این کتاب توسط حجه الاسلام مظاهری سیف نوشته شده است. کتاب توسط انتشارات موسسه بهداشت معنوی منتشر شده است. این کتاب شامل دو بخش و نه فصل است که موضوعات آن عبارتند از: مفهوم شناسی، موضوع شناسی، گونه شناسی و نیز آسیب های گوناگون شبه جنبش ها از جمله آسیب اعتقادی، معنوی، فرهنگی و ... است. این کتاب برای دانشجویان و افرادی که آغازگر مطالعات شبه جنبشهای معنوی هستند، بسیار مناسب است و افرادی که با این سلسله مباحث آشنایی دارند و مشتاق بررسی مطالعات انتقادی در این زمینه هستند، میتوانند بیشترین بهره را از کتاب ببرند. در اینجا گزارشی از کتاب به نقل از نویسنده آمده است.
در بخش اول، فصل یکم: مفهوم شناسی تعاریف گوناگونی برای دین وجود دارد. از یک نظر میتوانیم آنها را به دو دسته تقسیم کنیم: تعاریف استقرایی و تعاریف تحلیلی. شایعترین تعریف استقرایی که مبتنی بر نمونهیابی مینامند. این است: ادیان عبارتند از یهودیت، مسیحیت، اسلام، آیین هندو، آیین بودا وآن سنتهایی که به نمونه یا نمونههایی از این ادیان شباهت دارند. تعاریف تحلیلی، طیف بسیار متنوعی دارند؛ نظیر تعاریف مبتنی بر توحید؛ یعنی تعاریفی که نسبت به توحید و شرک عمومیت دارند؛ تعاریفی که تنها ابعاد اعتقادی را مدنظر میگیرد و تعاریفی که جنبه آیینی و مناسک دینی را نیز پوشش میدهند. در این میان با گزینش چهار تعریف از دین، طیفی از تعاریف حداکثری تا حداقلی را بررسی میکنیم. آنچه در این تحقیق به کار میآید، معنای اصطلاحی عرفان است. درباره عرفان هم مانند دین تعاریف حداقلی و حداکثری وجود دارد. معنویت واقعیتی است که همه آنها میتوانند از آن بهرهمند شوند. مردم در زندگی خود ممکن است در سلامت معنوی باشند یا به آسیبها و انحرافات معنوی دچار شوند. تعریفی که بر این سه گزاره استوار نباشد، توضیح ندهد؛ تعریف مناسبی برای معنویت نیست و نمیتوانیم نتایج سازنده، تحول آفرین و سلامت بخش از آن بگیریم. در این تحقیق تعریفی ارائه شده است، مبتنی بر پیش فرضهای گفته شده و توانمند برای سازماندهی به یک دانش نوین و کارآمد باشد. معنویت استعداد روحی نامحدودی است که فقط در ارتباط با خالق هستی بخش شکوفا شود و دو هسته بینشی و انگیزشی دارد. مفهوم جنبش معنای پویایی، حرکت، مشارکت، تاثیرگذاری و زندگی اجتماعی فعال داشتن را تداعی میکند و از سوی دیگر با مفاهیمی نظیر جامعه مدنی، دموکراسی و آزادی در ارتباط است. رایجترین نوع فعالیت سیاسی غیر متعارف، جنبشهای اجتماعی هستند. امروزه بخش عمدهای از شبه جنبشها رویکرد معنوی دارند؛ زیرا کانونها تفکر نظام لیبرال- سرمایه داری بحران معنویت را ریشهای ترین نقطه ضعف خود ارزیابی کردهاند و معتقدند که بحران معنویت موجب پیدایش بحرانهای گوناگونی در جهان تحت سلطه نظام سرمایهداری شده است. در این شرایط شبه جنبشهای معنوی به میان آمدهاند تا چشم اندازی از آینده نظام لیبرال- سرمایه داری را همراه با تحولات مطلوب ارائه نمایند و رنجهای کنونی را مثل درد دوران رشد، گذارا و با فرجی نیکو و دلپذیر معرفی کنند.
در این کتاب در بخش دوم آمده که مهم ترین آسیبهایی که از سوی شبه جنبشهای معنوی به افراد وارد میشود، آسیبهای اعتقادی است. اعتقادات تکیهگاه محکمی هستند که با وجود آن افراد میتوانند، در برابر سایر بحرانها ایستادگی کنند و آسیبهای دیگر را بر طرف سازند؛ اما اگر به اعتقادات آسیب وارد شود، سایر آسیبها نیز موثرتر و ماندگار خواهند شد. آسیبهای اعتقادی به اساس باورهای فردا درباره خدا، وحی ومعاد مربوط میشود و به این ترتیب اساس اسلام و دین فرد به تزلزل کشیده میشود. حاصل جمع عقلاینت و معنویت، زدودن عقاید و عبادات از دین و واگذاردن معنویت به تجربه سیال، متحول و ناپایدار دینی است.
شبه جنبشهای معنوی با همه کژتابی و ناکامیهایش در رابطه با حقیقت، این ویژگی را دارند که گوشهای از استعداد فطری و نیاز معنوی را منعکس نمودهاند؛ زیرا با اینکه مصادیق شایستهای ارائه نمیکنند؛ اما جهت کشش معنوی آدمی را نشان میدهند. اشکالات اصلی شبه جنبشهای معنوی برای پاسخ به نیاز معنوی انسان: نخست اینکه شناخت کامل و جامعی از این نیاز ندارند. دوم اینکه پاسخ مناسبی به این نیاز نمیدهند. نظام لیبرال-سرمایهداری با ایجاد این آسیبهای بنیادین از طریق ترویج شبه جنبشهای معنوی، میکوشد تا مردم را در وضعیت سلطه پذیری حفظ کند. مانع از توجه و تمایل آنها به معنویت حقیقی شود.
شبه جنبشهای معنوی با رجوع به لایههای معنوی شکلگیری فرهنگ میکوشند تغییرات گستردهای را در عرصههای مختلف فرهنگی و اجتماعی به وجود آوردند. این تغییرات که در نهایت برای هماهنگ کردن فرهنگ جهانی با ارزشها و آرمانهای نظام لیبرال-سرمایه داری صورت میگیرد، مردم را از معنویت حقیقی که متناسب با ساختار فطری است محروم کرده و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی فراوانی را به بار آورده است.
در این راستا هر وسیلهای که بتواند ارزشها، باورها، نگرشها و گرایشهای افراد جامعه هدف را تغییر دهد، در جنگ نرم به کار میآید. حاصل اینکه یکی از مهمترین ابزارها در جنگ نرم شبه جنبشهای معنوی هستند. آنها میتوانند با ایجاد تغییراتی در فرهنگ دینی و سیاسی پشتوانه نظامی جمهوری اسلامی را دگرگون کنند. هم از این رو، برای حفظ نظام و پاسداری از کیان ملی لازم است روند رو به گسترش آنها در کشور مهار شود و با یک برنامه فرهنگی هوشمندانه مردم را برای مقابله با این جریان توانمند و نفوذناپذیر سازیم.
در فضل نهم این کتاب آمده است که بعضی از جامعهشناسان و روان شناسان با توجه به اینکه نیاز انسان به معنویت را درک کردهاند و نسبت به معنویت حقیقی که ادیان معرفی میکنند شناخت یا اعتماد کافی ندارند، علی رغم مشاهده آسیبهای شبه جنبشهای معنوی، معتقد شدهاند که راهی غیر از همین شبه جنبشهای معنوی برای پاسخ به نیاز معنوی مردم وجود ندارد و تنها کاری که میتوان انجام داد این است که برای کاهش آسیبهای آنها تدبیر کنیم تا با کمترین آسیب نیاز معنوی جامعه را پاسخ دهند. بررسیها نشان میدهد که مطالعات شبه جنبشهای معنوی یک حوزه مطالعاتی بین رشتهای است که به جامعهشناسی دین، روان شناسی دین، الهیات، فلسفه دین، دینشناسی، ایدئولوژیهای مدرن در علوم سیاسی، سیاست بینالملل، تئوری کوانتوم در فیزیک، ارتباط پیدا میکند.
دو عامل تعیین کننده آینده معنوی جهان را رقم خواهد زد: یکی حقیقت و دیگری تبلیغ. آینده معنوی جهان در گرو این است که کدامیک از طرفین این جبهه، معنویتی حقیقیتر و موافق با فطرت و نیاز درونی انسان ارائه میدهند؛ اما عامل اثرگذار دیگر بر وضعیت آینده، عرضه، تبلیغ و نشر پیام معنوی است که ممکن است در کوتاه مدت و میان مدت عامل تعیین کننده اول، یعنی حقیقت را تحت تاثیر قرار دهد. اگر فرض کنیم که معنویت انقلاب اسلامی از عامل حقیقت برخودار است، باید اعتراف کنیم که قدرت عرضه ممکن است آینده معنوی جهان را به سوی ارزشها و بینشهای موردنظر در معنویت لیبرال پیش ببرد.