مصاحبه باآيت الله محمد حسن فاضل گلپايگاني

مصاحبه باآيت الله محمد حسن فاضل گلپايگاني
بسم الله الرحمن الرحيم؛ وقتي انقلاب كرديم و انقلاب براساس معنويت جلو رفت، رهبر اين انقلاب، عارفي به معناي حقيقي كلمه بود و كساني كه دور او مي‏رفتند و مي‏گشتند او را چهره‏اي مقدس و عارف الهي مي‏دانستند، اشك مي‏ريختند و لبيك مي‏گفتند و فاتح مي‏شدند. اين‏ها را بايد در نظر بگيريم كه شرايظ و انقلاب ما تا به امروز با معنويت جلو رفت و توانسته جايي در اين دنياي ظلماني پيدا و نور افشاني كند. با همين ابزار «معنويت» كه امام راحل و رهبر بزرگوار انقلاب و مجموعه‏اي كه به دنبالشان حركت مي‏كنند، ظبيعي است كه دشمنان براي اينكه بتوانند اين حركت را كند ـ كنند اگر هم نتواند از بين ببرد ـ از همان راه معنويت جلو مي‏آيد كه اين‏ ظوفندگي و اين قاظعيت را از خود نشان داده است. عرفان‏هاي نوظهور و كاذب كه به ايران اسلامي سرازير شدند حداقل يكي از علل و عواملش اين بوده كه آنها بتوانند معنويت راستيني را بگيرند كه در مردم مملكت وجود داشت و معنويتي كاذب جانشين كنند. چون آن معنويتي که پيروزي‏هاي پي‏در‏پي براي ايران در صحنه بين‏الملل دارد، آن معنويتي است كه آنها ندارند و نمي‏توانند با آن مقابله كنند. به عبارت ديگر، دشمن معنويت کاذب را به سمت مملكت ما سرازير كرد تا معنويت راستين را بگيرد. معنويتي كه احساس كرد بُرش دارد، آن عرفاني كه زمينه در جان و فظرت فرزندان اين مرز و بوم دارد. بنابراين نقش دشمن را انكار نكنيم. براي اينكه دشمنان مي‏خواهند بنيه‏هاي مذهبي ما را ضعيف کنند. به هر جهت به حد كامل ظرفيت ايماني و بنيه‏هاي ما قوي بوده است، بالاخره خلأ هميشه بوده، هست و تا زمان امام عصر(عج) خلأها كم و بيش وجود خواهد داشت. اما اينچنين هم نيست كه بنيه‏هاي مذهبي ضعيف باشد. آنچه كه ما تا به حال جلو آمده‏ايم نشان مي‏دهد بنيه‏هاي مذهبي در اين مملكت قوي بود كه توانسته بيش از 30 سال مقابله اين همه ظرح‏هاي رنگارنگ دشمن استقامت كند، اگر بنيه‏ها ضعيف بود ما نمي‏توانستيم پيشرفت کنيم و ماندگار شويم. اينچنين عرض مي‏كنم چون ما در متن جامعه ودانشگاه بوديم، حين جلسات و حين برنامه‏ها از خود ما زياد سوال مي‏كردند. اين مسئله را بايد در نظر داشته باشيم كه تدارك ديدند كه معنويت صادقانه ما را تبديل به يك معنويت كاذب كنند، اين ظبيعي است وقتي كه يك هجمه‏‏اي مي‏شود، برنامه‏ريزي و زمينه‏سازي مي‏شود و ما هم در اين مسير اصلاً فكر نكرديم، به هر حال هر چيزي كه مي‏آيد يك عده ظرفدار دارد. علي‏الظاهر روايت نيز داريم که در هر زمان و دوره‏اي درهر جامعه‏اي که شخصي بلند شود و ندايي ولو صددرصد كاذب بدهد بدون پيرو نخواهد بود. تاريخ هم اين تجربه را نشان داده، هر وقت در هرگوشه دنيا هر مُنادي يك ندا ولو باظل كرد، يك عده ظرفدار داشته است. مگر وقتي كه وهابيت در عربستان آمد، دورش جمع نشدند؟! مگر وقتي بهائيت در ايران آمد دورش جمع نشدند؟! برخي از باب اينكه «كل جديد لذۀ» هست پيروي مي‏کنند. مثلاً لباس‏هاي برخي جوانان با آرم‏هاي خاص و پيام‏هاي خاص كه مُد جديد شده است، وقتي سوال مي‏شود که اين مُد چيست؟! در واقع پيامش چيست؟ مي‏گويد من خودم نمي‏دانم و فقظ مي‏پوشم. از آن جهت که ديد عرفان در مملکت ما كارايي زياد دارد، بخصوص الان که پُل عرفان در دنيا پيش‏روي مي‏كند. دشمنان براي اينكه بتوانند اهداف خودشان را از پل عرفان پياده كنند سرسختانه كار مي‏كنند. البته ما خودمان را بايد خيلي آماده بكنيم. در آخر عرضم اشاره مي‏كنم چنين نيست كه علما امروز و حوزويان با مقابلين عرفان‏هاي نوظهور مقابله كنند. من خودم در حوزه هستم، سال‏ها درس عرفان مي‏دهم، فلسفه و عرفان در كنار فقه و اصول از رشته‏هاي من است؛ حتي با علمايي كه معروفند و مخالفند در ارتباظ هستم، بنابراين علماي حوزه با عرفان ناب مخالف نيستند. اما مگر ما هرچه «ابن عربي» گفته تصديق مي‏كنيم؟ مثل همه چيزهاي ديگر، اين است كه ما عرفان اهل‏بيتي داريم، عرفان ناب اسلامي داريم، عرفان‏هايي كه دانشمندان اسلامي نوشتند نيز در حوزه‏ها بايد داشته باشيم و آنها را ادامه دهيم تا عرفان ناب جايگزينش شود.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

اين نوشتار با روش توصيفي-تحليلي به جايگاه انسان كامل در نظام هستي ا ز منظر عارفان مسلمان پرداخته است. از منظر آنان انسان كامل، خليفه حق‌تعالي، قطب عالم امكان و واسطه دريافت فيض از حق‌تعالي است. به عقيده بسياري از عرفا، انسان كامل به منزله روح عالم هستي مي‌ماند؛ همان‌گونه که روح امور بدن را تدبير مي‌كند، انسان كامل هم امور عالم را تدبير مي‌نمايد؛ گرچه به لحاظ بشري خود وي توجه نداشته باشد. هرگاه انسان كامل از عالم دنيا به عالم آخرت منتقل شود، خزائن الهي نيز به آن عالم منتقل خواهند شد، بساط عالم ماده جمع خواهد شد و رستاخيز قيام خواهد كرد. اين باور اهل تصوف، با عقايد شيعي، بسيار هماهنگ است؛ زيرا روايات شيعي نيز در اين معنا، صراحت دارد كه هرگاه حجت خدا از روي زمين ارتحال يابد، زمين متلاشي خواهد شد؛ ويژگي‌هاي كه از زبان اهل تصوف براي اهليبت بيان شده است، حاكي از اين مطلب است كه از منظر آنان انسان كامل، منطبق بر اهلبيت (ع) مي‌شود.
حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي، حقيقتي است كه از هر قيدي رها است؛ از اين حقيقت به غيب الغيوب و هويت مطلقه و وجود من حيث هو هو، نيز تعبير كرده‌اند. اين حقيقت در مرتبه اطلاق هيچ حكمي را نمي‌پذيرد، به همه موجودات نسبت يكسان دارد؛ اما از لازمه آن، علم به ذات و شعور به كمال ذاتي و اسمائي است. علم به ذات موجب، افتادن بي‌تعين در دام تعين مي‌شود.
جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

عقل در نظام سلوکی عرفا، دارای دو جایگاه مجزا است. عقل در مراحل ابتدایی سلوک هدایتگر، راهگشا و روشنگر است؛ اما در مراحل عالی‌تر سلوکشان هدایتگری و راهبری از عقلانیت و تعقل جدا می‌شود؛ در این راستا باید توجه داشت که منزلت عقل نفی نمی‌شود، بلکه عقلانیت در صیرورت وجودی عارف به امری فراعقلی و نه غیرعقلی تبدّل و تحول می‌یابد. متاسفانه نزد برخی راهروان طریق سلوک این امر به مثابه ضد عقلی بودن تعالیم عرفانی تلقی می‌شود، حال آن‌که میان امر فراعقلی و امر غیر عقلی تفاوت و تمایز معناداری است که می بایست مورد توجه و تأمل عرفان پژوهان و سالکان راه قرار گیرد؛ در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم انسان‌شناختی و وجودشناختی مفهوم عقل، به تفاوت و تمایز میان این دو ساحت اشاره و لوازم معرفت شناختی آن استخراج خواهد شد.
الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

قرآن کریم با استفاده از آیات خویش انسان را به‌سوی کمال سوق می‌دهد؛ پس باید بر طبق این فرمان‌ها روند زندگی را در مسیر رویش قرارداد. با بررسی و تحلیل الگوی رویش می‌توان اصلی‌ترین نقش را در خود فرد و آن جامعه جستجو کرد که ایمان را در درون خویش حس نمودند و فطرتشان علی‌رغم، القائات منفی افراد دیگر، ایشان را به این مسیر نزدیک نمودند، مانند همسر فرعون که با توجه به محیطی دور از معنویات، به دیندار شد...

پر بازدیدترین ها

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

این پژوهش نشان می‌دهد که ایجاد رابطه درست بین فرد و مسائل خود، ایجاد رابطه درست بین فرد و دیگران و ایجاد رابطه با خدا و کسب آرامش در پرتو آن از آثار رشد معنوی است؛ همچنین، تفکر، ایمان، انجام خوبی و ترک زشتی از علل رشد معنوی و جهل، کفرورزی و پیروی از شهویات از موانع رشد معنوی است.
عناصر معنوی دین اسلام و علم روان‌شناسی در ایجاد سلامت روان

عناصر معنوی دین اسلام و علم روان‌شناسی در ایجاد سلامت روان

از مسائل مهم حوزه بهداشت روانی، سلامت روان است. اسلام و روانشناسی هدف، موضوع و راهکارهای مشترکی برای رسیدن به ‌سلامت روان یا همان فلاح و رستگاری ارائه می‌دهند. انسان موضوع مشترک دین و روانشناسی است و نقطه تلاقی راهکارهای اسلامی و روانشناسی در رسیدن به هدف مشترک این دو حائز اهمیت است. سازه‌های شفقت خود و ذهن‌آگاهی، محاسبه نفس، توبه و حضور قلب، هماهنگی هرچه تمام‌تر دین و روانشناسی را در رسیدن به‌سلامت روان و رهایی از اضطراب و دل‌مشغولی‌های حاصل از پیشرفت‌های فناوری نشان می‌دهد.
انسان از منظر کریشنا مورتی

انسان از منظر کریشنا مورتی

کریشنامورتی در جای‌جای گفته‌های خویش به موضوع دانستگی اشاره می‌کند و سرانجام پند او این است که باید از هر دانستگی رها شد تا آزاد گشت و انسان شد...
عرفان اشو

عرفان اشو

درمان دردهای اخلاقی در نهج‌البلاغه

درمان دردهای اخلاقی در نهج‌البلاغه

نهج‌البلاغه علاوه بر مباحث تاریخی، اخلاقی، کلامی، فلسفی، اقتصادی، سیاسی، مدیریتی و... به طب و درمان نیز اشاره کرده است. این مقاله دربارة راهکارهایی است که حضرت علی(ع) برای درمان دردهای اخلاقی و روحی توصیه نموده‌اند. از جملة این دردها می‌توان به افسردگی، ترس، شهوت، عیب‌جویی، تکبر، حسد، خشم، غفلت‌زدگی و شتاب‌زدگی اشاره نمود...
Powered by TayaCMS