مکاشفه چيست؟

مکاشفه چيست؟

در پاسخ به مطالب ذيل توجه کنيد:

1- مكاشفه و يا به‌عبارت‌دیگر كشف و شهود محصول ریاضت‌های نفسانی‌ای است كه سالک در طي يك سير و زدودن آلودگی‌های قلبي به دست می‌آورد. وقتي قلب از گمراهي برگشت و توبه کرد و راه خود را در پيش گرفت و به‌سوی مقصد اصلي خويش روي آورد و در وادي طلب قدم گذاشت و روي از اغيار برگرداند، مشاعر و حواس باطني هم که تحت حاکميت قلب حقيقي هستند، روي ز اغيار بر گردانيده و از عالم آنها منصرف می‌شوند و حقايق و اموري را می‌بیند که پيش از آن از ديدن آنها ناتوان و محجوب بود، اين پديده را مکاشفه و مشاهده می‌گویند.

2- اگرچه رعايت واجبات و محرمات موضوعي اساسي در سلوک الله است؛ ولي براي کشف و شهود نياز به کنار زدن حجاب‌های ظلماني است و صرف رعايت اوامر و نواهي در حوزه واجبات و محرمات کافي نيست، بلکه مراقبه در انجام دادن نوافل و برخي مستحبات و ترک مشتهيات و هواهاي نفساني، فکر، ذکر، توبه، استغفار و تخلق به اخلاق حسنه و دوري از گناهان و مواردي از اين قبيل نيز براي کنار زدن حجاب‌های ظلماني و به کار افتادن مشاعر باطني و در نتيجه کشف و شهود لازو و ضروری است.

3- بايد توجه داشت که کشف و کرامت و شهود گاه خودش هدف يك سالك می‌ شود؛ بدون توجه به اين موضوع كه وي چنين ابزاري را جهت قرب به پروردگار تحصيل می‌کرده است. يعني حلاوت زودگذر دنيايي چنين بركاتي كه در اين مسير عايد سالكان می‌ شود، هدف شود كه نيل واقعي به هدف اصلي را در خود هضم می‌کند. اين از بزرگ‌ترین آفاتي است كه در نهايت تأسف، دامن‌گیر سالكان طريقت عرفان عملي می‌ شود و در آن صورت رهايي از آن بسيار دشوار و ناممكن می‌نماید؛ يعني وقتي سالكي در طي مسير اين منازل _ كه هر يك از عرفا تعداد و نحوه آن را با اختلاف بيان داشته‌اند به كشف و شهودي دست می‌یابد در همان مقطع متوقف می‌ماند و اين توقف بر دو گونه است: گاه خود به اين توقف التفات و توجه دارد، يعني شيريني و حلاوت نفساني آن، وي را از ادامه طي مسير وا می‌نهد و گاه خود نيز به اين توقف توجه ندارد و گمان می‌کند كه در حال سير و طي طريق است ليكن در واقع امر، چنين نيست.

چنين گماني خود موجب دوري وي از هدف غايي و گاه موجب نابودي و خسارت معنوی‌اش می‌شود؛ زيرا وسوسه‌های شيطاني و نفساني آن‌چنان قوي و قدرتمندند كه گسستن زنجير چنين دامي، به‌سادگی ميسر نمی‌ شود؛ يعني گمان می‌برد كه به‌یقین به مرتبه‌ای از ارج‌وقرب معنوي دست‌یافته كه چنين توانمندی‌ای در وجودش متبلور شده است.

از سوي ديگر گاه طالبان سير و سلوك معنوي خطا را از اين مرحله نيز می‌گذرانند و پا را فراتر می‌نهند، يعني خداوند سبحان را _ نستيجر بالله _ وسيله و ابزار نيل به همان توانمندي و كشف و شهود قرار می‌دهند؛ به عبارت واضح‌تر چون عوايد ميسر سير و سلوك معنوي داراي وجاهت اجتماعي و نفساني است، در خيال خام خود چنين می‌پندارند كه پس راه وصول و دست‌یابی به آن _ در مرتبه اول _ به سمت خداوند رفتن است و آنگاه، سير به سمت خداوند رفتن و تقرب جستن را، به اميد دست‌یابی به آن مقام كاذب سراب گونه ، دنبال می‌کنند؛ بنابراين خداوند را می‌خوانند و ليكن نه خداوند را براي خداوند، بلكه خداوند را براي همان خواسته‌های كذايي نفساني می خواهد؛ چقدر فاصله است ميان كسي كه قصد سير معنوي خويش را قربه الي الله و لوجه الله قرار می‌دهد باکسی كه به‌تبع اغراض و اميال ديگر، چنين رنج و مشقتي را بر خود هموار می‌سازد؛ ازاین‌روست كه پاره‌ای از طالبان سلوك، چون قصد قربت در طلبشان يافت نمی شود؛ جز اتلاف عمر و تباه كردن اين بزرگ‌ترین سرمايه تحصيل معنويات را در راهي ديگر هزينه می‌کنند طبعاً و یقیناً به آنچه در ذهن داشته‌اند نخواهند رسيد و بالعكس آنان كه بدون چشم داشت عوايد و بركات اين سير انفسي ، گام در چنين راه صعبي می‌نهند هم مجاهدتشان مقبول است و هم سعی‌شان مشكور. هم عايدات مسير را تحصيل می‌کنند و هم اجور غايت را.

اي عزيز، آنکه ذكري را جهت مكاشفه می‌طلبد در حقيقت خدا را نطلبيده است بلكه مكاشفه را طلبيده است و مكاشفه در برابر خداوند متعال چه جايي دارد كه آدمي عمر گران‌بهایش را معروف آن دارد. خداوند را بطلبيد آن هم براي خداوند، نه اینکه خداوند را بخوانيد براي مكاشفه. چه در طي اين مسير آدمي را به نعمتي متنعم سازند و چه نعمت و بركتي را از آدمي دريغ دارند. زيرا به استناد اصل قديم اخلاقي _ كلامي «هر چه آن خسرو كند شيرين بود» ، البته در صورت عدم تنعم ، حكمتي را بر آن متيقن می‌پنداریم كه جز از سر حكمت نشايد كه خداوندگار حكيم چنان كند. _

4- براي آگاهي بيشتر در اين مورد رجوع کنيد :

الف- رساله سير و سلوک منسوب به سيد بحرالعلوم

ب- مقالات ، استاد محمد شجاعي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

اين نوشتار با روش توصيفي-تحليلي به جايگاه انسان كامل در نظام هستي ا ز منظر عارفان مسلمان پرداخته است. از منظر آنان انسان كامل، خليفه حق‌تعالي، قطب عالم امكان و واسطه دريافت فيض از حق‌تعالي است. به عقيده بسياري از عرفا، انسان كامل به منزله روح عالم هستي مي‌ماند؛ همان‌گونه که روح امور بدن را تدبير مي‌كند، انسان كامل هم امور عالم را تدبير مي‌نمايد؛ گرچه به لحاظ بشري خود وي توجه نداشته باشد. هرگاه انسان كامل از عالم دنيا به عالم آخرت منتقل شود، خزائن الهي نيز به آن عالم منتقل خواهند شد، بساط عالم ماده جمع خواهد شد و رستاخيز قيام خواهد كرد. اين باور اهل تصوف، با عقايد شيعي، بسيار هماهنگ است؛ زيرا روايات شيعي نيز در اين معنا، صراحت دارد كه هرگاه حجت خدا از روي زمين ارتحال يابد، زمين متلاشي خواهد شد؛ ويژگي‌هاي كه از زبان اهل تصوف براي اهليبت بيان شده است، حاكي از اين مطلب است كه از منظر آنان انسان كامل، منطبق بر اهلبيت (ع) مي‌شود.
حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي، حقيقتي است كه از هر قيدي رها است؛ از اين حقيقت به غيب الغيوب و هويت مطلقه و وجود من حيث هو هو، نيز تعبير كرده‌اند. اين حقيقت در مرتبه اطلاق هيچ حكمي را نمي‌پذيرد، به همه موجودات نسبت يكسان دارد؛ اما از لازمه آن، علم به ذات و شعور به كمال ذاتي و اسمائي است. علم به ذات موجب، افتادن بي‌تعين در دام تعين مي‌شود.
جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

عقل در نظام سلوکی عرفا، دارای دو جایگاه مجزا است. عقل در مراحل ابتدایی سلوک هدایتگر، راهگشا و روشنگر است؛ اما در مراحل عالی‌تر سلوکشان هدایتگری و راهبری از عقلانیت و تعقل جدا می‌شود؛ در این راستا باید توجه داشت که منزلت عقل نفی نمی‌شود، بلکه عقلانیت در صیرورت وجودی عارف به امری فراعقلی و نه غیرعقلی تبدّل و تحول می‌یابد. متاسفانه نزد برخی راهروان طریق سلوک این امر به مثابه ضد عقلی بودن تعالیم عرفانی تلقی می‌شود، حال آن‌که میان امر فراعقلی و امر غیر عقلی تفاوت و تمایز معناداری است که می بایست مورد توجه و تأمل عرفان پژوهان و سالکان راه قرار گیرد؛ در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم انسان‌شناختی و وجودشناختی مفهوم عقل، به تفاوت و تمایز میان این دو ساحت اشاره و لوازم معرفت شناختی آن استخراج خواهد شد.
الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

قرآن کریم با استفاده از آیات خویش انسان را به‌سوی کمال سوق می‌دهد؛ پس باید بر طبق این فرمان‌ها روند زندگی را در مسیر رویش قرارداد. با بررسی و تحلیل الگوی رویش می‌توان اصلی‌ترین نقش را در خود فرد و آن جامعه جستجو کرد که ایمان را در درون خویش حس نمودند و فطرتشان علی‌رغم، القائات منفی افراد دیگر، ایشان را به این مسیر نزدیک نمودند، مانند همسر فرعون که با توجه به محیطی دور از معنویات، به دیندار شد...

پر بازدیدترین ها

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

این پژوهش نشان می‌دهد که ایجاد رابطه درست بین فرد و مسائل خود، ایجاد رابطه درست بین فرد و دیگران و ایجاد رابطه با خدا و کسب آرامش در پرتو آن از آثار رشد معنوی است؛ همچنین، تفکر، ایمان، انجام خوبی و ترک زشتی از علل رشد معنوی و جهل، کفرورزی و پیروی از شهویات از موانع رشد معنوی است.
عرفان اشو

عرفان اشو

عناصر معنوی دین اسلام و علم روان‌شناسی در ایجاد سلامت روان

عناصر معنوی دین اسلام و علم روان‌شناسی در ایجاد سلامت روان

از مسائل مهم حوزه بهداشت روانی، سلامت روان است. اسلام و روانشناسی هدف، موضوع و راهکارهای مشترکی برای رسیدن به ‌سلامت روان یا همان فلاح و رستگاری ارائه می‌دهند. انسان موضوع مشترک دین و روانشناسی است و نقطه تلاقی راهکارهای اسلامی و روانشناسی در رسیدن به هدف مشترک این دو حائز اهمیت است. سازه‌های شفقت خود و ذهن‌آگاهی، محاسبه نفس، توبه و حضور قلب، هماهنگی هرچه تمام‌تر دین و روانشناسی را در رسیدن به‌سلامت روان و رهایی از اضطراب و دل‌مشغولی‌های حاصل از پیشرفت‌های فناوری نشان می‌دهد.
جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

عقل در نظام سلوکی عرفا، دارای دو جایگاه مجزا است. عقل در مراحل ابتدایی سلوک هدایتگر، راهگشا و روشنگر است؛ اما در مراحل عالی‌تر سلوکشان هدایتگری و راهبری از عقلانیت و تعقل جدا می‌شود؛ در این راستا باید توجه داشت که منزلت عقل نفی نمی‌شود، بلکه عقلانیت در صیرورت وجودی عارف به امری فراعقلی و نه غیرعقلی تبدّل و تحول می‌یابد. متاسفانه نزد برخی راهروان طریق سلوک این امر به مثابه ضد عقلی بودن تعالیم عرفانی تلقی می‌شود، حال آن‌که میان امر فراعقلی و امر غیر عقلی تفاوت و تمایز معناداری است که می بایست مورد توجه و تأمل عرفان پژوهان و سالکان راه قرار گیرد؛ در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم انسان‌شناختی و وجودشناختی مفهوم عقل، به تفاوت و تمایز میان این دو ساحت اشاره و لوازم معرفت شناختی آن استخراج خواهد شد.
Powered by TayaCMS