رابطه باورها و سبک زندگی در کلام اهل بیت(علیهم السلام) چگونه است؟

رابطه باورها و سبک زندگی در کلام اهل بیت(علیهم السلام) چگونه است؟

پرسش:

رابطه باورها و سبک زندگی در کلام اهل بیت(علیهم السلام) چگونه است؟

پاسخ:

جامعه شنان و روان­شناسان این را پذیرفته­اند که سبک زندگی متأثر از نوع باورها و ارزش­هاست و فاصله­ ای بین اینها نیست. بنابر­این، علّت تامّه رفتار و سبک زندگی، باور­ها و ارزش­هاست. هویّت انسان یک هویّت سه­لایه است که لایه زیرین آن، جهان­بینی یا باور­ها و اعتقادات فرد است؛ لایه میانی، ارزش­ها و ایدئولوژی است و لایه روئین، بیرونی و ملموس، رفتار ظاهری انسان است. امام علی علیه­ السلام در خطبه154 نهج­البلاغه می­فرماید: «هر امر ظاهر و هر امر ملموس بیرونی، باطن و درونی مثل خودش دارد. کسی که ظاهرش پاکیزه و طیب باشد باطنش هم پاکیزه است و کسی که ظاهر خبیث و آوده­ای دارد باطنش هم آلوده است؛ هر عملی مثل گیاهی است که رشد می­کند و هر گیاهی نیازمند به آب است( باطن تشبیه به آب شده) و آب­هایی که گیاه یا درختان داده می­شود مختلف است؛ اگر آب آن پاکیزه و طیب باشد، میوه آن هم پاکیزه و طاهر است؛ امّا اگر آن آب آلوده باشد، ثمره تلخ و میوه تلخ در پی خواهد داشت.» از این­رو باید باور­ها را تقویّت کرد. حال اگر سبک زندگی متأثر از باورها و ارزش­هاست، چرا افرادی که باور و ارزش یکسان دارند، سبک زندگی­شان متفاوت است؟

در پاسخ باید گفت که اولاُ: ممکن است عمق و کیفیت باور­های افراد متفاوت باشد، در ثانی؛ باور­ها و ارزش­ها کلیات و اصول حاکم بر سبک زندگی را مشخص می­کنند و در جزئیات دخالتی نمی­کنند. به تعبیر دیگر، تنوع غرائز و سلائق را نباید نادیده گرفت. تنوع سلائق محوریتی در اندیشه اهل­بیت علیهم­السلام ندارد، یعنی ما در سامان­دهی زندگی­مان، نمی­توانیم محوریت را به غرائز و سلایق بدهیم و حق نداریم سلائق و غرائز را نابود کنیم. علاوه بر این غرائز هم در یک سطح نیستند، از این­رو اگر کسی به عنوان نمونه تنوع رنگ لباس را دوست دارد با اسلام منافات ندارد، البته با شرایط که مثلا لباس شهرت نباشد. ثالثا: مقتضیات زمانی و محیطی در چگونگی عینیت یافتن باور­ها در زندگی نقش دارد. نمونه بارزش تفاوت زندگی ائمه علیهم­ السلام است. ( برگرفته از سخنان حجت الاسلام شریفی).

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سرمقاله

سرمقاله

علت شناسي جنبش‏هاي نوپديد ديني

علت شناسي جنبش‏هاي نوپديد ديني

در این مقاله تلاش میشود تا به بررسی جنبش‌های نوپدید دینی به عنوان محصول جهانی‌شدن در حوزه معنویت پرداخته شود.
بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي ديدگاههاي دو تن از رهبران جنبشهاي معناگراي نوظهور، پائولوكوئليو و اشو درباره عقل و شرع با رويكردي انتقادي و برپايهي معارف معنوي و مباني عرفان اسلامي
 آسيب‏ شناسي عشق در معنويت‏هاي نوظهور (مطالعه‏ ي موردي اشو و پائولوکوئليو)

آسيب‏ شناسي عشق در معنويت‏هاي نوظهور (مطالعه‏ ي موردي اشو و پائولوکوئليو)

عشق در بیشتر داستانهای کوئلیو معطوف به جنس مخالف است و در مابقی آنها نیز متعلقی ناسوتی دارد. عشقی را که اشو ترویج میکند و قابل احترام میداند، هیچگونه متعلقی ندارد و بسیار مطلق و مبهم است. عشق مورد نظر او سمت و جهتی نداشته و متوجه هیچکس نیست.
مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

این مقاله برآن است تا نشان دهد عرفان اسلامی تحت تعلمیات پیامبر اکرم- نگاهی متعالی در عین اعتدال و همراهی با فطرت در مساله زن و زناشویی ارائه کرده است.

پر بازدیدترین ها

مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

مسأله زن و زناشويي در عرفان اسلامي

این مقاله برآن است تا نشان دهد عرفان اسلامی تحت تعلمیات پیامبر اکرم- نگاهی متعالی در عین اعتدال و همراهی با فطرت در مساله زن و زناشویی ارائه کرده است.
بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي

بررسي ديدگاههاي دو تن از رهبران جنبشهاي معناگراي نوظهور، پائولوكوئليو و اشو درباره عقل و شرع با رويكردي انتقادي و برپايهي معارف معنوي و مباني عرفان اسلامي
علم و معنويت؛ همگرايي يا واگرايي

علم و معنويت؛ همگرايي يا واگرايي

مقاله حاضر به بررسي وجوه همگرايي يا واگرايي بين علم و معنويت مي‌پردازد. موضوع ارتباط یا جدایی بین علم و معنویت از گذشته وجود داشته و در حال حاضر نیز منشأ بحث‌های فراوانی بین اندیشمندان است.
عقل گريزي و شريعت‌ستيزي در انديشه‌ي پائولوكوئليو و اشو

عقل گريزي و شريعت‌ستيزي در انديشه‌ي پائولوكوئليو و اشو

بررسي ديدگاههاي دو تن از رهبران جنبشهاي معناگراي نوظهور، پائولوكوئليو و اشو درباره عقل و شرع با رويكردي انتقادي و برپايهي معارف معنوي و مباني عرفان اسلامي
 آسيب‏ شناسي عشق در معنويت‏هاي نوظهور (مطالعه‏ ي موردي اشو و پائولوکوئليو)

آسيب‏ شناسي عشق در معنويت‏هاي نوظهور (مطالعه‏ ي موردي اشو و پائولوکوئليو)

عشق در بیشتر داستانهای کوئلیو معطوف به جنس مخالف است و در مابقی آنها نیز متعلقی ناسوتی دارد. عشقی را که اشو ترویج میکند و قابل احترام میداند، هیچگونه متعلقی ندارد و بسیار مطلق و مبهم است. عشق مورد نظر او سمت و جهتی نداشته و متوجه هیچکس نیست.
Powered by TayaCMS