فرصت ها و تهدیدات رسانه در ترویج سبک زندگی اسلامی
وجیهه صالحی؛ پژوهشگر و دبیر آموزش و پرورش اصفهان E-mail: jiheh12000@yahoo.com
چکیده
بيشك رسانهها، نقش تعیینکنندهای در ترویج سبک زندگی اسلامی بر عهده دارند. از این جهت میتوان تهدیدات و فرصتهای رسانهها را در این زمینه مورد تأکید قرار داد، که در این مقاله به آن پرداخته میشود.
واژگان کلیدی: رسانه، سبک زندگی اسلامی، ترویج، فرصتها، تهدیدات.
مقدمه
رسانه، اسم آلت و از مصدر رسانیدن است و به معنی وسیلة رسانیدن بهکار میرود و در اصطلاح علوم ارتباطات اجتماعی، مقصود از رسانه، وسیلة رساندن پیام از پیامدهنده به پیامگیرنده است. امروز این وسایل جزء جدانشدنی زندگی ما شدهاند و برای شناخت بهتر و بیشتر، میتوان آنها را به رسانههای سنتی، مدرن و نوین تفکیک کرد (حسنی، 1385، 67).
از سوی دیگر، واژه سبک زندگی که در چند سال اخیر با توجه ویژه مقام معظم رهبری، مورد تأکید قرار گرفته است، بیشتر یک واژه و مفهوم جامعهشناختی است. این مفهوم برای اولین بار در سال 1929 توسط آلفرد آدلر، روانشناس اجتماعی، مطرح شد و پس از یک دوره افول، مجدداً از سال 1961 مورد اقبال اندیشمندان بهویژه جامعهشناسان قرار گرفت. در ادبیات جامعهشناسی، از مفهوم سبک زندگی دو برداشت و مفهومسازی وجود دارد؛ یکی مربوط به دهه 1920 که سبک زندگی معرف ثروت و موقعیت اجتماعی افراد و غالباً به عنوان شاخص تعیین طبقه اجتماعی به کار رفته است و دوم به عنوان شکل اجتماعی نوینی که تنها در متن تغییرات مدرنیته و رشد فرهنگ مصرفگرایی معنا مییابد. سبک زندگي، روشهاي متفاوت زندگي را نشان ميدهد و همچنين ميتواند مقايسه «شيوههاي زندگي» کشف شده در ميان گروههاي متفاوت را در جامعه نشان دهد. تعريف مفهومي سبک زندگي عبارت است از: نحوه ساماندهي زندگي براي تحقق نيازها و خواستههایی است که با به کارگيري مجموعهاي از رفتارها از طريق نحوه صرف زمان، پول و مواد در ابعاد، انتخاب اشياء مصرفي، انتخاب علایق و ترجيحات (سليقه) و انتخاب ادراک خاص از اشياء مصرفي-رفتارهاي مصرفي و سليقهای خاص انجام ميگيرد(گیدنز، 1385، 67-66).
بنابراین، بررسی تهدیدات و فرصتهای رسانه در ترویج سبک زندگی اسلامی اهمیتی ویژه مییابد که در این نوشتار به آن پرداخته میشود.
تهدیدات پیشروی رسانه در ترویج سبک زندگی اسلامی
- يکي از پيامدهاي منفي رسانهها و جهانيشدن، تحت فشار قرار گرفتن دين و اعتقادات مذهبی، بهویژه در رفتار و سبک زندگی بر اساس آموزههای اسلامی است. در رسانهها، سبک زندگی اسلامی تحت فشار سکولاريزم و نسبيتگرايي واقع ميشود، که اين پيامدها، اصول و ارزشهاي مطلق ديني را در شکلدهی سبک زندگی مطلوب تحديد ميكنند(رفیع پور، 1378، 56).
- هجوم ضد ارزشهاي فرهنگ غرب از طريق رسانهها به کشورهاي جنوب با هدف مسخ فرهنگهاي محلي و درواقع بيهويتي فرهنگي آن کشورهاست و ارزشهاي سنتي و ديني جوامع اسلامی به عنوان زیرساخت سبک زندگی اسلامی نيز روزبهروز دستخوش فرايند جهانيشدن قرار ميگيرد (عالی، 1382، 44). در چنين وضعيتي، فرد در مقابل واقعيتهاي ديني و فرهنگي خود دچار سرگرداني ميشود و قادر به شکلدهی سبک زندگی خود بر اساس آموزههای اسلامی نیست.
- استفاده افراد از انواع ابزارهاي الکترونيکي، نظير اينترنت، ماهواره و رايانه، باعث گسترش «الگوهاي رفتاري» مشابهي در سطح جهاني شده است که عموماً از آن با عنوان «هويت مجازي» ياد ميشود. فرهنگ فعلي حاکم بر انواع ابزارهاي ارتباطي بهويژه اينترنت و ماهواره، «هويتزا» است، نه «هويتساز»؛ چرا که « ارزشهاي زندگي» که دين مطرح ميکند، بر آن حاکم نيست و «هويت انساني» قرباني «هويت ماشيني» میشود (رضایی، 1385، 51). در چنين حالتي، فرد دچار غفلت يا حاكميت ناخودآگاهي ميشود و سبک زندگی غیراسلامی را برمیگزیند.
- در اثر تأثير رسانهها زندگي، بيش از پيش تابع تمايل مصرفگرايي شده است. مصرفگرايي و مدپرستي که توسط تجارت آزاد و جهانيشدن غربي افزايش يافته، تمايل به ايمان معنوي و رشد فرهنگي بر مبنای آموزههای اسلام را عميقاً تضعيف کرده است که اين امر، بسياري از مؤلفههاي سبک زندگی اسلامی را به چالش کشيده و آن را تهديد ميکند(یصحانی،1381، 66).
- گرايش و اتکاي شديد و افراطي به رايانه و آموزش مجازي و نيز بهکارگيري فناوري ارتباطي - اطلاعاتي باعث بيگانگي انسان از خويشتن خويش که همانا فطرت خدايي اوست، ميشود (شمشیری، 1382، 70). در نتيجه، از آنجا که گزینش و عمل به سبک زندگی اسلامی بر اساس فطرت خداجوي بشر است، این گوشهگزینی با مشکل مواجه خواهد شد.
- رسانهها درصدد هستند تا با سيطره يک فرهنگ، مسئله پلوراليسم فرهنگي را از بين ببرند و يک فرهنگ با مؤلفههايي که از روابط جديد اجتماعي و سياسي بهره ميبرد را بر همه افکار، فرهنگها و تمدنها حاکم سازند و جهانيشدن سياست، فرهنگ و اقتصاد، برخي ارزشها و آموزههايي را با خود به همراه دارد که عمدتاً در تعارض با باورها و ارزشهاي ديني و تصورات فرد مسلمان از سبک زندگی اسلامی است (سجادی، 1381، 51).
- سطحينگري در عرصه رسانهها، متون و تصاوير، به دنياي بيروني فراتر از دالها اشاره ندارد.ايماژ، سطوح، ظاهر و حضور همهجايي در تفکر دوران اخير است، و ظاهر و نمود به باطن و جوهر تبديل ميشود (نوذری، 1379، 77). از اينروي در رسانههاي نوين به محتواي ديني بهايي داده نشده و بر ظواهر دين، تأکيد ميشود. در نتيجه به ابعاد دروني دين كه به ترويج سبک زندگی اسلامی منجر نمیشود، اشاره نشده و به سطوح و ظواهر دين و تربيت ديني بسنده ميكنند که سبب ميشود افراد در برابر تهاجمات فرهنگي بيگانگان، به زودي از پا درآيند و گرفتار «ازخودبيگانگي فرهنگي» شوند؛ زيرا نميتوانند به ارزش آنچه خود در اختيار دارند، پي ببرند (سادات، 1380، 80).
- متزلزل شدن ارزشها در اثر نبودن فضايي مناسب براي ظهور عقايد، زمينه برخورد بين فرهنگها و تمدنها پديدار ميگردد كه بيشترين تأثير را بر ارزشهاي ديني و اخلاقي دارد. به طوري كه در اين عرصه، كشورهاي جهان سوم به دليل عدم تجهيز به امكانات مناسب، دچار تهاجم فرهنگي شده و داشتههاي خود را مانند سبک زندگی اسلامی، از دست خواهند داد (جوادی یگانه، 1386، 78).
- رشد سكولاريزاسيون، فرایندی است که کليه شئون فرهنگي، اجتماعي، اخلاقي يک جامعه اسلامي را ديانتزدايي ميکند. اکنون ادبيات مردم عوض شده، مفاهيم ديني و قدسي کمتر استعمال ميشوند و به جاي آنها، واژهها و مفاهيم غيرديني و غيربومي بهکار به جاي «جامعه ديني» از «جامعه مدني»، و به جاي «عدالت» از «دموکراسي» و مشارکت غربي دَم ميزنند، و همچنین به جاي اخلاق و اجراي احکام الهي، از تساهل و تسامح استفاده ميشود (رضایی، 1385، 90).
فرصتهای موجود رسانه در ترویج سبک زندگی اسلامی
- گفتمان ديني: از ديدگاه پست مدرنها، گفتمان محور شناخت و حتي وسيلهاي براي توليد دانش است (آهنچیان، 1382، 121). رسانه با توجه به ویژگی گفتمان و در اختيار داشتن فرارسانههايي چون كامپيوتر، اينترنت، ماهوارهها و ساير رسانههاي ديجيتالي نوين در فرايند تربيت ديني، منجر به نهادينه كردن و ترویج سبک زندگی اسلامی ميشود.
- الگوآفريني ديني: در رسانههاي غربي افرادي چون آرنولد، استالونه و افرادي ديگر، نماد خشونت و ايثارگري در فيلمهاي هاليوودي هستند و يا ساموراييها در فيلمهاي ژاپني كه از طريق خشونتطلبي، مصرفگرايي و سكس به ارائه تصويري از انسان ايده آل غربي كه خود را فداي ديگران ميكنند ميپردازد. رسانه اسلامي با توجه به رسالت ديني و اسلامي خود، نهتنها از ارائه خشونتطلبي و مصرفگرايي جلوگيري ميكند، بلكه آن را نفي ميكند. رسانه اسلامي با خلق كتابها، فيلم ها و بازيهاي رايانهاي به خلق اسطوره تربيت ديني پرداخته و با تبعيت از سيره ائمه اطهار و ارائه تصويري از سبک زندگی آنها، به ارائه الگو ميپردازد (جوادی یگانه، 1386، 81).
- تمثيل و كنايه: با توجه به سرمايهگذاريهاي رسانههاي غربي كه نه از راه مستقيم، بلكه از طريق غيرمستقيم، جامعه اسلامي را تهديد کرده و وانمود کرده كه برنامه ارائه شده، برنامهاي مناسب است ولي در لفافه به پيادهسازي برنامه خود ميپردازند. رسانة اسلامی نيز با ارائه تمثيلگونه اهداف خود، منظور خود را به بيننده منتقل ميكند؛ چراكه بيننده به ارائه مطالبي كه مستقيماً به او گفته ميشود، واكنش نشان داده و مقاومت میکند؛ ولي در روش تمثيلوار، رسانه پيامهاي تربيتي و ديني خود را به صورت غيرصريح بيان میکند و از اين طريق به «آموزش پنهان» ميپردازد. رسانة اسلامی منظور خود را با استفاده از فرامين ديني و معنويسازي رسانهاي، علم روانشناسي، علم ارتباطات و ترفندهاي رسانهاي به فراگير القاء ميكند، بدون آنكه منظور و هدف خود را به صورت مستقيم بازگو كند (حسنی، 1385، 89).
- سرگرمي و تفريح: علمآموزي و تربيت با ابزار سرگرمي، از شگردهاي رسانهها است؛ از اينرو رسانة اسلامی با ارائه داستانها، پخش فيلم، سخنراني و...، از داستانهاي قرآني و زندگاني ائمه اطهار در ارتباط با سبک زندگی اسلامی به روشي که کودک و يا نوجوان دوست دارد، استفاده کرده و بدون هيچ مقاومتي به ارائه پيام خود ميپردازد. برعكس رسانههاي غربي كه با ارائه برنامههاي ضدارزشي و تبليغ مصرفگرايي، قصد بيهويت كردن بيننده را دارند، رسانة اسلامی با ارائه برنامههاي مفيد و مفرح در حیطة معرفی و ترویج سبک زندگی اسلامی كه بيننده هم در صورت خستگي از مطالعه يا كار روزانه، ميتواند از امكانات تفريحي قابل دسترس در رسانه استفاده كند و هم فراگير را سرگرم كرده و نيز به «آموزش پنهان» او ميپردازد (پورطهماسبی، 1387، 101).
- مسجد مجازي: زيستن در دنياي مجازي، تمام زندگي و حتي فهم انسان را تغيير ميدهد. رسانه اسلامی با بمباران اطلاعاتي در زمينه تربيت اخلاقي و ديني افراد جامعه، بدون اينکه نيازي به حضور فيزيکي فرد باشد، تعاليم ديني و ارزشي مساجد، از جمله مؤلفههای سبک زندگی اسلامی را به او ميآموزد (عالی، 1382، 80).
جمعبندی
اینک با اطلاع از اهمیت و ظرفیتها و همچنین تهدیدات رسانه برای ترویج سبک زندگی اسلامی، میتوان راهکارهای زیر را برای استفاده از این فرصتها و کاهش تهدیدات، ارائه نمود:
- توسعه و بسط معاني و كالاهاي نمادين برگرفته از دين، مانند سبک زندگی به قلمروهاي گوناگون؛
- برجستهسازي ارزشهاي ديني و معنويت ناشي از دين به عنوان مبنايي براي سامان دادن به برنامهها و اقدامات مهم اجتماعي و ترویج سبک زندگی اسلامی؛
- كشاندن آموزههاي دين به قلمرو امور اجتماعي و ترغيب مؤمنان به اتخاذ مواضع مناسب در برخورد با موضوعات مختلف بهویژه در ارتباط با انتخاب سبک زندگی متناسب با آموزههای اسلام؛
- مشاركت در توسعه و تعميق فرايند جامعهپذيري ديني افراد از طريق تلاش مستقيم و غيرمستقيم در دروني ساختن باورها، ارزشها، هنجارها، نگرشها، احساسات، آداب ديني و همراه ساختن آنها با مؤلفههاي گوناگون زندگي فردي و اجتماعي؛
- مشاركت در توسعه و تعميق فرايند جامعهپذيري ديني افراد از طريق تلاش مستقيم و غيرمستقيم در دروني ساختن باورها، ارزشها، هنجارها، نگرشها، احساسات، آداب ديني و همراه ساختن آنها با مؤلفههاي گوناگون زندگي فردي و اجتماعي؛
- بازتوليد و تقويت هويت مذهبي برای گرایش به سوی انتخاب سبک زندگی اسلامی؛ برانگيختن سطوح ناخودآگاه ذهنيت مؤمنان و فعال ساختن سطوح خودآگاه و افزايش درجه حساسيت آنها نسبت به موضوعات مختلف؛
- امكاندهي به رشد و تقويت روابط درونمتني ميان نهادهاي ديني با يكديگر و اين نهادها با ساير نهادهاي اجتماعي؛
- معرفي الگوها و سبكهاي زندگي اقتباس شده از دين يا داراي مرجحات ديني؛
- آگاه ساختن مؤمنان از ساير فرهنگها و الگوهاي زيستي و امكاندهي مقايسه ميان فرهنگي؛
- تقويت تأثير و تأثرات متقابل اديان و فرهنگهاي ديني و غيرديني؛
- ايجاد پيوند احساسي ميان معنويت ديني با ماديت آميخته به زندگي روزمره؛
- ايجاد حساسيت نسبت به ابعاد فرهنگي - اجتماعي و مقولات و مؤلفههاي جامعه سكولار و ترغيب مؤمنان به مقابله با آنها؛
- اطلاعرساني از جريانات دينگريز و دينستيز در جهان معاصر؛
- توجه دادن به پيامدهاي سكولارشدن جامعه؛
- ايجاد فرصت براي تجربه كردن برخي عناصر فرهنگ غيرديني و درك آثار آن؛
- كمك به انتقال افراد از جهان روزمره غفلتزا به دنياي مجازي معنوي؛
- مشروعيتبخشي، اعتباردهي و ترويج اخلاق ديني در جامعه؛
- زمينهسازي براي ايجاد انعطاف در اعتقادات و سبك زندگي سنتي مؤمنان؛
- زمينهسازي براي ايجاد انعطاف در اعتقادات و سبك زندگي سنتي مؤمنان؛
---------------------------------------------------
منابع
- اسماعيل يصحاني، سعيد؛ «جهانيسازي و استراتژي مقاومت»؛ فصلنامه کتاب نقد؛ شماره 24و25، پاييز و زمستان 1381، صفحات 69-53.
- آهنچيان، محمدرضا؛ آموزش و پرورش در شرايط پست مدرن؛ تهران: انتشارات طهوري، 1382.
- پورطهماسبي، سياوش؛ نقش و عملكرد تربيتي رسانه در عصر پست مدرن؛ پاياننامه كارشناسي ارشد، تهران: دانشگاه شاهد، 1387
- جوادي يگانه، محمّدرضا و حميد عبدالهيان؛ دين و رسانه (مجموعه مقالات)؛ تهران: دفتر پژوهشهاي راديو، 1386.
- حسني، محمد؛ فرهنگ و رسانه هاي نوين؛ قم: مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما، 1385.
- رضايي، محمدرضا؛ بررسي نسبت جهانيشدن با تربيت ديني؛ پاياننامه كارشناسي ارشد، تهران: دانشگاه تهران، 1385.
- رفیعپور، فرامرز؛ وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی؛ تهران: نشر کتاب فرا، 1378.
- سادات، محمد علي؛ اخلاق اسلامي؛ تهران: انتشارات سمت،1380.
- سجادي، عبدالقيوم؛ «استراتژي كلان جامعه ديني در برخورد با جهاني شدن»؛ نشريه پگاه، شماره 47، 1380، صفحات 59-47.
- شمشيري، بابک؛ بررسي تحليل پيامدهاي ناشي از گرايش افراطي به آموزش مجازي و فناوري ارتباطي واطلاعاتي؛ تهران: آييژ، 1382.
- عالي، مرضيه؛ تبيين فرصتها و چالشهاي جهانيشدن؛ پاياننامه کارشناسي ارشد، تهران: دانشگاه تربيت مدرس، 1382.
- گیدنز، آنتونی؛ تشخص و تجدد؛ ترجمه ناصر موفقیان؛ تهران: نشر نی، 1385.
- نوذري، حسينعلي؛ پست مدرنيته و پست مدرنيسم؛ تهران: انتشارات نقش جهان، 1379.