ساجده العبدالخانی[1]
چكيده
خانواده اولین و مهمترین نهاد اجتماعی است که همواره بخش قابلتوجهی از اشتغالات فکری انسان را تشکیل میدهد؛ در دین مبین اسلام نیز خانواده دارای جایگاه والا و پایه و اساس جامعه است و خانواده را مهمترین وسیله جهت اصلاح جامعه معرفی میکند. بنابراین استحکام هر چه بیشتر این نهاد مقدس امری لازم و ضروری است و این امر مهم تنها با تلاش دو رکن اصلی این نهاد، همان زن و شوهر بهدست میآید که با رعایت حقوق یکدیگر نسبت به هم میتوانند پایه این نهاد را مستحکم بنا نهاده و بهپیش برند. واضح و روشن است که بیتوجهی به این حقوق (باتوجه به نقش محوري و اثرگذار آنها در خانواده) علاوه بر آسیبپذیر کردن رابطه همسران، میتواند روابط سایر اعضای خانواده را آشفته کند و حتی خانواده را در معرض خطر فروپاشی قرار دهد. نوشتار حاضر به تبيين حقوق زوجین از ديدگاه امام سجاد علیه السلام پرداخته است.
واژگان کلیدی: خانواده، حقوق، زوجين، اسلام، امام سجاد علیه السلام.
مقدمه
خانواده نهاد مقدسى است كه زن و مرد عضو اصلى و مهم آن را تشكيل مىدهند. خانواده اين قدرت را دارد كه افراد خود را به معراج هدايت كند و يا به مقام شيطان و شيطانصفتان تنزل دهد. براى آنكه خانواده بتواند افراد خود را به سعادت و تعالى برساند، لازم است هريك از افراد آن تلاش كنند و حقوق و تکالیف خود را انجام دهند. اسلام درباره حقوق خانوادگی زن و مرد فلسفه خاصی دارد و برای زن و مرد حقوق و تکالیفی وضع کرده است که برخی از این حقوق مشترک بین زن و شوهر و برخی خاص هرکدام است. در اين مقاله سعى شده است بر اساس فرمایشات امام سجاد علیه السلام به تبيين حقوق زن و مرد در برابر يكديگر پرداخته شود. ازاينرو، مطالب آن در سه بخش حقوق مشترك زوجین، حقوق اختصاصی زن بر مرد و حقوق اختصاصی مرد بر زن در زندگی مشترک سامانیافته است. مالکیت اقتصادی، توارث، حسن معاشرت، فراهمسازی نیازهای جنسی، احترام متقابل و ... از حقوق مشترك زوجین؛ مهریه، نفقه، مضاجعت و ... از حقوق اختصاصی زن بر مرد و تمکین، اطاعت از شوهر، حفظ اموال شوهر، سرپرستى خانواده و ... از حقوق اختصاصی مرد بر زن معرفى شده است.
ازدواج سنت مؤکد
نهاد خانواده از منظر اسلام، داراى جايگاه و قداست ویژهای است كه مقایسهپذیر با هيچ نهاد ديگرى نيست. حكمت قداستى كه اسلام به خانواده بخشيده است، ارزشگذاری معنوى بر پيوند خانوادگى، زمینهسازی براى تقويت اين رابطه و پيشگيرى از فروپاشى آن است. قداست ازدواج و خانواده، سد محكمى در برابر استفاده نادرست جنسى از زن بهعنوان كالا يا ابزار فروش كالا و درواقع مانع بردگى مدرن زن است. خطرى كه امروز نسل بشر را تهديد میکند، تقدسزدايى از كانون خانواده است (محمدى ریشهری، 1389، 11 ـ 12).
اسلام كوشيده است نگاه قدسى به ازدواج را در ميان مردم گسترش دهد. اين مدعا، از تعبيرهاى روايات اسلامى با دلالتهای صريح يا تلويحى استفاده میشود. نمونههای زير، رويكرد ارزشى و قدسى اسلام به خانواده را منعكس میکنند: امام سجاد علیه السلام فرمودند: «هركس براى رضا و خشنودى خداوند ازدواج و با خويشان خود صلهرحم كند، خداوند او را در قيامت مفتخر و سربلند میکند» (طبرسى، 1385، 166).
اگر در آموزههای اسلام به افراد سفارش میشود كه پيش از اقدام به ازدواج، براى انتخاب همسر و انجام مراسم در مراحل بعدى، رفتارهاى خود را با نماز، دعا و توكل برخدا همراه كنند، به اين دليل است كه به ازدواج رنگ و بوی معنويت دهند و به آن تقدس بخشند تا بتوانند زمينه تكامل انسانى را فراهم آورند (سالارىفر، 1385، 34)
نعمت بودن زن و شوهر
زناشویی و ازدواج نیازی طبیعی است، در سایه آن تشکیل خانواده و زندگی مشترک رسمیت پیدا میکند و برای این زندگی مشترک قوانین و مقرراتی قرار داده میشود و این موضوع، بحث اصلی ما است که در سخن امام سجاد علیه السلام از هر کدام از زن و مرد برای دیگری، به نعمت تعبیر شده است؛ تعبیر امام علیه السلام این بود: «و یعلَمَ أَنَّ ذلک نعمة منهُ علیه؛ بایست زن و مرد بدانند که هریک برای دیگری نعمت است» (نصیرزاده، 1382، ۲، ۱۴۸؛ صدوق، 1413، 2، 621) درادامه سخن، امام سجاد علیه السلام اشاره میکنند: «کُلّ واحد منکما یجبُ أَن یَحمَدَ اللَّه علی صاحبه؛ واجب است که زن و مرد بر نعمت وجود دیگری، خدا را سپاس گویند» (نصیرزاده، 1382، ۲، ۱۴۸؛ صدوق، 1413، 2، 621).
اگر به این تعبیرهای امام سجاد علیه السلام خوب توجه شود، درمییابیم که امام علیه السلام سعی دارند، این منظر و دیدگاه را در زن و مرد القا فرمایند که هردو نگاهشان به یکدیگر، نگاه نعمت باشد. چیزی که بدان محتاج بودهاند و حال با بهدست آوردن آن، نیاز خود را برآورده میبینند. پس بایست قدر این نعمت را بدانند. امام سجاد علیه السلام در ادامه میفرمایند: «و ان کان حقُّک علیها أَغلَظَ و طاعتک بها أَلزَمَ فیما أَحبَّت و کرهت ما لم تکن معصیة» (نصیرزاده، 1382، ۲، ۱۴۸؛ صدوق، 1413، 2، 621).
به این دلیل که مکلف است و روزی بایست پاسخگو باشد، زن نیز موظف است، نسبت به فرامین او تمکین کند؛ بهشرط آنکه مرد و مدیر خانواده پا را از قواعد و محدوده معین، فراتر نگذارد؛ و گام اول، همانند همه کسانی که از نظر اجتماعی مسئولیتی میپذیرند، برای انجام درست و صحیح آن، به اصلاح دیدگاه خود، نسبت به حوزه مسئولیتش اهتمام ورزد و بداند که زن و همسر با سایر مجموعههایی که بر آنها ریاست دارد، متفاوت است؛ برای نمونه اگر در ادارهای برای حل مشکلات و اداره آن مجموعه، گاه بایستی به خشونت متوسل شود، در خانواده بهویژه درباره همسر ن بایست از این شیوه استفاده کرد.
مرد بایستی بداند که خداوند متعال، همسر را برای آرامش، رفاه و انس قرار داده است. همانگونه که در فرمایش امام سجاد علیه السلام در آغاز سخن آمده بود که: «وَ اَمَّا حق رَعِیَّتِک بملک النّکاح فأن تعلم أنّ اللَّه جعلها سکنا و مستراحا و أُنسا و واقیة؛ خداوند متعال، زن را برای آرامش، موانست و نگهداری مرد آفریده است» (نصیرزاده، 1382، ۲، ۱۴۸؛ صدوق، 1413، 2، 621).
مدیر خانواده بایست بداند که خانه، محیط سکوت، آرامش، انس، محبت، صفا و صمیمیت است و همسر است که موجبات موانست، رفاه و آرامش را فراهم میآورد. خانه، بدون همسر، گرمی و صفا نخواهد داشت. خداوند در قرآن میفرماید: «و من آیاته أَن خَلَقَ لکم من أنفسکم أَزواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودَّة و رحمة انَّ فی ذلک لایات لقوم یتفکرون؛ از نشانههای خداوند این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند ..» (روم: 21).
الف. حقوق مشترک زوجین
-
حق مالکیت اقتصادی
اسلام برخلاف عقیده مردم زمان ظهور خود، استقلال زن را همچون مرد در تملک و تصرف و تمتع از اموالش به رسمیت شناخته و حق مالکیت را ازجمله حقوقی میداند که مشترک بین زن و مرد است و همانگونه که مرد اختیار اموال و داراییهای خودش را دارد، اختیار اموال و داراییهای زن هم به عهده خود اوست و هیچکس نمیتواند در تصرف و تملک داراییهای زن دخالت کند. قرآنمجید میفرماید: «للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن؛ مردان را بهرهای است از آنچه حاصل کردهاند و زنان را بهرهای است از آنچه حاصل کردهاند» (نساء: 32).
با آوردن دو جمله جدا و مستقل هیچ جای تردیدی نمیماند که زن صددرصد در اموالی که کسب کرده یا اموالی که به ارث به او رسیده است حق مسلم و اختیار تام دارد و این حقوقی است که اسلام یکهزار و چهارصد سال پیش به او عطا کرده است. در حالیکه هنوز در اروپای بهاصطلاح آزاد شده، هنوز زنان آنطور که بایدوشاید حق اداره اموال خود را بعد از ازدواج ندارند و حتی در برخی موارد حقوق دریافتی در مقابل کار یکسان به زنان مبلغ کمتری پرداخت میگردد (استاد ملک، 1381، 269).
اسلام در حالی حق مالکیت را بهطور مساوی به زن و مرد میدهد که این حتی در طول تاریخ برای زنان نادیده گرفته میشد، بلکه خود زن به دیده مال و ملک برای دیگران نگریسته میشد. در مواردی هم که زن مالک شناخته میشد اهلیت تصرف و تمتع آن را نداشت. خداوند با بیان این آیه مسلم ساخت که دستاورد و درآمد زن ملک خود اوست و شوهر یا مرد دیگری نمیتواند خود را مالک آن یا شریک در آن بداند (نورحسن فتیده، 1379، 75). در قوانین مقدس اسلام زن شوهردار مانند زنان بیشوهر در اداره اموال و امور مالی ویژه خود یکسره مختار بوده و حق خریدوفروش و تمام معاملات را درباره دارایی خود را داشته و در انجام معاملات نسبت به اموال خود آزاد و مستقل بوده و به هیچوجه اجازه شوهر در آن مدخلیتی نخواهد داشت؛ زیرا مالکیت حقی است مستقل که هر شخص درباره اموال خود دارد. همچنان که حق تسلط مردان در اموال خودشان محرز است و حق هرگونه اختیار در مصارف آن دارند، زنان نیز چنین تسلطی را در اموال خویش دارا هستند (محقق، 1360، 366).
-
حق توارث
از قواعد اصلی و اولیه ارث در اسلام این است که زنان نیز مانند مردان سهم مشخص از ارث میبرند ارث بردن نیز فرعی از حق مالکیت است و زن در بسیاری از تمدنها بهویژه در عهد طلوع اسلام از ارث محروم بود و ارث دادن به زن چیزی قابلطرح محسوب نمیشد. اسلام این رسم جاهلیت را شکست و برای زن نیز مانند مرد حقی مسلم از ارث گذاشت.
خداوند در قرآنکریم میفرماید: «للرجال نصیب مما ترک الولدان و الأقربون و للنساء نصیب مما ترک الوالدان و الأقربون؛ برای مردان سهم است از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان بگزارند و برای زنان سهم است از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان بگزارند» (نساء: 7). خداوند در قرآن با این آیه زن را در کنار مرد و همانند او و ذیحق در دریافت ارث معرفی کرد و استقلال او را نشان داد. در شرایطی که در جامعه عرب آن روز و حتی در سایر ملل معاصر زن نه ارث میبرد و نه حق مالکیت داشت.
علامه طباطبایی در تفسیر گرانبهای خود درباره این اختلاف میگوید: «نتیجه اینگونه تقسیم ارث بین مرد و زن آن است که در مرحله «تملک» مرد دو برابر زن مالک میشود، اما در مرحله «مصرف» همیشه زن دو برابر مرد بهره میبرد زیرا زن سهم و دارایی خود را برای خود نگه میدارد، اما مرد بایست نفقه زن را نیز بپردازد و درواقع نیمی از سهم و دارایی خود را صرف زن میکند (طباطبایی، 1374، 4، 215). و در روایتی از امام صادق علیه السلام درباره ارث زن چنین آمده است:
«ابن ابی العوجاء گوید: چرا زن بینوا و ناتوان سهم ارث برده و مرد دو سهم این پرسش را به امام صادق گفتند. حضرت فرمودند: بر زن جهاد، نفقه و دیه عاقله واجب نیست، بلکه این امور به عهده مردان است، از اینرو مردان دو سهم و زنان سهم دارند» (حر عاملى، 1409، 17، 436). اما پرسش دیگری که در این مورد وجود دارد این است که آیا اختصاص نصف حق الارث مرد به زن از این مقوله ناشی نمیشود که زن نصف مرد است و کمال انسانی را تنها میتوان در وجود مرد نظاره کرد؟ این گمان پندار ناصحیحی بیش نیست، زیرا تمامی وظایفی که مرد به عهده دارد بر دوش زن نیز سنگینی میکند، از اینرو میتوان گفت زن بهمثابه انسانی کامل در قبال اعمال و رفتار خویش درست بهاندازه مرد در برابر اعمال خویش مکلف است (فضلالله، 1378، 17).
-
حسن معاشرت
از حقوق و وظایف متقابل و مشترک زوجین حسن معاشرت نسبت به یکدیگر است. در زندگی زناشویی از دستورات اخلاقی که بسیار مورد اصرار قرآن و پیشوایان دین است تا جاییکه این دستور اخلاقی جنبه حقوقی و تکلیفی پیدا کرده همین مبحث حسن معاشرت و خوشرفتاری با یکدیگر است.
زن و شوهر در محيط خانواده بايست علاوه بر محتواى كلام، در انتخاب قالب آن نيز دقت كافى را داشته باشند تا اثرش بر ديگرى پايدار و پردوام باشد. امام سجاد علیه السلام فرمودند: «گفتار نيك، فرد را نزد خانواده محبوب میکند» (صدوق، 1362، 1، 317). حسن معاشرت و دوستی با یکدیگر، گذشت و اغماض از لغزشهای یکدیگر را میتوان از اصول پیشگیری و بهداشتی زندگی زناشویی دانست که با اجرای درست و دقیق آنها زندگی زن و شوهر را از آلودهشدن به بیماریهای «نشوز و شقاق» و از مرگ و انهدام کانون زندگی مشترک یعنی طلاق مصونیت میبخشد (نیک، 1375، 157).
قرآنکریم با بهکار بردن کنایات و استعارات زیبا و لطیف این وظیفه اخلاقی مهم را یادآور میشود. در سوره نساء به مردان توصیه میکند که با همسرانتان به نیکویی معاشرت کنید «وعاشروهن بالمعروف» (نساء، 19) و با همسرانتان با اخلاق نیکو معاشرت کنید و بهدنبال آن اضافه میکند «فإن کرهتموهن فعسی أن تکرهوا شیئا و یجعل الـله فیه خیرا کثیرا» یعنی اگر به جهاتی از همسران خود رضایت کامل نداشته باشید و براثر اموری آنها در نظر شما ناخوشایند باشند، بیدرنگ تصمیم بهجدایی و یا بدرفتاری نگیرید و تا آنجا که قدرت دارید مدارا کنید، بنابراین تا کارد به استخوان شما نرسد سزاوار است معاشرت به معروف و رفتار شایسته را ترک نکنید (نیک، 1375، 157). همچنین بایست توجه داشت تعبیر به «خیرا کثیرا» که در آیه به همسرانی که مدارا میکنند نوید داده شده مفهوم وسیعی دارد که از مصادیق روشن آن فرزندان صالح و با لیاقت و ارزشمند است (مکارم شیرازی، 1380، 3، 320 ـ 321).
بنابراین حسن معاشرت حق و وظیفه طرفین است. اسلام به احسان به خانواده دعوت میکند و هرچه را به بنیان خانواده زیان برساند حرام میکند. خداوند میفرماید: «و عاشروهن بالمعروف» (نساء: 19) و نیز میفرماید: «و لا تضاروهن لتضیقوا علیهن» (طلاق: 6) امام على علیه السلام مىفرمايد: «أحسن الصحبة لها فيصفو عيشك؛ با همسرت خوشرفتار باش تا زندگىات باصفا گردد» (صدوق، 1413، 4، 392). در روايتى ديگر از امام سجاد علیه السلام نقل شده است: «و اما حقالزوجه فان تعلم ان الله عزوجل جعلها لك سكنا و انسا فتعلم ان ذلك نعمه من الله عليك فتكرمها و ترفق بها و ان كان حقك أوجب فان لها عليك أن ترحمها؛ حق زن اين است كه بدانى خداوند عزوجل او را مايه آرامش و انس تو قرار داده و اين نعمتى از جانب اوست، پس احترامش كن و با او مدارا نما، هرچند حق تو بر او واجبتر است، اما اين حق اوست كه با او مهربان باشى» (صدوق، 1413، 2، 621).
-
آراستگى ظاهر
در آموزههاى دينى ما سفارش شده كه زن و شوهر در محيط خانه، خود را براى يكديگر آراسته كنند. زن در خانه بايستی خود را براى شوهر، آرايش كند؛ لباس زيبا و جذاب بپوشد، زيورآلات خود را در بر كند، خود را خوشبو سازد و براى شوهر دلربايى کند (حیدری، بیتا، 148). پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخ زنى كه از او درباره حقوق شوهر بر همسرش پرسيد، فرمود: «وظيفه زن، آن است كه خود را به خوشبوترين عطرها معطر کند، بهترين لباسهايش را بپوشد، بهترين زيورآلاتش را در بر كند و صبح و شام خود را به شوهرش عرضه نمايد» (كلينى، 1407، 5، 508).
همانگونه كه مرد از همسر خود انتظار دارد با شيوهها و وسايل گوناگون، رغبت او را برانگيزد، زن نيز چنين انتظارى دارد و مرد بايد جنبههاى روانى و غريزى او را در نظر بگيرد (حیدری، بیتا، 147- 148). حضرت امام رضا علیه السلام پاكيزگى را از خوبترين اخلاق پيامبران برشمرده و سفارش کرده زن و شوهر بايست براى يكديگر پاكيزه و آراسته باشند تا مهرشان در دل يكديگر پايدار بماند (مظاهرى، 1391، 129).
-
تأمين نياز جنسى
از عوامل بسيار مهم در رضایتمندى زن و شوهرها از زندگى خانوادگى، احساس رضايت از روابط جنسى است. فراهمشدن نياز جنسى افراد در خانواده اهميت بسيارى دارد. نخستين انگيزهاى كه انسان را بهسوی ازدواج و زندگى مشترك سوق مىدهد، نياز زيستى و غريزى است (حیدری، بیتا، 143). نقش جنسى همسر، بهمجموعه وظايف و انتظارات الزامى يا ترجيحى اشاره دارد كه براى هر فرد در بعد نيازهاى جنسى مقرر شده است.
غريزه جنسى، كشش و جاذبهای است كه دو جنس مخالف را به هم نزديك میکند و باعث تشكيل خانواده میشود. در نظام آفرينش، با رفع نياز جنسى، نياز عاطفى انسان فراهم میشود و در نتيجه انسان میتواند به آرامش و سكونى دست يابد كه به زوجين وعده داده شده است. اين واقعيت هنگامی تحقق مییابد كه زن و شوهر، هريك با آگاهى كامل به نقش جنسى خود و با ميل و رغبت و آمادگیهای كامل، به آن بپردازند (رشیدپور، 1388، 168). بديهى است محيط خانواده مناسبترین محيط برآورده كردن اين نيازهاست؛ زيرا چنانکه ايور موريش نيز بیان كرده است: «هرچند واضح است كه میتوان اين نيازها را در خارج از نهاد خانواده و ازدواج برآورده كرد، اما اين نكته نيز واضح است كه ارضاى نامحدود خواستههای جنسى، به فروپاشى نظام جامعه و مناسبات آن منجر میشود» (موريش، 1373، 172).
-
احترام متقابل
انسان بهصورت فطرى داراى كرامت و حرمت است و به همين دليل بايد از احترام برخوردار بوده، از تحقير بهدور باشد. امام سجاد علیه السلام احترام به زن در محيط خانواده را از حقوق زن بيان میفرماید كه رعايت آن میتواند نقش مهمى در تحكيم روابط بين همسران داشته باشد. آن حضرت میفرمایند: «و اما حق زن و همسر آن است كه احترامش كنى» (طبرسى، 1370، 421).
ب. حقوق اختصاصی زن بر مرد
پس اولین قدم در توصیه امام سجاد علیه السلام به رعایت حقوق زن، برقراری روابط عاطفی، دوستانه و صمیمانه است، اما برای اینکه روابط عاطفی در چهارچوب، تعریفپذیر شود، شرع مقدس آنها را یکبهیک برشمرده است که ما نیز به آنها اشاره میکنیم.
-
مهریه
اولین حقی که قرآن برای زن بیان کرده، مهریه است. خداوند میفرماید: «و آتوا النِّساء صَدَقاتِهِنَّ نِحلِة فاءِن طبنَ لکم عن شیء منهُ نفسا فکُلّوهُ هَنیئا مَریئا؛ مهریه زنان را بهطور کامل بهعنوان بدهی و عطیه، به آنان بپردازید؛ اگر آنها چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف کنید» (نساء: 4).
در مکتب اسلام مهریه نوعی حرمت نهادن کمنظیر یا بینظیر است که در هیچیک از ادیان و فرهنگها با این شیوه و ترتیب، سابقه ندارد؛ ارج نهادنی که برخاسته از صفا، صمیمیت و علاقه درونی است، در روایتی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمودند: «افضل نساء امّتی أَصبَحُهُنَّ وجها و أَقَلَّهُنَّ مِهرا» (حر عاملى، 1409، 20، 31؛ كلينى، 1407). امیرالمؤمنین علیه السلام در روایتی بیان میکنند: «لا تُغِالُوا بمُهور النِّساء فتکون عداوة؛ اگر مهریه زنان را سنگین قرار دهند، نتیجهاش ایجاد دشمنی است» (حر عاملى، 1409، 21، 252).
سنت رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم هم بر این بود که مهریه دختران کم باشد، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نقل میکنند: «ما نکح رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم من نسائِهِ الا علی اثنَتَی عشرةَ أُوقِیَّة و نصف الاُوقیَّةِ من فضَّة و علی ذلک أَنکَحَنِی فاطمةَ3 فالاُوقیَّة أربعون درهما؛ پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم زنهای متعددی داشتند و برای هیچیک از آنها، بیشتر از پانصد درهم مهریه قرار ندادند و بر همین منوال هم من - امیرالمؤمنین علیه السلام - و فاطمه زهرا علیه السلام ازدواج کردیم» (مغربى، 1385، 2، 220؛ نورى، 1408، 15، 62).
در روایتی دیگر از امام هشتم حضرت اباالحسن الرضا علیه السلام نقل شده است که فرمودند: «اذا تزوَّجَت فأَجهَد أَن لا یُجَاوِزَ مَهرُها مهرَ السُّنَّةِ و هو خمسُمِائَةِ دِرهَم فَعَلی ذلک زوَّج رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم و تَزَوَّجَ نِسَاءَهُ؛ اگر تصمیم گرفتی ازدواج کنی، سعی کن که مهریه از مهر سنت که پانصد درهم است تجاوز نکند که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز، به همین صورت ازدواج خود را منعقد فرمودند» (نورى، 1408، 15، 62).
در روایتی ماجرای خواستگاری مولا امیرالمؤمنین علیه السلام چنین آمده است: هنگامیکه حضرت به خواستگاری فاطمه3 اقدام کردند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند: چیزی برای مهریه داری یا نه؟ با پاسخ منفی حضرت مواجه شدند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: زرهی را که در فلان جنگ بهدست آوردی یا من به تو دادهام چه کردی؟ امیرالمؤمنین علیه السلام در جواب عرض کردند: آن زره موجود است، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: همان زره را بیاور، حضرت امیر علیه السلام آن زره را بهخدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تقدیم داشتند. حضرت عدهای را مأمور کردند که زره را به بازار برده، بفروشند.
بنابر آنچه در روایت نقل شده است، زره با قیمت 4800 درهم به فروش رفت و پول آن را مهریه قرار دادند و عقد ازدواج منعقد شد و بعد هم رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دستور دادند، از همان پول برای فاطمه3 جهیزیه فراهم کردند (مجلسى، 1404، 43، 140). در اینجا توجه به این نکته مهم است که بزرگترین شخصیت و ارزشمندترین خانواده اسلامی؛ یعنی شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، فرزندشان فاطمه زهرا3 و داماد و پسرعمویشان امیرالمؤمنین علیه السلام از دادن مهریه غفلت نکردند و اجازه ندادند که بر ذمه باقی مانده یا آنقدر سنگین باشد که توان پرداخت آن را نداشته باشند و یا فراهم کردن جهیزیه، وزر و وبال بر عهده خانواده دختر باشد؛ که پسران و دختران از آن گریزان باشند و خانوادهها از شوهر دادن دختران و زن دادن پسرها فرار کنند.
-
نفقه و مسکن
دیگر از حقوقی که زن نسبت به مرد دارد، حق نفقه و مسکن است. بهحکم آیه شریفه قرآن که در سوره مبارکه طلاق بیان شده است: «لیُنفِق ذوسَعَة من سَعَتَهُ و مَن قُدِرَ علیه رزقُهُ فلیُنفِق ممّا آتاهُ اللَّه لا یکُلّ ف اللَّه نفسا الا ما آتاها سیَجعَلَ اللَّه بعدَ عُسر یُسرا؛ آنان که امکانات وسیعی دارند، بایست از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آنان که تنگدست هستند، از آنچه خدا به آنان داده انفاق نمایند؛ خداوند هیچکس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمیکند؛ خداوند بهزودی بعد از سختیها آسانی قرار میدهد» (طلاق: 7).
در این آیه، خداوند فرمان میدهد؛ انسان بایست از همه توانش برای فراهم کردن نفقه همسر خود استفاده کند؛ همچنین روایات فراوانی وجود دارد که مورد استناد علما در این حکم حقوقی اسلام قرارگرفته است؛ که مسئله نفقه و مسکن را از حقوق الزامی همسران میدانند.
نکتهای که درباره حق صداق، نفقه و مسکن وجود دارد و در مباحث مقدماتی و بیان امام سجاد علیه السلام نیز بیان شده این است که بایست بر محیط، شرایط و فضای زندگی صمیمیت و دوستی حاکم باشد تا مرد و زن در کنار یکدیگر احساس آرامش و رفاه کنند؛ اگر چنین شد، انسان بهعنوان محبوب و مطلوب خود، نهتنها به همسرش مسکن میدهد و خوراک و پوشاک او را فراهم میکند، بلکه سعی میکند در حد توان خود، بهترینها را برایش فراهم کند.
خلاصه مطلب این است که اگر از منظر و نگاه امام سجاد علیه السلام به زندگی زناشویی بنگریم، حقوق مهریه، مسکن، خوراک و پوشاک، از نظر عاطفی حقوق بسیار ضروری است، اما همانطور که در مباحث گذشته اشاره کردیم، ازآنجا که در میان انسانها، عواطف در سطح نیست، شرع مقدس نظام مدونی را برای این حقوق عاطفی مقرر فرموده است که نباید از این چارچوب معین، کمتر باشد.
در شرع مقدس برای مهریه حداقل و حداکثری قرار ندادهاند؛ آنچه هست، توصیه به اصل وجود مهریه است و طبق نظر فقهای شیعه، قوام عقد با مهریه است و اگر برای عقدی، مهریه قرار ندهند، مهرالمثل در نظر گرفته خواهد شد. روایتی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده است که حضرت ضمن خطبهای میفرمایند: و لهنّ علیکم رزقهنّ و کسوَتهنَّ بالمعروف (نورى، 1408، 15، 217). از حقوق زنها بر شما مردان خوراک آنها است و دیگری لباس درخور شأن آنها.
در این روایت هم حد محدودی ذکر نشده است. مرد موظف است آنچه را فراهم کند که جایگاه اجتماعی و شخصیت زن اقتضا میکند. در کلام دیگری از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است که میفرمایند: «یُجبَرُ الرَّجل علی النفقة علی امرَأَته؛ اگر مرد از پرداخت نفقه خودداری کند، حاکم شرع او را مجبور بر انجام این وظیفه میکند» (نورى، 1408، 15، 157).
در روایتی از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شده است که: «اذا لم یَجِدِ الرَّجُلُ ما یُنفِقُ علی امرأَته استُؤنِیَ فان جاءَهَا بشیء لم یُفَرِّق بینهما و ان لم یَجِد شیئا أُجِّلَ و فُرِّقَ بینهما؛ اگر مرد نتواند نفقه زن را بپردازد، به او فرصت داده میشود که آن را فراهم کند. اگر توانست این حق را ادا کند، ادامه زندگی مقدور است و بین آنها جدایی ایجاد نخواهد شد؛ اما اگر نتوانست، حاکم او را ملزم به طلاق میکند و زن نیز میتواند تقاضای طلاق کند» (نورى، 1408، 15، 217).
در هر حال، این وظیفه مرد هیچ ارتباطی به فقر و غنای همسر و نیاز و عدم نیاز وی ندارد، این وظیفهای است که در شرع مقدس و در چهارچوب قانون ازدواج بر عهده مرد قرار داده شده است و حتی اگر طلاق صورت گیرد، بهحکم آیه شریفه سوره مبارکه طلاق که میفرماید: «أَسکنوهُنَّ من حیث سکنتُم مِن وُجدکُم و لا تُضاروهُنَّ لتُضیِّقوا علیهنَّ؛ زنان مطلقه را هرجا خودتان سکونت دارید و در توانایی شما است سکونت دهید؛ و با تنگ گرفتن، بر آنها زیان نرسانید» (طلاق: 6).
فراهمکردن مسکن، حتی در ایام عده طلاق از وظایف مرد است؛ یعنی حق ندارد پیش از اینکه عده او تمام شود او را از خانه خود بیرون کند. حتی در عده وفات چنین است که اگر شوهر از دنیا برود، ورثه شوهر حق ندارند تا پایان عده، همسر را از خانه بیرون کنند. توجه داشته باشیم که همه این وظایف در قبال چیزی جز حق زناشویی نیست؛ یعنی مرد نمیتواند بگوید من خوراک، پوشاک و مسکن تو را فراهم میکنم در عوض تو هم بایست در خانه خدمت کنی، فرزند را شیر بدهی، لباس بشویی و ...، بلکه برای مرد، تنها حق زناشویی است. چنانکه امام سجاد علیه السلام در آغاز بیان این حق فرمودند: «مرد بداند که همسرش نعمت است؛ زن بداند که همسرش نعمت است و هردو قدر این نعمت را بدانند».
-
خوشرفتاری مرد نسبت به زن
اگرچه از نظر اخلاقی داشتن رفتاری خوش هم وظیفه مرد است و هم زن و از روی عقل هم رعایت این قاعده برای کیان خانواده و حسن جریان روند تکامل روحی و معنوی آن دو ضروری است، ولیکن قانون اسلام آن را وظیفه خاص مرد و حق اختصاصی زن قرار داده است، مشروط بر آنکه خود زن نیز به آن علاقمند باشد و اسباب و امکانات ظاهری آن را برای مرد فراهم و به وی کمک کند. در کلام امام سجاد علیه السلام این حق بهوضوح دیده میشود آنجا که میفرماید: «و أمّا رعیّک بملک النّکاح فأن تعلم أنّ الله جعله سکناً و مستراحاً و أنساً و واقیه و کذلک…؛ و اما حق همسرت آن است که بدانی خداوند متعال با آفرینش او، وسیلهی آرامش، رفاه و انس و نگهداری تو را فراهم کرده و واجب است هرکدام از شما – زن و شوهر – بر نعمت وجود دیگری، سپاس گوید و بداند که این نعمت الهی بر اوست». بر تو واجب است که نعمت الهی را گرامی داشته، در معاشرت با او، خوشرفتاری و رفق پیشه کنی؛ اگرچه حق تو بر زن سختتر و رعایت مکروه و محبوب اگر معصیت و زیادهخواهی نباشد، بر او لازمتر است؛ اما زن حق مهربانی و انس بر تو دارد و جایگاه آرامش و آسایش، غریزهای است که گریزی از انجام آن نیست و این حق بزرگی است (نصیرزاده، 1382، ۲، ۱۴۸).
اسلام رفتار خوش و نیک خواهانه مرد را نسبت به زن حتی در هنگام عدم امکان ادامه زندگی و لزوم طلاق نیز واجب میداند. از این حق اختصاصی زن در قرآن با تعبیر «تصریح به احسان» یاد شده است (نورحسن فتیده، 1379، 95). الطلق مرتان فامساک بمعروف او تسریح باحسن (بقره: 229) ... فامسکوهن بمعروف او سرحوهن بمعروف (احزاب: 231). ... و سرحوهن سراحا جمیلا (احزاب: 49) یعنی مرد هنگامی که قادر به نگهداری زن نباشد بایست او را رها کند، نیز لازم است که این رهایی بهشکل احسان، محبت و باقی گذاشتن خاطرهای خوب باشد نه آنکه بابت جدایی از زن مالی مطالبه کند و نه به او شکنجه و آزاری برساند.
-
حق المضاجعه
از حقوقی که زن بر شوهر دارد حق المضاجعه یا حق همخوابی است. هر زنی حق دارد هر چهار شب یکشب شوهرش با او بیتوته کند یعنی شب را تا صبح با او به سر برد (نیک، 1375، 152). خداوند در قرآن میفرماید: «فلا تمیلوا کل المیل فتذروها کالمعلقه» (نساء: 129) مفسرین معلقه را به زنی که نه طلاق داده شده و نه شوهردار است معنا میکنند (طبرسى، 1415، 2، 121). امام سجاد علیه السلام از ديگر نقشهای مرد در خانواده را نقش جنسى میداند كه ايفاى مناسب اين نقش، اثر بسزایی در تحكيم نهاد خانواده دارد.
امام سجاد علیه السلام درباره نقش جنسى شوهر میفرمایند: «زن حق دارد كه آرامشش در برآوردن لذتى كه در انجام آن ناگزير است، فراهم شود» (حرانى، 1404، 262). آن حضرت اشباع غريزه جنسى و لذت بردن از يكديگر را عامل و محور مهم سكون و آرامش در نهاد خانواده معرفى میکند. اين سخن حضرت، به توجه خاص مرد به ميل جنسى زن اشاره دارد و آرامشگری زن را منوط به اشباع درست غريزه جنسیاش میداند. عدم ارضاى اين نياز موجب تنش و عصبانيت و در نتيجه بروز درگیریهای فراوان میشود. توصیهها و آموزههای فراوان دين اسلام درباره نحوه اشباع غريزه جنسى نشان از اهميت اين غريزه و نقش كليدى آن در تحكيم پایههای كانون خانواده دارد. نقش ارضاى جنسى و عاطفى زن و شوهر در كاهش کجرویهای اجتماعى، بهویژه تخلفات جنسى، امرى است كه به استدلال چندانى نياز ندارد.
فقهای اسلام میفرمایند: مرد چه چهار زن داشته باشد و چه زن بایست هر چهار شب یکشب را در کنار همسر دائمی بسر ببرد، اما در گذراندن سه شب دیگر اختیار با مرد است که چگونه آن شبها را بگذراند (محقق حلّى، 1408، 2، 334).
ج. حقوق اختصاصی مرد بر زن
چون میان حق و تکلیف ملازمه است زن در مقابل حقوق خود بر مرد، تکالیفی نیز دارد که حقوق خاص مرد محسوب میشوند. عمده این تکالیف اختصاصی زن یا به دیگر تعبیر، حقوق اختصاصی مرد عبارتاند از:
1 ـ تمکین جنسی
نقش جنسى زن در قبال شوهر كه در منابع فقهى با عنوان حق تمكين بررسى میشود. تمکین به معنی حاضر بودن زوجه در بهرهمند شدن زوج از اوست (دهخدا، 1339، 15، 945). به اين معناست كه زن بايد امكان بهرهگیری جنسى را براى شوهرش، بدون هیچگونه محدوديتى فراهم كند. امام سجاد علیه السلام درباره نقش جنسى زن میفرمایند: «اگرچه حق تو (شوهر) بر عهده او (زن) سختتر و فرمان پذيرى از تو در آنچه دوست میداری و ناپسند میشماری ـ تا جايى كه گناه نباشد ـ بر او لازمتر است» (حرانى، 1404، 262).
فراهم کردن نيازهاى مرد و تمكين از خواستههای مرد، از حقوق مرد بر زن بیانشده است. بیشك، نياز جنسى از اساسیترین نيازهاى مرد شمرده میشود. خداوند در قرآن میفرماید: نساء کم حرث لکم فاتوا حرثکم... ؛ (بقره: 223)
زنان شما کشتزار شمایند پس بیابید کشتزار خود را هرجا خواسته باشید در این آیه نهتنها لحن خطاب متوجه مرد است و نهتنها با کلمه «أنی شئتم» موضوع در اختیار مرد گذاشته شده، بلکه خداوند عمل مقاربت را یا به اعتبار اصل آنکه یادآوری نعمتهای الهی است و یا به اعتبار کشتزار بودن و فرزند درست کردن عمل خیری دانسته که ثوابش برای آخرت انسان ذخیره میشود و بیگمان ذخیره کردن اعمال نیکو برای آخرت مقید به تعداد کم یا محدودیتهای دیگر نیست. درست نیست فکر کنیم خدای تعالی برای انجام عملی پاداش قرار دهد و خیری در آن گذارد و بعد آن را به عدد محدود کند و یا اجازه دهد اختیارش در دست دیگری قرار گیرد.
خداوند در قرآن فرمود: «احل لکم لیله الصیام الرفث الی نسائکم هن لباس لکم و انتم لباس لهن...» (بقره: 187) این آیه کریم بهتنهایی همه چیز را در موضوع مورد بحث بیان فرموده است خدای عزوجل از اینکه محدودیت مقاربت در ماه رمضان باعث گناه و نافرمانی مردان میشده حکم حرمت محدودکنندگی را به لطف و کرمش از بندگان برداشته است و فرمود: «لا جناح علیکم ان طلقتم النساء...» (بقره: 236) و فرمود: «او لا مستم النساء فلم تجدوا ماء...» (نساء: 43). در تمام این آیات که سخن از مباشرت و مقاربت دارد مخاطب خداوند مردان بودهاند و این آیات بهدرستی نشان میدهند که حق تمکین حق مسلم مردان است (قاضی، 1380، 140). با وجود این آیات چگونه میشود اختیار مقاربت را به زنان سپرد که مفهومش آن باشد که هر زمان بخواهند و مایل باشند نیاز جنسی شوهر را برآورده کنند؟
اسلام باتوجه به روحیه مرد و نیاز جنسی او، به مرد حق میدهد که در هر زمان که بخواهد از همسرش بهرهگیری کرده و خود را ارضا کند و زن را موظف کرده در صورت نیاز شوهر به این امر پاسخگو باشد و تسلیم وی شود و تمکین کند. در صورت تمکین نکردن، زن ناشزه (نافرمان بردار) شده و ممکن است در آخر منجر به از هم پاشیدگی زندگی زناشویی شود (صالحی، 1383، 25). به هر حال مهمترین وظیفه زوجه جلب رضایت شوهر بهویژه از راه تمکین نسبت به وی بوده، زیرا در صورت عدم تمکین نقض غرض حاصل گردیده و منظور واقعی ازدواج و نکاح عملی نخواهد گردید و نیز چهبسا از اثر عدم تمکین زوجه، نفقه وی قطع شود، زیرا زوج میتواند در صورتیکه از ناحیه زوجه خود عدم تمکین ببیند نفقه او را قطع کند و تا علم و یقین حاصل نکند و قطعیت از برای او پیدا نشود که زوجه نسبت به خودش تمکین خواهد کرد یا نه، میتواند از دادن نفقه به زوجه امتناع ورزد (محقق، 1360، 85).
-
اطاعت زن از شوهر
همانطور که در قرآن و تفاسیر آمده اولین وظیفه زن و حق مرد اطاعت کردن زن از همسر خویش است (صالحی، 1383، 25). آیه ذیل وظیفه زنان را بیان میکند: «فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله و الاتی تخافون نشوزهن فعظوهن؛ پس زنان درستکار فرمانبردارند بهپاس آنچه خدا (برای آنان) حفظ کرده، اسرار (شوهران خود) را حفظ میکنند و زنانی را که از نافرمانی آنان بیم دارید (نخست) پندشان دهید» (نساء: 34).
علامه طباطبایی اطاعت در این آیه را به اطاعت زن درباره استمتاع و همخوابگی محدود کرده است (طباطبایی، 1374، 4، 216). اما استاد مطهری تمکین را اطاعت کامل و تام زن از شوهر میداند و میگوید: «زن (غیر ناشزه) علاوه بر تمکین در مقابل استمتاعات، بایست مطیع تام و تمام زوج باشد و بدون اجازه او حتی برای عیادت والدین خویش از خانه خارج نگردد» (مطهری، 1374، 297).
برخی از تفاسیر پیرامون معانی صالحات قانتات، میفرمایند یعنی این زنان شایسته از خدا و شوهرانشان اطاعت میکنند (طبرسى، 1415، 2، 43). در برخی روایات حقوق همسر این عبارت آمده است که زن موظف به اطاعت و فرمانبرداری از شوهر است. در سخنی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وارد شده است که فرمودند: «لا تؤدِّی المرأَةُ حق اللَّه عزَّ و جَلَّ حتی تؤَدِّی حق زوجها؛ زن حق خداوند را ادا نمیکند مگر زمانی که حق شوهرش را ادا کند» (نورى، 1408، 14، 257).
زن اگر حق شوهرش را رعایت نکند، درواقع حقاللَّه را زیر پا گذاشته است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای حقوق مرد تا این مقدار حرمت قائل شده است که هیچ دلیلی ندارد جز اینکه کانون خانواده را از منظر معارف دین از مقدسترین بنیانهای اجتماعی است که اگر قداست و حرمتش محفوظ بماند، سایر کانونهای اجتماع نیز استوار و مستحکم خواهد بود؛ زیرا اولین بنیان اجتماعی، زندگی مشترک است.
-
حفظ عفت
از دیگر حقوق مسلم شوهر آن است که زوجه عفت و سلامت خود را برای همسرش حفظ کند و آنچه در محرمیت و انحصار اوست نزد احدی آشکار نسازد و خود را از جمیع ناپاکیها و زشتیها منزه دارد چنانکه دستور فرموده: «والذین هم لفروجهم حافظون الا علی ازواجهم» (مومنون: 6) و «والحافظین فروجهم والحافظات» و «و یحفظن فروجهن» (نور: 31) از وظایف دیگر زنان آن است که از آرایش و زینت برای جلب مردان بیگانه دوری جویند و نیز از آشکار ساختن مواضع زینت در انظار عمومی جلوگیری کنند: «ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن» (نور: 31).
-
حفظ منافع و اموال شوهر
از دیگر حقوقی که مرد از آن برخوردار است حفظ منافع و اموالش است که بایست توسط زن رعایت گردد. در آیه 34 از سوره مبارکه نساء به آن اشاره شده است: «والحافظات للغیب بما حفظ الله». در تفسیر این آیه موارد متعددی بیان شده است ازجمله:
ـ حفظ اموال شوهر در زمان غیبت وی
ـ حفظ اسراری که بین او و شوهرش بوده
ـ حفظ نفس و فروج از بیگانه
ـ حفظ اولاد شوهر (یزدی، 1374، 2، 42).
علامه نیز در تفسیر این آیه آورده: بر زنان واجب است که جانب خود را در همه چیزهایی که متعلق حق شوهران است در غیاب آنان حفظ کنند (طباطبایی، 1374، 4، 316). در تفسیر آیه 228 بقره نیز حفظ نفس و مال زوج و خارج نشدن از منزل بدون اذن شوهر از حقوق مرد شمرده شده است (یزدی، 1374، 2، 73). پس هنگامیکه شوهر از خانه خارج میشود زن بایست امانتدار و حافظ اموال او باشد و در عمل شوهرش را از امنیت خانه آسودهخاطر کند.
-
سرپرستی خانواده
از نظر حقوقى، خانواده بهعنوان واحدی اجتماعی، همانند هر اجتماع ديگر، نیاز به سرپرست دارد و از آنجا كه اسلام خانواده را اساس جامعه میداند، توجه فراوانى به پیریزی درست بنيان خانواده دارد تا از اين رهگذر، استحكام و سلامت جامعه را تضمين كند.
اسلام در عين توجه بسيار به گسترش و تعميق عواطف در ميان اعضاى خانواده و طرح آن بهعنوان اصل حاكم بر رفتار خانوادگى، اصل سرپرستى مرد بر نهاد خانواده را مطرح میکند تا در مواردى كه مشكلات خانوادگى، از طريق برخوردهاى عاطفى برطرف نمیشود، از طريق اين اصل برطرف شود.
در انديشه امام سجاد علیه السلام مديريت خانواده به شوهر اعطا شده است: «و اگرچه حق تو بر عهده او (زن) سختتر و فرمان پذيرى از تو در آنچه دوست میداری و ناپسند میشماری ـ تا جايى كه گناه نباشد ـ بر او لازمتر است» (حرانى، 1404، 262). البته، سرپرستى مرد در خانواده، به معناى مطلق بودن فرمانروايى او در محيط خانواده نيست كه به دلخواه فرمان دهد و زن همانند بردهای مطيع و تسليم او باشد.
بنابراين، همانگونه كه براى تحكيم بنياد خانواده، وجود يك سرپرست، ضرورى است و بدون آن، خانواده به سستى و تزلزل میگراید، خودسریها، خودکامگیها، خودمحوریها و اعمال زور و قدرت بیجا نيز بنياد خانواده را متزلزل خواهد كرد. اسلام كوشيده است از طريق تلفيق قدرت با ویژگیهای اخلاقیای همچون فروتنى، مهرورزى و گذشت، رابطه زن و شوهر را تا جايى كه امكان دارد، تلطيف كند و از تبدیلشدن آن به يك رابطه زورمدارانه جلوگيرى کند.
امام سجاد علیه السلام فرمودند: اگرچه حق تو (شوهر) بر عهده او سختتر و فرمان پذيرى از تو در آنچه دوست میداری و ناپسند میشماری ـ تا جايىكه گناه نباشد ـ بر او لازمتر است، اما زن نيز حق مهرورزى و همدمى دارد و حق دارد كه آرامشش در برآوردن لذتى فراهم شود كه در انجامش ناگزير است (حرانى، 1404، 262).
در اين روايت امام سجاد علیه السلام در راستاى محدودسازى قدرت مردان، توسل به شیوههای تربيتى و اخلاقى را اولويت خود قرار داده است و پس از توصيه به اطاعت زن از شوهر خود، مهرورزى و همدلى با زن را حق وى بيان میفرماید و از اين طريق به تلفيق قدرت با آموزههای اخلاقى میپردازد و از آسیبهای احتمالى قدرت براى مرد جلوگيرى میکند و بدينگونه الگويى مطلوب از مديريت در اين نهاد مقدس ترسيم میکند.
نتیجهگیری
خانواده نهادى مقدس و عظيم است كه مىتواند افراد خود را بهسعادت يا شقاوت بكشاند. زن و مرد كه عضو اصلى و مهم خانواده را تشكيل مىدهند بايست راهى را برگزينند كه در آن سعادت افراد خانواده ملاك باشد، ازاينرو، حقوق زوجین در خانواده بايد سرلوحه كارها قرارگيرد و هريك از زوجين بايست تلاش كنند و وظايف خود را بهخوبی انجام دهند. در اين نوشتار به بررسى حقوق زوجین در انديشه امام سجاد علیه السلام در سه بخش پرداخته شد.
- بخش حقوق مشترك زوجین که شامل: مالکیت اقتصادی، توراث، حسن معاشرت، فراهمسازی نیازهای جنسی، آراستگى ظاهر، احترام متقابل و ...؛
- حقوق اختصاصی زن بر مرد که در برگیرنده مهریه، نفقه، مضاجعت، خوشرفتاری مرد نسبت به زن و ...؛
- حقوق اختصاصی مرد بر زن که شامل تمکین، اطاعت از شوهر، حفظ اموال شوهر، سرپرستى خانواده و ... نام برد.