند؛ از اینرو طلاب روحانی میبایست با بسترسازی و زیر
بسترسازی فكری و اعتقادی خود به مقابله با این امر برخیزند.
8.
استفاده
از
قدرت
نرم
داخلی
هر کشوری دارای برخی منابع قدرت نرم است که با شناسایی و تقویت آنها میتواند
خود را در برابر دشمن مقاوم سازد. در ایران معنویت، ایدئولوژی اسلامی، بسیج،
پیشینة فرهنگی و تاریخی طولانی، مرجعیت و نفوذ كلام رهبری در میان مردم، از
جمله منابع قدرت نرم محسوب میشود.
9.
بهرهگیری
مطلوب
از
فعالیتهای
فرهنگی ـ
هنری
گسترش دامنه و شمول فعالیتهای فرهنگی و افزایش فرآوردههای فرهنگی جذاب
شهروندان یک جامعه اغلب جذب آن دسته از گروههای فرهنگی میشوند که از نظر
آنان از جذابیت بالایی برخوردار باشند. همچنین آنان آن دسته از محصولات فرهنگی
را مورد استفاده قرار میدهند که جالب، جذاب، بدیع و مطبوع باشد (اسدی، 1371،
84)؛ بنابراین با ایجاد و گسترش گروههای فرهنگی جذاب و عرضه فرآوردههای
فرهنگی و هنری مطلوب، میتوان از دامنة تأثیر تهدیدات نرم دشمن فرو کاست.
تدابیر خردمندانه و دقیق نهتنها میتوانند از تبدیل شدن قدرت نرم دشمن به
تهدید برای خود ممانعت کنند، بلکه میتوانند آن را به فرصتی برای رشد و تعالی
خویش تبدیل نمایند.
جمعبندی
ازآنجاکه براندازی فرایندی ذهنی و روانی دارد، باید با ابزارهای متناسب، با آن
مقابله کرد و از مبارزه با آن با استفاده از ابزار خشن پرهیز نمود؛ یعنی
میبایست با بررسی کلیت آن و راه مقابله با آنکه همان امنیت نرم است به تقابل
جدی با آن پرداخت.
امروزه دیگر نمیتوان تهدیدات مربوط به امنیت نرم را در چارچوب تهدیدات سخت
افزارانه و عینی از قبیل؛ تهدیدات نظامی و اقتصادی محدود کرد؛ چراکه در جهان
امروز در کنار تهدیدات سخت افزارانهای که ممکن است امنیت ملی کشورها را با
مشکل مواجه کند، برخی تهدیدات نرم افزارانه و ذهنی وجود دارد که اغلب با
ابزارهای فرهنگی مطرح میشوند؛ و میتوانند ضریب امنیت ملی کشورها را با چالش
مواجه سازند و پرواضح و مسلم است که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز از این
قاعده مستثنا نیست؛ اگرچه در طی دو دهه از حیات طیبه انقلاب رویکرد غالب و
مسلط رویکرد سخت افزارانه بوده و تهدید بر اساس عامل نظامی بوده است؛ که
رویکرد اصلی آن معطوف به مخاطرات امنیت ملی کشور و استقلال آن بوده است، ولی
امروزه سطح تهدیدات از سخت به نرم تغیر یافته است . آنچه از شواهد و قرائن بر
میآید این است که بر اساس کاراکتر اصلی نظم نوین جهانی که همان براندازی نرم
است، در اکثر کشورهای هدف و بهویژه کشور ما در حال انجام است و اگرچه تاکنون
با حضور بهموقع مردم و بصیرت و هوشیاری مقام معظم رهبری نتوانستهاند کاری از
پیش ببرند، ولی درعینحال وظیفه جوان ایرانی است که با بصیرت کامل دشمن و
اهدافش را رصد کند. امروزه مقوله براندازی نرم با گسترش فناوری ارتباطات، شدت،
سرعت و پیچیدگی بیشتری پیدا کرده است . آمریکا که داعی هی سرپرستی جهان را در
سر میپروراند و خواستار نظامی تکقطبی است، هیچ رقیبی را که مخالف این
سیاستهای یکجانبه گرایشش باشد، تحمل نخواهد کرد. قطعاً فرهنگ اسلامی ایران و
نظام برگرفته از آن از این قاعده مستثنا نخواهد بود، کما اینکه در رأس کشورهای
اسلامی و تمام جهان، ایران بهواسطة انقلاب اسلامی و مخالفت علنی آن با
قدرتطلبی آمریکا مورد هجوم بیشتری قرارگرفته و خواهد گرفت؛ ازاینرو
بهمنظور مقابله با این هجوم، باید تمام ترفندها و حیلههای مهاجم شناخته شود
و سپس ابزار کافی برای مقابله با آن فراهم شود؛ امروزه ایالاتمتحده امریکا در
دیپلماسى خصمانه خود سیاست براندازی نرم را با استفاده از گفتمان نرمافزار
گرایى براى دستیابى به گزینه تغییر رفتار و یا تضعیف نظام در پیشگرفته است که
هدف از آن تغییر مهندسى سیاسى - اجتماعى جمهورى اسلامى ایران با استفاده از
ابزارهاى قدرت نرم با محوریت برنامههای ماهوارهای، بهمنظور سقوط نظام است؛
ازاینرو کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران و بهویژه طلاب و روحانیت
بهعنوان قشر فرهیخته جامعه و ولایت مدار، میبایست به دنبال تأکیدات مکرر
مقام معظم رهبرى براى مقابله با براندازی نرم با استفاده از رویکرد امنیتی –
فرهنگی به این مسئله توجه و اهتمام ویژه کنند و باهم اندیشى و تشکیل ستادهای
فکری به پاد استراتژى لازم براى مهار سناریوهاى تهدیدزا دست یابند؛ و مقوله
امنیت نرم بر مبنای آگاهسازی جامعه نسبت به مضرات و خطرات برنامههای
ماهوارهای شبکههای مرزی را در صدر تمام برنامههای خود قرار دهند.
منابع
* قرآن
1. احدی، افسانه؛ رویكرد آمریكا نسبت به ایران؛ مركز تحقیقات
استراتژیك، 1386 .
2. اسدی، علی؛ افکار عمومی و ارتباطات؛ تهران: انتشارات سروش، 1371.
3. پاستر، مارک؛ عصر دوم رسانهها؛ مترجم غلامحسین صالحیار، سازمان چاپ و انتشارات وزارت
فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1377.
4. پاینده، ابوالقاسم؛ نهج الفصاحه؛
تهران: جاویدان،1360.
5. جمراسی فراهانی، علیاصغر؛ بررسی مفاهیم نظری امنیت ملی؛ تهران: نشر مرکز آموزش مدیریت دولتی، 1374.
6. حجازی، حسین؛ اهداف و نتایج طرح آمریكایی خاورمیانه بزرگ؛ گزیدة تحولات جهان، ش 24، تهران:
مؤسسه ابرار معاصر، 1382.
7. رامونه، اگناسیو؛ آیا جهان بهسوی هرجومرج میرود؟؛ ترجمه پریچهر شاهسوند، تهران، انتشار عطا،1377.
8. روشندل، جلیل؛ امنیت ملّى و نظام بینالمللی؛
تهران: سمت،1374.
9. عباسی اشلقی، مجید؛ استراتژی تغییر نظام؛ پروژة دستنیافتنی، مركز تحقیقات
استراتژیك، 1386.
10. كالینز جان. ام؛ استراتژی بزرگ اصول و رویهها؛ ترجمه كوروش
بایندر، تهران: انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه،
1370.
11. گلشن پژوه، محمودرضا؛ انقلاب مخملین، انقلاب لالهای، نگاهی به تحولات اخیر در مناطق خاورمیانه و آسیای مركزی، تحولات جهان، ش
33، تهران: انتشارات ابرار معاصر، 1384.
12. میرمحمدی، مهدی و عبدالمحمود محمدی لرد؛ تهدید نرم علیه جمهوری اسلامی ایران؛ تهران،
مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، 1386.
13. هومن، ادوارد اس و چامسکی، نوام؛ فیلترهای خبری؛ مترجم تژامیر فخرایی، انتشارات مؤسسه ایران، 1377.