علي دژباني
چکيده
هدف از نگارش اين مقاله بررسي راهکارهاي عملي توسعه و ترويج فرهنگ نماز (جذب نوجوانان و جوانان به مسجد) است. براي اين منظور ابتدا مقدمهاي در تبيين و توصيف موضوع آورده، سپس به شيوهها و راهکارهاي عملي جذب جوانان به مسجد از قبيل وضعيت ظاهري مسجد، هیئتامنای مسجد، امام جماعت، برنامههاي فرهنگي مسجد، خانواده، مدرسه و ساير عوامل پیونددهنده ميان مسجد و جوانان (همراه با آسیبشناسی علل ايجاد فاصله بين مسجد و جوانان) پرداخته شده است. مساجد آنگاه خواهند توانست نقش تاريخي خود را در تربيت ديني، عبادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي ايفا کنند که بتوانند مخاطبان خود، بهویژه نسل نوجوان و جوان را جذب و حفظ نمايند. تقويت مساجد از نظر امکانات ظاهري، مانند رسيدگي به ساختمان مسجد، تغيير در معماري مسجد، نظافت و امکانات گرمازا و سرمازا، افزودن بر جاذبههاي مسجد، مانند برگزاري دورههای هنري و علمي در رشتههاي گوناگون، برگزاري اردوهاي سياحتي و زيارتي، نمايش فيلم و اجراي تئاتر و مانند آن با رعايت موازين اسلامي، تأسيس مکانهاي ورزشي و دعوت از مربيان مجرّب براي آموزش، دقت در انتخاب امام جماعت مسجد با ويژگيهاي خاص (خوشرفتاری با جوانان، برخورداري از تقواي کافي، توانايي علمي و ...)، طولاني نشدن نمازهاي جماعت، تشکيل و تقويت کتابخانه مناسب براي مسجد، برگزاري مسابقات کتابخوانی، قصهنویسی، بيان لطافتها و ظرافتهاي نماز، بيان آثار معنوي نماز، تشويق و تحسين جوانان نمازگزار با اعطاء جايزههاي متنوع و ...، از جمله راهکارهاي عملي براي جذب نوجوانان و جوانان به مسجد، نماز جماعت و شرکت در ساير برنامههاي فرهنگي آن هستند.
واژگانکلیدی: نماز، جوانان، مسجد، امام جماعت، برنامهريزي فرهنگي.
مقدمه
مسجد بهعنوان اصليترين پايگاه اسلامي نقش مهمي در تربيت، آموزش و ايجاد نزديکي بين اعضاي خود که مسلمانان هستند، دارد؛ پايگاهي که همواره در روايات از آن به بزرگي ياد شده است. يکي از رسالتهاي پيامبر اکرم (ص) پس از دريافت وحي الهي و رسانيدن آن به مردم، ايجاد پايگاهي به نام مسجد بود تا مکاني براي عبادت و ذکر حقتعالی و تشکيل اجتماعات اسلامي و مردمي باشد؛ بعد از آن بود که مسلمين در صفوف وحدتبخش نماز جماعات که در مساجد برگزار ميشد، روح تربيت و نشاط را در جامعه بهوضوح مشاهده کردند؛ بهطوریکه اينک بعد از گذشت قرنهاي متمادي از پيدايش اسلام، مسجد نهتنها اعتبار و ارزش خود را حفظ کرده، بلکه همواره در برهههای مختلف زماني نقش مهمي در تحولات اجتماعي، سياسي و فرهنگي داشته است. در کشور ما بهویژه در دوران انقلاب و هشت سال دفاع مقدس، مسجد مکاني براي بسيج نيروهاي مردمي، آموزش، سازماندهی و پشتيباني نيروهاي بسيجي و مردمي بوده در اين ميان حضور جوانان در کنار ساير قشرهاي مردم ديده ميشود. حضور آنان در نمازهاي جماعت و تشکيل حلقههاي کمکهاي مردمي، بسيج نيروهاي اعزامي به جنگ، ايجاد کلاسهاي آموزشي و ...، نقش مؤثرتری در رونق مساجد داشت، اما با گذشت زمان و سپري شدن آن روزهاي سخت، نهتنها کارکرد مسجد در کشور تفاوت پیداکرده، بلکه باکم رنگ شدن حضور جوانان در مساجد به علتهاي مختلف رونق روزهاي گذشته را ندارد.
متأسفانه در سالهاي بعد از جنگ تحميلي به سبب سهلانگاری، نبود برنامهريزي صحيح و بياعتنايي به اين سنگر اسلامي، مسجد در گرايش و جذب جوانان ضعيف عمل کرده است. امروزه با تغيير نيازهاي نسل جوان و تحول روحيات آنها، نقش بارز مسجد بهعنوان کانون تربيت ديني جوانان بهروشنی مشخص ميشود. جواني که امروزه در قرن بيست و يکم به سر ميبرد، جواني است که با بحران هويت ديني و فرهنگي روبهرو است و با هجمه فرهنگي بيگانگان دستوپنجه نرم ميکند، در پشت سرش سعي در القاي مفاهيم و الگوهاي شيطاني خود به «دشمن خاموش»، بيآنکه بداند دليل اصلي دينگريزي جوانان در جامعه و اين هشداري «تهاجم فرهنگي» از سوي اوست براي همه ما تا از پيشرفت چنين ويروس خطرناکي جلوگيري کنيم؛ پس از اينجاست که مسجد ميتواند به روح پرسشگر و کنجکاو جوان پاسخي درخور و متناسب با نيازهايش بدهد و الگوي شايستهاي از دين و فرهنگ ايراني – اسلامي به او معرفي کند.
از جمله موانع جذب نوجوانان و جوانان به مسجد و گريز از مکانها و مراکز ديني که بارزترين دلايل بيعلاقگي به امور مذهبي و گرايش به پوچي و انحراف در بين آنها نيز محسوب ميشود، فقدان جهانبيني مطلوب و نداشتن بينش صحيح در اين خصوص است. اگر باورها در انسان منفي، سراب گونه و غلط باشد، طبيعي است که اعمال و کردار مبتني بر آن باورها صحيح، متکامل و سعادت آفرين نخواهد بود. حرکات، سکنات، کردار، کنشهاي رفتاري و جلوههاي عملي فرد، نمودي از باورهاي دروني اوست، مثلاً کسي که خدا و معاد را باور داشته و در حقيقت انساني وارسته و مؤمن است، ايمان و باورهاي ديني و مذهبياش حتي در ظاهر اعمال، رفتار، حرکات، سکنات، نگاه و برخوردهاي او اثر ميگذارد؛ براي نمونه از پوشش نامناسب و حضور در مجامع يا از ورود به مواضع اتهام و موارد احتمال لغزش و گناه ميپرهيزد و خودداري ميکند.
شیوهها و راهکارهاي عملي براي جذب نوجوانان و جوانان به مساجد
براي جذب جوانان به مساجد و نماز جماعت و شرکت در ساير برنامههاي فرهنگي مساجد شيوهها و عواملي وجود دارد که به برخي از آنها اشاره ميشود.
الف) مسجد؛
ب) هیئتامنای مسجد؛
ج) امام جماعت؛
د) برنامههای فرهنگي مسجد؛
ه) خانواده؛
ر) مدرسه؛
ز) ساير عوامل پیونددهنده ميان مسجد و جوانان.
الف) مسجد
مسجد و ويژگيهاي آن ميتواند عامل جذابي بهمنظور گرايش نوجوانان و جوانان به آن باشد؛ اين ويژگيها عبارتاند از:
1) فضاي مناسب و ظواهر خوب آن (احداث و زيباسازي مساجد و نمازخانهها)
مسئولان ذیربط در عصر کنوني بايد در احداث مساجد تا حد زيادي مداخله کنند، انتخاب محل احداث نقشة مورد نظر، امکانات و فضاي سبز آن و ...، بايد حساب شده و از روي اصول باشد؛ احداث مسجد در کوچه و پسکوچهها و با مساحت کم، بدون ديگر امکانات سوتوکور است و رغبتي در دل جوانان و ناآشنايان به مسجد ايجاد نخواهد کرد. مسجد و نمازخانه بايد احساسات و خاطرههاي زيبا و بهیادماندنی را براي همه بهویژه نوجوانان و جوانان تداعي کند؛ از اینرو بايد تدابيري اتخاذ شود که نوجوانان و جوانان، مسجد را محل آرامشبخش، زيبا و دوستداشتنی بدانند تا با انگیزه و علاقهمندی بيشتر به آن رویآورند. استفاده از ظرافتهاي خاص معماري زيباي سنتي ايراني – اسلامي در فضاي دروني و بيروني مساجد با توجه به روحيه زيباپسند جوانان ميتواند احساسات و خاطرات خوشايند را در نوجوانان و جوانان زنده کند و اين خود عاملي براي جذب جوانان بهسوی مسجد است. جوان زيبايي را میپسندد و با توجه به فطرت پاك خود بهسوی آن گرايش پيدا ميکند. يکي از ضرورتها، زيبايي مساجد و توجه به روح زیباشناختی در معماري آن است. اين حس زيبا اگر در روح مسجد ديده شود، جوانان از آن استقبال ميکنند.
2) نظافت و پاکيزگي مسجد
تميزي و پاك بودن از جمله عواملي به شمار ميرود که باعث گرويدن جوانان به مسجد و نماز ميشود، از اینرو مسئولان مسجد بايد در خصوص غبارروبی، نظافت منظم روزانه يا هفتگي، شستن فرشها و عطرافشانی اقدام کنند؛ نظافت دستشويي، ايجاد امکانات بهداشتي نظير صابون، مايع ضدعفونیکننده، آب گرم در زمستانها و شستشوي مرتب و منظم محيط دستشوييها و بهکار بردن خوشبوکنندههای مناسب از ضروريات مساجد است.
3) وسايل صوتي، گرمازا و سرمازا
مسائل ناخوشايندي، مثل نامناسب بودن صداي بلندگوها، سرد يا گرم بودن بیشازحد مسجد، تنظيم نامناسب نور در مسجد و ديگر عواملي از اين قبيل، باعث ايجاد سابقة ذهني منفي در اذهان افرادي که به مسجد ميروند، شده و موجبات نارضايتي و گريز جوانان از مسجد است؛ رفع اين مشکل مديريت مدبرانه هیئتامنای مسجد و افراد ادارهکننده امورات و مناسبتهاي مسجد را ميطلبد.
4) تصمیمگیری متمرکز
مؤمنان و نمازگزاران و مسئولان مربوط ميتوانند بهمنظور تنظيم برنامهها و امور مساجد و جلوگيري از پراکندگي و تعدد تصمیمگیریها، با انتخاب تعدادي از افراد جوان و متعهد و حتیالمقدور متخصص، همچنين ریشسفیدان با نظارت امام جماعت در قالب هیئتامنا، امور مساجد را باصلابت و برنامهريزي منسجم اداره کنند.
5) ايجاد امکانات فرهنگي ورزشي
مسئولان و گردانندگان مساجد ميتوانند با تهيه و تخصيص امکانات فرهنگي از قبيل: کتابخانه، کامپيوتر، سالن مطالعه، تشکيل گروههاي تواشيح، سرود، همخواني قرآن و تشکيل جلسات آموزش قرآن در دورههاي گوناگون، کلاسهاي تقويتي رايگان و کلاسهاي آموزشي ديگر، باعث جذب جوانان به مساجد شوند.
6) استفاده از افراد خوشصدا
استفاده از قاريان قرآن و مؤذنهاي مسن و افراد بدصدا در بعضي از اوقات در مساجد باعث دفع جوانان از مساجد ميشود؛ مسئولان مسجد در جهت جذب نوجوانان و جوانان به مسجد بايد از مؤذّنان، قاريان و مداحان خوشصدا، جذاب و جوان استفاده نمايند.
ب) هیئتامنای مسجد
پيشبرد امور مسجد و آباداني آن، هم به لحاظ معنوي و هم به لحاظ مادي، اشتراك مساعي و همت والاي اعضاي هیئتامنا را ميطلبد، آنان ميتوانند با همفکري و همدلي، از عهدة اين وظيفه شرعي و داوطلبانه بهخوبی برآيند و ذخيرهاي براي آخرت خود بردارند؛ ویژگیهای ضروري که ميبايد اين افراد داشته باشند به شرح ذيل است.
ویژگیهای هیئتامنای موفق در جذب نوجوانان و جوانان به مسجد
1) همکاري جدي
اعضاي هیئتامنای مسجد ميبايد در اداي وظايف خود جديت داشته باشند و مصمم حرکت کنند، در غير اين صورت اختلال در امور مسجد پيش ميآيد.
2) تقسیمکار
به نظر ميرسد که امور مسجد ميبايد بهتناسب سن، تخصص، علاقه و ديگر عوامل شخصي اعضاي آن هیئتامنا، تقسيم شود تا فشار کار بر دوش فرد يا افراد معيني نباشد؛ از طرف ديگر اين اعضا ميتوانند از افراد غير عضو که علاقه به کار دارند کمک بجويند تا در تسريع کار مؤثر باشند، مراعات مجموعة امور ياد شده باعث بروز حرکتي منسجم در امور مساجد ميشود که براي افراد مرتبط با مسجد و بهویژه جوانان دلپذير خواهد بود.
3) علاقه به کار
افرادي که در قالب عضو هیئتامنای مسجد به کار مشغول ميشوند بايد در برابر مسئولیت پذيرفته شده علاقه داشته باشند و از نيت غير تقرب الي الله پرهيز کنند تا بتوانند بدون هیچگونه دلسردي فعاليت کنند.
4) تأمين بودجه
پيشرفت و بهبود کيفيت فعاليتهاي مساجد تا حد زيادي بستگي به مسائل مالي دارد؛ اعضاي گردانندة مساجد بايد در اين خصوص فکر اساسي کنند و مخارج متفاوت مسجد را در نظر بگيرند و بهتناسب آن بودجة لازم را جذب کنند و از طرفي به مخارج معمولي مسجد از قبيل آب، برق و گاز اکتفا نکنند و هزينة جذب جوانان را نيز بهصورت مسئلهای مهم محسوب دارند و در رديف هزينههاي خود بگنجانند و از طرف ديگر به روش سنتي جمعآوری پول در مسجد اکتفا نکنند، بلکه با کمک گرفتن از افراد متمکّن و خيّر، جمعآوري منظم ماهيانة وجوهات نقدي از منازل و عرضة قبض، در نظر گرفتن منابع درآمد از قبيل خريد مغازه و اجاره دادن آن، مشارکتهاي اقتصادي و غيره، مشکلات مالي مسجد را رفع کنند.
5) توجيه جوانان و نوجوانان
بيان حرمت و احترام مسجد ميتواند جنبة معنوي آن را تقويت کند و اين ذهنيت را که صرفاً مسجد به مجلس ختم و امثال آن منحصر است، محو کند، اين جلسات بهصورت رسمي و غیررسمی و همچنين به شکل فردي يا جمعي ميتواند در موقع مناسبي انجام شود.
6) اهتمام به مسئلة نوجوانان و جوانان و احترام گذاشتن به عقيده و شخصيت آنان
توجه کردن به جوانان و سرمايهگذاري براي آنها نيز از امور مهمي است که مسئولان و گردانندگان مسجد بايد به آن عنايت داشته باشند. گرداندن مسجد و ادارة امور آن نبايد به شکل سنتي باشد، يعني به شکلي که گاهي اوقات مشاهده ميشود. اکثر کودکان و نوجوانان را به دليل شلوغ کردن، حرف زدن و غيره از مسجد بيرون ميکنند، يا نسبت به آنان بد رفتاري ميشود، بايد توجه داشته باشيم که اين نوع برخورد با آنها سابقة بدي در اذهانشان باقي ميگذارد. اين نکته بسيار ديده شده است که با بيحرمتي به جوان و شخصيت او از مسجد رويگردان شده، نهتنها از حضور در مسجد امتناع ميکند، بلکه به دليل نوع رفتاري که با او شده است به اسلام نگاه بدبينانه پيدا ميکند و اين معضلي است که در سالهاي اخير، بسيار مشاهده ميشود. چون جوان موجودي عاطفي و زودرنج است که اگر باصداقت و احترام با او برخورد نشود، اين دوره از حيات در عمق روح او نفوذ کرده و او را مجذوب ميکند و ميتواند به تحولي شگرف در روحيه و اعتقادات او بينجامد. بسياري از متصدیان کانونهاي فرهنگي و مذهبي مساجد بدون توجه به روحيات و اقتضائات سني جوانان به واکنشهاي تند و افراطي دست ميزنند و چهبسا با يک برخورد ناسنجيده و حتي آمرانه جوان را براي هميشه از مساجد دور ميکنند.
7) استفاده از تخصصهاي گوناگون
براي رفع مشکلات روزمرة مساجد و تقليل هزينههاي آن ميتوان از افرادي که در شغلهاي گوناگون مهارت دارند، استفاده کرد و در مواقع لزوم از آنها کمک گرفت؛ بهکارگیری اين تخصصها هم درزمینة امور فني و حرفهاي و اقتصادي و هم در امور فرهنگي و غیرمادی خواهد بود.
ج) امام جماعت
امام جماعت در هر مسجد عاملي مهم در پيشرفت و ترقي مسجد به شمار ميرود و چنانچه داراي شرايط لازم باشد، تأثيري به سزا در تحولات مثبت در جوانان و درنتیجه گرايش آنان به مساجد خواهد داشت، اين صفات ازاینقرار است.
1) ثابت بودن؛ شناخت امام جماعت از مسجد، مؤمنان محل و نمازگزاران و ....، از جمله اموري است که در عملکرد وي نقشي مهم دارد، ویژگیها و اوضاع خاص هر محل و اهالي آن باعث ميشود که وي تصميم مقتضي اتخاذ کند و در راه اجراي آن گام بردارد که ثابت بودن امام جماعت در مسجد محل اين مسئله را عملي ميسازد.
2) توانايي علمي؛ از عواملي که ميتواند در جذابيت امام جماعت مؤثر باشد، توانايي و اندوختههاي علمي اوست، چراکه ممکن است سؤالي از طرف جوانان در حيطة تخصصي او مطرح شود تا او با استفاده از معلومات خود در زمينههاي مختلف از جمله جامعهشناسی و روانشناسي جوانان و غيره، پاسخ دهد. طبيعتاً قدرت علمي روحاني مسجد باعث اطمينان و اعتماد مردم، بهویژه جوانان ميشود و آنان نيز همواره سعي ميکنند در مواقع لزوم با او ارتباط برقرار سازند و با اطمينان خاطر و طيب نفس با وي معاشر باشند و از کمالات و معلومات او بهرهمند شوند.
4) نظم و انضباط؛ امام جماعت ضرورت دارد که در کلية کارهاي مربوط به مسجد نظم و انضباط را مراعات کند، بهموقع به مسجد بيايد، نماز را اقامه کند و اوقات سخنراني و ارشاد مردم را تنظيم و با توجه به حال حضار مطالب خود را بيان کند و از ذکر مطالب اضافي و اطالهي کلام خودداري ورزد.
4) برخورداري مسجد از امام جماعت خوشخلق؛ عامل ديگري که ميتواند جوانان را بهسوی مسجد جذب کرده و به ترويج فرهنگ نماز کمک کند، ويژگيهاي شخصيتي و رفتاري امام جماعت مسجد است؛ خلقوخوی نيکوي امام جماعت مسجد و مهارت اجتماعي او در برقراري ارتباط با نمازگزاران فوقالعاده مؤثر است؛ اگر رفتار مناسب و حاکي از احترام مشاهده نمايند، به نماز علاقهمند ميشوند.
5) بيان ساده و شيوا ؛مطالبي که امام جماعت بيان ميکند، بايد حتیالمقدور ساده و شيوا باشد و از تلفظ کلمات و جملات عجیبوغریب و نامأنوس بپرهيزد، چراکه عمدة مخاطبان وي بيسواد، کمسواد و ناآشنا به کلمات تخصصي هستند، در غير اين صورت با توجه به روحية جوانان و کمظرفیت بودن آنان، خستگي و کسالت بر آنها عارض ميشود.
6) ابتکار خلاقيت؛ برخي از امامان جماعت هنگام سخنراني آموختههاي علمي خود را همانگونه که فراگرفتهاند، بيان ميکنند، درحالیکه ميتوانند با ذکر مثالها و حکايتهاي تاريخي، مطالب و کلمات قصار، شوخطبعی و داستانهاي شيرين را با رعايت نکات روانشناسي جوانان بهگونهای زيبا و جذابتر عرضه کنند.
7) احترام و تواضع؛ هميشه با احترام به ديگران و داشتن حالت تواضع در مقابل همنوعان، نوعي ارادت قلبي ديگران را در حق خود جذب ميکنيم، حال اگر تواضع و احترام از جانب روحاني و رهبر معنوي، آن هم با جوانان که داراي قلبي پاك و جوياي محبت هستند، صورت گيرد، قطعاً موفقيتهاي چشمگيري به دست خواهد آمد؛ اين روش از جمله طرق تبليغ عملي است که در تاريخ صدر اسلام بهویژه در وصف پيامبر گرانقدر اسلام(ص) نقلشده و نتايج بسيار خوبي هم در بر داشته است.
8) آراستگي ظاهري؛ روحاني و رهبر معنوي در اجتماع بايد در قالب الگو و نمونة خوبيها مطرح شود؛ بنابراين امام جماعت بايد به بهترين وجه ممکن لباس بپوشد، تميز باشد، محاسن مرتب داشته باشد و از عطر خوشبو استفاده کند، مواظب نظافت دهان و دندان و احياناً بوي بد دهان خود باشد و در مجموع مسئلة نظافت ظاهري را فراموش نکند.
9) توانايي جسمي؛ در برگزاري نماز جماعت و سخنرانيها لازم است مسائلي نظير وقت ديگران و کهولت سن حاضران مراعات شود، حال اگر امام جماعت سن بالايي داشته باشد، طبيعتاً نماز طولاني ميشود و ممکن است مأمومان خسته شوند.
10) درك موقعيت سني نوجوانان و جوانان؛ موقعيت سني جوانان و نيازها و روحيات آنان در اين سنين بايد مورد توجه قرار گيرد. لازم نيست هميشه از آنان بخواهيم در کلية مراسم ادعيه و زيارات شرکت و گريه و زاري را پيشه کنند، زيرا نوجوانان و جوانان در کنار اين مسائل معنوي، نياز به تفريحات سالم و بانشاط، ورزش و آموختن دانش روز را دارند. تحرك و انرژي زياد از ویژگیهای اين دوران است و جوانان به تنوع بيشتري نيازمندند.
11) دوستي با نوجوانان و جوانان؛ امام جماعت مسجد ميتواند با کنار گذاشتن بعضي از محدوديتهاي کاذب يا غیرضروری، بين خود و جوانان، آنها را به خود نزديک کند؛ بهقدر معقول با آنان صحبت کند، احوال آنها را در حالت عادي و غيرعادي جويا شود و حتیالمقدور در همنشینیها و مجالستها همراه آنان باشد.
12) رويکرد جوانگرایی در انتخاب امام جماعت مسجد؛ معمولاً جوانان از همسنوسالان خود تأثيرپذيري بيشتري دارند تا بزرگترها و اين به دليل نزديکي جهان احساسي و عاطفي آنهاست. در حال حاضر بيشتر ائمه جماعات مساجد افراد مسنی هستند که با دنياي پر از نشاط ، هيجان و احساسي نوجوانان و جوانان بيگانهاند، هرچند افرادي هم وجود دارند که در جذب جوانان توانايي زيادي دارند؛ اما نياز است که در ميان امامان جماعت مساجد به جوانگرایی هم توجه داشته باشيم. جوانان امروزي چون نميتوانند با امام جماعت بزرگتر از نظر سني رابطه برقرار کنند و جواب پرسشهای خود را از او بگيرند، پس به ايجاد فاصله ميانديشند و از او ميگريزند.
13) وقتي مبلغ به مخاطب خود میگوید «اين پل راه نجات است و بايد از آن بروي تا نجات يابي»؛امام خود از روي همان پلي که براي ديگران توصيف کرده عبور نکند، مخاطبين او شک ميکنند که اگر اين پل واقعاً پل محکمي است، چرا خودت نميروي؟ انبياء و اولياء کساني بودهاند که ابتدا خود از روي پل رد ميشدند، آنسوی پل که ميرسيدند به مردم ميگفتند: شما نيز بياييد. مبلّغ صالح به مردم ميگويد که بياييد و مبلّغ دروغين به مردم ميگويد: برويد اين راه خيلي خوب است، راه نجات در آن است، به بهشت ختم ميشود.
14) تعصب ، جزميت و تحميل سلايق شخصي و سرخوردگي جوان از مذهب
مبلّغ قبل از تبليغ و قبل از آنکه مطلب مورد نظر خود را به ذهن مخاطب برساند، ميبايست فضاي ذهني خود را از پیشداوری نسبت به مخاطب خويش پاك سازد و در اين مرحله تصور شخصيت کافر يا منافق از طرف مقابل، تلقي ناصحيحي است.
15) ديني کردن جوانان و تبليغ دين براي آنها صرفاً در دادن اطلاعات ديني و وارد کردن آنها به حفظ روايات اسلامي و آيات قرآني محدود نميشود، بلکه مهمتر و فراتر از آن، بايد هنر «زيستن ديني» را به آنها ياد داد.
16) کسي که در مقام تبليغ کننده قرار ميگيرد، بايد طوري عمل کند که مخاطب و يادگيرنده، منزلت و پايگاه علمي و معنوي او را بهعنوان مرجع و منبع مورد اتکاء و اطمينان بپذيرد. بدون فراهم کردن چنين شرايطي و بدون توجه به ميزان اقتدار معنوي، نه قدرت سياسي و فيزيکي، امکان تأثيرگذاري بر مخاطب بسيار ضعيف و ناپايدار خواهد بود.
د) برنامههاي فرهنگي مسجد
ذوق، سلايق و افکار قاطبه نوجوانان و جواناني که معمولاً حضور فعالي در مسجد دارند، مورد توجه قرار نميگيرد. با توجه به شرکت تعداد بیشماری از نوجوانان و جوانان در مساجد، لازم است، در اجراي برنامهها، سليقههاي آنان مدنظر قرار گيرد؛ اما برنامهريزي سنتي موجب شده است تا نظرات و خواستههاي اين قشر ناديده انگاشته شود که اين امر موجبات دلخوري و ناراحتي آنان را فراهم ميسازد.
مسائل و مشکلاتي که در برنامههای فرهنگي، تبليغي و ديني مساجد وجود دارند و باعث ايجاد فاصله بين جوانان و مسجد ميشوند، عبارتند از:
1- متنوع نبودن برنامههاي مساجد و نيز روشهاي تبليغ و ناآشنا بودن گردانندگان آن با شيوههاي نوين جذب نوجوانان و جوانان به مسجد و در مقابل متنوع و جذاب بودن برنامههاي مراکز و اماکن تفريحي اجتماعي نظير: باشگاههاي ورزشي، کلوبها، کافينتها، ماهواره و ....، بايد اذعان داشت که برنامههاي بعضي از مساجد اغلب يکنواخت، کسالتآور و خسته کننده است؛
2- اعمال روشهاي خشک و مستبدانه در بعضي برنامهها و آموزشهاي مذهبي و بهکارگیری شيوههاي غلط تعليمي و درخواست اطاعت کورکورانه و بیقیدوشرط که موجب بيعلاقگي و دلسردي از دين و مراکز ديني بهویژه مساجد در ميان نوجوانان و جوانان ميشود؛
3- ملحوظ نداشتن شاخصهاي مذهبي، فرهنگي، بومي، نژادي، زباني و نيز عدم بهکارگیری اولويتهاي اصلي در برنامههاي فرهنگي-تبليغي موجب شده است تا تعدادي از برنامهها و فعاليتهاي اجرايي براي نوجوانان و جوانان از نتايج مثبت و مطلوبي برخوردار نباشد؛
4- کمتر مشاهده ميشود که در انجام برنامههاي مذهبي و اسلامي از وجود انديشمندان و صاحبنظران بزرگوار استفاده شود؛ استفاده از اساتيد دانشگاهي و حوزوي مطلع، موجب اقبال نوجوانان و جوانان به مساجد خواهد شد؛
5- بسياري از مساجد نتوانستهاند با مخاطبان، بهویژه نوجوانان و جوانان «رابطه فکري» برقرار کنند، تنها رابطه موجود فیمابین بهصورت برنامهاي و مراسم خلاصه ميشود که اين ارتباط با پايان برنامه قطع ميشود؛
6- حاکم بودن افکار عام نگر، همراه با اجراي برنامههاي عامهپسند و سنتي که اینگونه برنامهها بيشتر موردپسند بزرگسالان و سالخوردگان است؛
7- طولاني شدن برنامههاي اجرايي مساجد، بهویژه سخنراني و خطابه وعاظ، ائمه جماعات و مبلغين و نيز اقامه نماز و اجراي مراسم دعا و زيارت؛
8- خلأ برنامهريزي منسجم، مرتب و منعطف در مساجد موجب شده است تا اغلب مساجد ما دچار برنامههاي يکنواخت و کسلکننده شوند؛
9- حاکم نبودن روحيه جوانگرایی و تفکر جواني و در نظر نگرفتن سلايق و نظرات جوانان، در برنامهريزي فعاليتها توسط مديريت مساجد؛
10- منطبق نبودن برنامههاي مساجد با نيازهاي فکري و فرهنگي جوانان و متناسب نبودن با شرايط زمان و مسائل مبتلا بهروز جامعه؛
11- فقدان تجهيزات، لوازم و ابزار مناسب نرمافزاري مدرن و روز در مساجد (رايانه، وسايل آموزشي و کمکآموزشی و ...)؛
12- در اکثر مساجد کشور، تقدم امر مهم «برنامه فرهنگي مسجد» قبل از انجام «ترويج فرهنگ نماز» انجام نميگيرد؛
13- نبود برنامههاي زمانبندیشده و تعریفشده کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در مساجد؛
پیشنهادهایی در رابطه با رفع کاستيها و نواقصات مربوط به برنامهريزيهاي فرهنگي مساجد
1- تبديل ساختار برنامه سنتي مساجد به برنامه مدون، منطقي و بهروز؛
2- در برنامهريزي فرهنگي و ديني مساجد به نيازها، علايق و سلايق نوجوانان و جوانان توجه شود؛
3- انطباق محتواي برنامههاي فرهنگي مساجد با نيازهاي فکري جوانان، مقتضيات زمان، و مسائل مبتلا بهروز جامعه؛
4- استفاده از فنّاوری آموزشي روز در اجراي برنامههاي آموزشي، فرهنگي، ديني و ...، مساجد؛
5- تشکيل بانک اطلاعات و مرکز اطلاعرسانی و گروه ويژه مطالعاتي و تحقيقاتي بهمنظور انجام پژوهش در مورد ارزيابي برنامههاي فرهنگي مساجد؛
6- بهرهگيري از وجود اساتيد و صاحبنظران مشهور دانشگاهي و حوزوي در برنامههاي فرهنگي و ديني مساجد؛
7- تنوع بخشيدن به محتواي برنامههاي فرهنگي مساجد از نظر موضوع، روش و اجرا؛
8- استفاده از شيوههاي نوين آموزشي در ارائه و انتقال مفاهيم و ارزشهاي ديني و مذهبي به نوجوانان و جوانان؛
9- در آموزش مسائل و مفاهيم ديني به نوجوانان و جوانان «اصل آسانگیری» و «اصل اعتدال و ميانهروي» از سوي مربيان ديني و مبلغين رعايت شود؛
10- پرهيز از اجراي برنامههاي يکنواخت، تکراري و خستهکننده؛
11- تجهيز مساجد به امکانات، لوازم و ابزار فرهنگي روز دنيا از قبيل کتابخانههاي تخصصي، سالن مطالعه، کامپيوتر، وسايل آموزشي و ....؛
12- طرح کردن مسائل و مشکلات نوجوانان و جوانان محله و برنامهريزي در راستاي رفع و حل مشکلات آنان؛
13- عدم «یکسونگری» در اجراي برنامههاي فرهنگي مساجد؛
14- داشتن مديريت زمان در برنامههاي فرهنگي و ديني مساجد، بهطوریکه سعي شود برنامههاي اجرايي مساجد (سخنرانيها، کلاسهاي آموزشي، همايشها، مراسم دعا و ...) کوتاه و متناسب با ظرفيتهاي جسمي، روحي و رواني، ويژگيهاي سني و ذهني مخاطبين طراحي و اجرا شود تا از خستگي، دلزدگی و درنتیجه گريز جوانان از برنامههاي فرهنگي مساجد جلوگيري به عمل آيد؛
15- برنامههاي فرهنگي و ديني مساجد براي نوجوانان و جوانان جذاب و مفيد بوده و هنر و مهارت را به آنان بياموزد؛
16- مشارکت دادن نوجوانان و جوانان در امر برنامهريزيهاي فرهنگي و ديني و اجراي برنامهها در جذب جوانان به مسجد مؤثر است؛
17- بسياري از جوانان به اين سبب از مساجد دوري ميکنند که آن را هميشه مکاني براي گريه، موعظه و عبادت ميدانند، درحالیکه اسلام نقش مسجد را علاوه بر عبادت، مکاني براي آموزش، تعليم و تربيت و شادابي جامعه معرفي کرده است؛ اگر اين روحيه شادابي و طراوت همراه با حفظ حريمهاي اسلام به مساجد برگردانده شود، مکاني براي گرايش جوانان خواهد بود. اجراي برنامههاي فرهنگي، آموزشي و هنري و برگزاري اعياد اسلامي مثل قربان، نيمه شعبان، فطر، غدير، ميلاديههاي ائمه اطهار(ع) و ...، روح نشاط را به جامعه برميگرداند.
ه) خانواده
«خانواده» يکي از عوامل مهم در راستاي برداشتن فاصله ميان مسجد و جوانان و ايجاد حلقه عاطفي بين آن دو است. اين وظيفه پدر و مادر است که کودك را از همان ابتداي کودکي با مسجد و انجام فرايض ديني، مثل نماز و روزه آشنا کنند که در دين اسلام سفارش زيادي به آن شده است؛ در روايات آمده است: «فرزندان خود را از کودکي به نماز و روزه عادت دهيد تا تقيد به فرايض در بزرگسالی براي آنان دشوار نشود».
اگر پدر و مادر فرزند خود را از کودکي به حضور در مسجد، خواندن نماز و عبادات عادت دهد، اين سنت پسنديده رفتهرفته در ذهن کودك نقش بسته و با آن مأنوس ميشود. مساجد نيز ميتوانند با برپايي برنامههاي آموزشي و هنري اولين قدم را براي ايجاد اين رابطه عاطفي بردارند.
ر) مدرسه
امروزه، لازم است مدارس يک علاقه واقعي و باطني براي حضور مستمر و ارتباط نزديک دانشآموزان با مساجد در آنان ايجاد کنند؛ در اين راستا، مدارس نبايد فقط به ساختن نمازخانهها اکتفا کنند. هرچند ساخت و توسعه نمازخانهها اقدامي مثبت و ارزنده براي رسيدن به ارزشها و مقدسات والاي ديني است، اما هیچگاه جاي مساجد و اثرات سازندة آن را نميگيرد؛ لازم است همة تلاش دستاندرکاران تعليم و تربيت بر اين باشد که پيوندي واقعي بين خانه، مدرسه و جامعه (اين مثلث تربيتي) ايجاد کنند؛ البته اين پيوند بايد مستمر نه مقطعي است. فرهنگ انس گرفتن با مسجد و در رأس آن نماز بهعنوان يک حرکت ارادي، آگاهانه و مستمر بايد از آغاز دوران کودکي در نظام تربيتي خانه، مدرسه و جامعه بهعنوان يک اصل مهم تربيتي مدنظر قرار بگيرد.
ز) ساير عوامل پیونددهنده ميان مسجد و جوانان
1- ترجمه و توضيح دعاها و اذکار؛ بهمنظور رفع بعضي شبهات و ابهامات که از سوي نوجوانان و جوانان مطرح ميشود، مثل اینکه چرا يک سري عبارات را به زبان عربي ميخوانيم، درحالیکه نميدانيم مخاطب ما کيست؟ حتيالمقدور سعي کنيم به همراه دعاها، ترجمة آنها را نيز به زبان ساده و روان بيان کنيم تا ارتباط بين خوانندهي دعا و مخاطب او، يعني خداوند را محکمتر کنيم.
2- بدون شک بيان قصههاي لطيف و خاطرات زيبا و به يادماندني درباره نماز و اهميت آن در زندگي در به تصوير کشيدن نگرش و رفتار پيشوايان، رهبران و الگوهاي «هنر نمايش» و استفاده بهينه از محبوب در ارتباط با نماز ميتواند تأثيرات بسيار مؤثر در گرايش نوجوانان و جوانان به مسجد و توسعه فرهنگ نماز داشته باشد. «صداوسیما» در تهيه، توليد و پخش اینگونه برنامهها نقش اصلي را ميتواند ايفا نمايد و نکتهاي که در ارائه اینگونه برنامهها بايد رعايت شود، توجه به ويژگيهاي سني، ذهني و شرايط فرهنگي - اجتماعي مخاطبان است.
3- به دليل نياز فطري آدمي به «الگو و همانندسازی» در روند توسعه فرهنگ نماز و ايجاد پيوند بين مسجد و جوان، لازم است الگوهاي والاي نمازگزاران واقعي به افراد جامعه معرفي شوند تا نوجوانان و جوانان با بينش روشني به الگوگيري از آنها بپردازند. (استفاده از روش الگويي) افرادي که علاقه به نماز ندارند و يا نمازگريز هستند، نيز به سبب وجود نداشتن الگوهاي مناسب و عدم اهتمام والدين به اين موضوع با افراد بينماز و نمازگريز همانندسازي نموده و آنها را الگوي شخصيتي خويش قرار دادهاند، بنابراين والدين و مربيان بايد از نخستين دوران کودکي، هم خود بهعنوان الگوي مناسب براي کودکان و نوجوانان بوده و هم افراد ديگري را که اهل نماز هستند بهعنوان الگو معرفي نمايند. وبالطبع نوجوانان و جوانان هرچه از الگوهاي مناسبتر و والاتري بهرهمند شوند، کمتر دچار آسيب نمازگريزي ميشوند.
4- بهکارگیری روش محبت؛ از نيکوترين و اساسيترين روشهاي تربيت ديني جامعه و عامل اساسي توسعه فرهنگ نماز، بهکارگیری انزجار فطرت آدمي از تندي و خشونتگرایی و «روش محبت» است. با توجه به سرشت آدمي و تأثيرپذيري انسان از نرمي و دوستي، نيکوترين راه و رسم تربيت مذهبي کودکان و نوجوانان و همچنین عامل مؤثر در ترويج فرهنگ نماز آنان و ايجاد حلقه بين اقشار جوان و مسجد، بهکارگیری روش محبت است.
5- يکي ديگر از روشهای ترغيب نوجوانان و جوانان به نماز و تشويق آنان براي حضور در مساجد «ترسيم چهرهاي زيبا و جذاب از نمازگزاران و بيان ويژگيهاي اخلاقي و رفتاري انسانهاي مسجدي» است تا ديگران با ديدن جلوههاي رفتاري آنان در عرصههاي مختلف به نماز و مسجد گرايش پيدا کنند.
6- بيان اهميت و موقعيت والاي مسجد
1) و أَنّ المساجد الله؛ «مساجد از آن خداست»؛
2) في بيوت اذن الله ترفع و يذکر فيها اسمه؛ «مساجد، خانههايي است که خداوند اذن به برپايي آن داده و اذن داده تا نام او را در آن ببرند»؛
7- بيان رمز و راز نماز و آثار و فوايد آن و آشنا کردن جوانان با فلسفه اعمال عبادي يکي ديگر از روشهاي جذب نوجوانان و جوانان به مسجد و ترويج فرهنگ نماز است؛
8- انعکاس فعاليتها؛ فعاليتهاي مسجد بايد در بين مردم منعکس شود (از طريق صداوسیما و ...) تا از آن مطلع شوند؛ .سوره جن آيه 72 ؛ 2 .سوره نور آيه 24؛
اين اطلاع و آگاهي از فعاليتهاي گوناگون باعث تشويق و دلگرمي مردم ميشود و سامان و نظم امور مسجد را نمايان ميسازد.
9- مساجد گرهگشای مشکلات جوانان؛ اگر مردم، بهویژه نوجوانان و جوانان بدانند که برخي از مشکلاتشان در مسجد رفع ميشود، طبيعتاً به مسجد روي ميآورند، مثلاً اگر کلاسهاي رفع اشکال و تدريس خصوصي به شکل آسان در مسجد تشکيل شود، يا با تشکيل صندوقهاي قرضالحسنه بخشي از نيازهاي مالي جوانان تأمين شود، آنان با اميد به آينده و با حس اينکه مأمني براي حل مشکلات خود دارند به مسجد خوشبین شده و به آن روي ميآورند.
10- خادمين و هیئتامنای مساجد؛ اکثر خدام و اعضاي هیئتامنای مساجد از افراد کهنسال، بازنشسته و بیسواد يا کمسواد هستند و اینگونه افراد روحية برخورد با تمام طبقات اجتماع را ندارند و ازآنجاکه خستگي روحي و پيري در اعصاب و روان انسان تأثير ميگذارد، شايستگي لازم را براي ادارة مساجد ندارند و باعث گريز نوجوانان و جوانان از مسجد ميشوند؛ پس بايد خادمان مسجد از افراد جوان، تحصیلکرده و آگاه باشند تا اشکالات ياد شده پيش نيايد؛ لازمة جذب اين افراد نيز تأمين مسائل اقتصادي ، امنيتي و رفاهي آنها است.
11- متأسفانه برخورد بعضي از نمازگزاران با نوجوانان و جوانان در مسجد بهگونهای است که آنها را از مسجد و مسجدي، متنفر ميسازد، چراکه طريقة برخورد با نوجوانان و جوانان را نميدانند؛ درحالیکه با استفاده از شيوههايي مثل مسئولیت دادن و مراعات شخصيت جوانان، ميتوان در جذب ايشان به مساجد مؤثر عمل نمود.
12- «بسته بودن مساجد» در مواقع بهغیراز برگزاري نماز جماعت و ايام خاص، مثل ماه مبارك رمضان، ماه محرم و صفر و ...، ميتواند پيامدهاي منفي داشته باشد. با هماهنگي ارگانها و ادارات رسيدگي کننده به امورات مساجد، دستورالعملي براي مساجد تدوين و ارسال شود تا مساجد بهعنوان يک مکان عبادي، اجتماعي، فرهنگي، آموزشي، سياسي و ...، در طول روز باز بوده و پذيراي نوجوانان و جوانان و مسافرين باشد. اين امر ميتواند به تداوم و استمرار پيوند جوان و مسجد منتهي شود.
13- معمولاً در فرهنگ ما براي برگزاري مراسم عزاداري، سوگواري و ايام شهادت ائمه اطهار(ع) تا برگزاري جشنها و مراسمات شاد و سرور به مناسبت ميلاديههاي بزرگواران ديني بيشتر بهاء داده ميشود. با توجه به روحيه نشاط طلاب، هيجان و تحرك نوجوانان و جوانان اگر در مساجد برنامهها و ميلاديهها در طول سال بهصورت مرتب، منظم و باشکوه و عظمت برگزار شود، اين امر ميتواند در گرايش نوجوانان و جوانان به مساجد مؤثر شود که متأسفانه تاکنون از اين موضوع غفلت شده است.
14- از نظر سختافزاری مساجد، تقريباً ما مشکل نداريم؛ اما از لحاظ نرمافزاری مساجد مشکل اساسي داريم؛ معمولاً مساجد زيبا در کشور ما ساخته ميشود، اما متأسفانه غافل از اينکه برنامهريزي فرهنگي براي مساجد نداريم. با توجه به کارکردهاي فرهنگي، عبادي، سياسي، اجتماعي، علمي، ديني، آموزشي و ...، مساجد، لزوم برنامهريزي فرهنگي براي مساجد از سوي مسئولان فرهنگي و نهادهاي ذیربط از ضرورت خاصي برخوردار است که اين امر ميتواند در گرايش جوانان به مساجد تأثير بسزایی داشته باشد.
15- در «روز جهاني مساجد» از مساجد فعال تقدير شود و از آنها حمايت شود تا يک رقابتي در جذب جوانان به مساجد ايجاد شود؛
16- «شوراهاي محلي» به مساجد، با تشکيل و واگذار کردن بعضي از موضوعاتي که قرار است مردم در آن خصوص با مساجد ارتباط برقرار کنند، ارتباط بين مردم بهویژه جوانان با مسجد تقويت مييابد؛
17- به نوجوانان و جوانان فرصت داده شود که در تصميمگيريهاي مساجد نقش داشته باشند؛
18- حضور روحانيون در مساجد پررنگتر باشد و با تشکيل «مرکز مشاوره ديني» در مساجد ميتوان به بسياري از مسائل ديني و اجتماعي مردم پاسخ داد؛ مثلاً ميتوان در خصوص ازدواج و طلاق و يا ساير مسائل خانواده از مساجد استفاده کرد؛
19- نظم، مسجد بايد منظم باشد و معلوم باشد چه ساعتي در مسجد باز و چه ساعتي بسته ميشود تا مردم سرگردان و بلاتکليف نباشند و زمان باز و بسته بودن مسجد در تابلو اعلانات جلوي مسجد اطلاعرسانی شود.
20- برنامهریزی؛ مسجد براي هر سليقه و جمعيتي بايد برنامه مناسب داشته باشد؛ براي هر يک از کودکان، بزرگسالان، دانشجويان، جوانان و ... بايد برنامه خاصي داشت؛
21- عدم مزاحمت؛ مسجد نبايد براي همسايههايش مزاحمت ايجاد کند؛ متأسفانه بعضي از مساجد به شکلي است که اگر کسي بخواهد خانه بخرد، خانه کنار مسجد را نميخرد براي اينکه بلندگو را روي پشتبام گذاشتهاند و تا ساعت 12 شب برنامه از آن پخش ميشود. مگر مستمعين روي پشتبام هستند که اين کار لازم باشد؟ ما فقط موقع اذان ميتوانيم صداي اذان را با بلندگو به همه شهر برسانيم. بلند کردن صداي بلندگو براي برنامههاي مختلف، عدم وجود پارکينگ براي مسجد، بد بودن وضعيت فاضلاب مسجد و ... از عوامل ايجاد مزاحمت براي مردم است.
22- خوشرفتاری؛ امام جماعت، هیئتامنا، خادم و همه بايد با احترام با نوجوانان و جوانان برخورد کنند؛ اگر بچهاي به صف اول جماعت آمد، اشکالي ندارد، اگر او را بگيرند و بهصف ديگر پرت کنند، ديگر مسجد نميآيد. بچهها را ميشود با احترام جابجا کرد؛ متأسفانه خشونت در برخوردها و عدم رعايت آداب، باعث فرار بعضي از مردم از مساجد شده است.
جمعبندی
نوجوانان و جوانان ما بهطور طبيعي به کارهاي نو و افکار جديد علاقهمند هستند؛ آنان شيفته مطالب و مقالات تازه و سبکهاي نوين روزگار خود هستند؛ به سخنان جديد باکمال دقت گوش ميدهند و درباره مطالب نو با علاقه فراوان گفت وگو ميکنند؛ بنابراين مسجدهاي ما بايد متحول شوند و پاسخگوي نيازهاي روز جوانان باشند. مسجدها بايد به امکانات و ابزارهاي آموزشي و اطلاعرسانی روز دنيا مانند کامپيوتر، انواع سراچههای مذهبي و فرهنگي، برنامههاي آموزشي در رشتههاي مختلف و ...، مجهز شوند. مساجد باید جاذبههاي کافي را براي جذب نوجوانان و جوانان به خود داشته باشند؛ وضعيت ظاهري مساجد، طولاني نشدن نمازهاي جماعت، ويژگيهاي امام جماعت، کتابخانه، فعاليت کانونهاي فرهنگي، هیئت امناء و ... از عوامل مؤثر در جذب نوجوانان و جوانان به مساجد و توسعه و ترويج فرهنگ نماز هستند.