دستور علامه طهرانی درباره سفره‌ و غذای سالک

دستور علامه طهرانی درباره سفره‌ و غذای سالک

فرزند علامه طهرانی از پدر بزرگوارشان چنین نقل می‌کنند: « علامه طهرانی می‌فرمودند: سالک غذا را باید صرفاً جهت کسب قوّت و توانائی در طاعت و عبادت خدا میل کند و نباید تلذذ از غذا مدّ نظرش باشد؛ از ‌این‌رو صحیح نیست برای اینکه غذا مزة بهتری پیدا کند یا شکل و ظاهر مطلوب‌تری به خود بگیرد، آن ‌را از سلامت و خاصیت خود انداخت؛ به عنوان مثال: سرخ کردن غذا طعم آن را بهتر می‌نماید، ولی خاصیت آن را گاهی از بین می‌برد؛  دیگر آنکه غذا باید ساده باشد؛ از ‌این‌رو از رنگارنگ کردن سفره و غذا نهی نموده و می‌فرمودند: غذا را خوب درست کنید، ولی فقط یک نوع باشد. ایشان تاکید داشتند که رفقاء در مهمانی‌ها دو یا چند رقم غذا درست نکنند؛ حتی در مورد مخلّفات غذا مانند دوغ، سبزی، سالاد و أمثال آن و نیز می‌فرمودند: بیش از یک نوع نباشد. وقتی ایشان را به منزل خود دعوت می‌کردیم، مؤکداً سفارش می‌فرمودند که حتماً غذا یک نوع باشد و این تأکید ایشان به جهت اقتدا به سنّت رسول خدا و أئمّة طاهرین علیهم الصلوة و السّلام در ساده‌زیستی بود. ایشان همواره متذکر بودند که سفرة مؤمن رنگارنگ نیست و تواضع در خوردن و آشامیدن جزء ‌اصول ایمانی است، به‌ویژه  در زمان که برخی از مردم در فقر زندگی می‌کنند.[1]

 ایشان از خوردن بسیاری از غذاهای لذیذ که در حلّیت و سلامت آن هیچ شبه‌ای نبود، صرفاً از باب تواضع در محضر خداوند متعال اجتناب می‌کردند و به جای آن از غذاهای ساده تناول می‌فرمودند.

 

برگرفته از نور مجرد

 

پی‌نوشت‌ها:

[1] ـ بله اگر کسی میهمانی داشته باشد که آن میهمان احترام و إکرام را در سفرة زنگارنگ بداند، از باب إکرام ضیف می‌شود کمی سفره را آراسته نمود، ولی علامه والد می‌فرمودند: غرض سالکین إلی الله و اخوان صفا در مجالس و میهمانی‌ها دورهم بودن و انس گرفتن و بهره بردن معنوی از آثار اجتماع مؤمنین با هم است و نوع و مقدار غذا در نگاه آنها نشانة احترام نیست و لذا وجهی ندارد که انسان از سنّت تجاوز نموده و سفره را رنگارنگ نماید. علاوه بر آنکه باید تا حدّ امکان به سنّت حسنة ساده‌زیستی عمل نموده و این سنّت را ترویج کند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

اشعار آیت‌الله قاضی درباره توصیه‌های معنوی - عرفانی

اشعار آیت‌الله قاضی درباره توصیه‌های معنوی - عرفانی

مرحوم قاضی گاه و بیگاه بیک باره غیبشان می‌زد و به هر کجا که احتمال می‌دادیم آنجا باشند، به مسجد کوفه و سهله، مراجعه می‌کردیم. ولی ایشان را نمی‌یافتیم. اما پس از چند روز بدون مقدمه پیدا می‌شدند و بار دیگر مجالس بحث‌های اخلاقی ما شروع می‌شد...
نکته ها

نکته ها

Powered by TayaCMS